به گزارش خبرگزاری مهر، محمدرضا باقری دانشجوی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری درباره پایاننامه دوره دکتریاش با نام «تدوین الزامات طراحی سیستم خط مشیگذاری فرهنگی برای ساخت آگاهانه واقعیت آینده» گزارش داد و بیان کرد: آینده فرهنگها عمیقاً به سیاست (خط مشی)های فرهنگی دولتها بستگی دارد و آنچه تاکنون در کشور ما در خط مشیگذاری فرهنگی پیموده شده، از جهتهای بسیاری بیثبات و تابع شرایط قبل و بعد از انقلاب اسلامی، تحولات جهانی، تغییرات محیطی، سیاسی و… بوده است.
وی افزود: خطمشیگذاریهای کشور با وجود کثرت، تنوع و سابقه نه چندان کم نتوانستهاند در نبود «سیستمی» مناسب، آن چنان که باید موثر واقع شده و هدایتگر باشند.
باقری با این اعتقاد که، با توجه به شرایط بسیار متغیر و پیچیده محیط امروزی و به ویژه در عرصههای انتزاعی و ابهامگونهای همچون فرهنگ، هیچ یک از مدلهای خط مشیگذاری نمیتوانند برای عرصه فرهنگ به تنهایی کارساز باشند؛ سعی کرد با کاربرد ترکیبی از حداقل چهار مدل سیستمی، عقلایی، تغییرات جزئی ـ تدریجی و نهادی و نیز آشتی بین این مدلها، به یک مدل تلفیقی مناسب برای خط مشیگذاری فرهنگی دست یابد.
این پژوهشگر تصریح کرد: وضعیت موجود اساساً فاقد برخی اجزا، کارکردها و خرده سیستمهای الزامی طراحی شده در مدل تحقیق است و در این خصوص میتوان به فقدان اجزایی همچون بازخورد، نهاده، اثربخشی و سنجش پیامد خط مشیها اشاره کرد. بنابراین سیستم به معنای واقعی هنوز تشکیل نشده یا در صورت تشکیل فاقد کارکردهای اولیه است.
وی چهار سناریو را برای آینده خط مشی گذاری فرهنگی در کشور بیان کرد و گفت: با توجه به چارچوب زمانی افق چشم انداز ایران 1404، سناریوهای نگهداری، بقا، تحول و مخاطب محور وجود دارند. بر اساس نتیجه این مطالعه، سیستم خط مشیگذاری فرهنگی در فقدان الگوی کلی و نظمی انداموار (ارگانیک) برای هماهنگی میان این سیستم با سایر قوای حکومتی (مجریه، مقننه و قضائیه) است.