داستان عاشقانه یکی از چاق ترین زنان دنیا که از سوی خانواده طرد شده بود

چاق ترین زنان دنیا قطعا در زندگی شان با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند یکی از این افراد شانون است که همسرش از او مراقبت و سرپرستی می کند. در ادامه با میهن پست همراه می شوید.حدود ۱۰ سال قبل بود که سیمون جانسون ۴۲ ساله از اطراف اقیانوس اطلس به دیدار معشوقه ۲۹ ساله خود که در یکی از سایت‌های دیدار آنلاین او را دیده بود رفت. آن‌ها در آن زمان با یکدیگر ازدواج کردند و اکنون به ترتیب ۵۲ و ۳۹ ساله هستند. سیمون اکنون وقت خود را صرف مراقبت از شانون می‌کند، زنی که در مقطعی به سختی از تخت خواب خود حرکت می‌کرد.

سیمون ۵۲ ساله در مصاحبه های مختلف اینطور گفته است: «قبول کردم که وظیفه ام در زندگی مراقبت از این زن است. زنی با سایز خیلی بزرگ و وزن ۳۰۰ کیلویی.» سیمون در این رابطه می‌گوید: «شانون برای انجام دادن کارهای یک فرد عادی به کمک بسیار زیادی نیاز دارد. من سرپرست او شده‌ام و از این کار خود احساس رضایت بسیاری می‌کنم.» او ادامه می‌دهد: «طبیعتا کنار آمدن با آن برای من آسان نبود اما من یاد گرفتم که با آن کنار بیایم.»

شانون به عنوان یکی از چاق ترین زنان دنیا که در ماه ژوئن ۴۰ ساله می‌شود زندگی سختی داشته و مادرش در هنگام تولد او را ترک کرده است. او تاکنون در خانه‌های پدر، پدر و مادر بزرگ، و خاله و عمه بزرگش زندگی کرده است. مادر و پدرش در ۵ سالگی او، از هم جدا شدند و او نامادری‌اش را بخاطر کارهای خوبی که در حق او انجام داده ستایش می‌کند. اما در سن ۱۱ سالگی بود که پدرش از او جدا شد و شانون بار دیگر از خانواده خود طرد شد.

شانون در ۷ سالگی وزنی معادل ۴۵ کیلوگرم داشته و در ۱۷ سالگی به ۲۰۰ کیلوگرم رسیده بود. او می‌گوید در ۲۹ سالگی شروع به بازی کردن بازی‌های آنلاین کرده بود که همین باعث شد تا سیمون را در یکی از این بازی‌ها ببیند. سیمون می‌گوید: «من شانون را در شبکه‌های اجتماعی دیدم و به نظرم آمد او زن بسیار زیبایی است.» آن‌ها با یکدیگر ازدواج کرده و سیمون به طور دائم به آمریکا مهاجرت کرده است. آن‌ها از سال ۲۰۱۱ با یکدیگر هستند.

شانون به عنوان یکی از چاق ترین زنان دنیا با حضور در یک برنامه گفته بود: «من از زندگی‌ام متنفرم چرا که هیچ کاری نمی‌توانم انجام دهم و برای هر انجام هر کاری زیادی بزرگ هستم و دنیای من فقط تخت خواب شده است. او می‌گوید: «من همیشه در تخت خواب هستم که این یک فاجعه است. تنها کاری که می‌توانم انجام دهم آن است که از تخت بلند شوم تا همسرم سیمون مرا تمیز کند، به حمام بروم و غذا بخورم.»