اجتماعیپزشکیپژوهشیپیشنهاد سردبیردسته‌بندی نشده

علت بی تفاوتی نسبت به شریک عاطفی چه دلایلی دارد ؟

این که علت بی تفاوتی نسبت به شریک عاطفی چه دلایلی دارد ؟ موضوعی است که خیلی از روانشناسان و پژوهشگران این حوزه در خصوص آن دلایل مختلفی را بیان می کنند.

بنابراین قبل از توضیح در مورد علت بی تفاوتی نسبت به شریک عاطفی باید گفت که گاهی اوقات ممکن است شما به طور ناگهانی حس کنید علاقه خود را نسبت به عشق یا شریک عاطفی خود از دست داده‌اید. ممکن است کم و بیش برای برخی افراد این اتفاق رخ دهد و ناگهان خود را در وضعیتی ببینند که دیگر به شریک زندگی یا عشق خود علاقه‌ای ندارند و او دیگر مثل روزهای اول رابطه برایشان اهمیت ندارد.

بی تفاوتی نسبت به شریک عاطفی

بی تفاوتی نسبت به شریک عاطفی و یا سردی یا افت علاقه به یک نفر خیلی هم ناگهانی نیست زیرا ممکن است ناشی از مشکلاتی باشد که به مرور زمان، بدون این که متوجه شوید، روی هم انباشته شده‌اند چرا که در برخی موارد، از دست دادن علاقه به عشق یا شریک زندگی می‌تواند در هر دوی طرف منجر به کشف ارزش‌ها و اهداف متفاوتی در زندگی شود.

وقتی چنین حسی در شما پدیدار می‌شود یعنی در واقع بی تفاوتی نسبت به شریک عاطفی برای شما رخ می دهد ، احتمال دارد بخواهید با شریک زندگی خود در مورد آن صحبت کنید و به این مورد فکر کنید که آیا می‌خواهید هنوز هم به این رابطه عاطفی خود ادامه دهید یا نه.

در یک رابطه، ممکن است گاهی اوقات حس کنید که به طور ناگهانی بی تفاوتی نسبت به شریک عاطفی خود را حس کرده و تمام احساس علاقه‌ای که نسبت به یک نفر داشته‌اید را از دست داده‌اید. در این حالت، به سختی می‌توان تشخیص داد که چطور و چه زمانی این اتفاق رخ داده و چه کاری باید انجام داد.

در این حالت، لازم است با روانشناس یا کارشناسان روابط احساسی و زناشویی صحبت کنید و از حسی که در مورد شریک زندگی خود دارید، تغییراتی که در احساسات شما نسبت به او ایجاد شده و چیزهایی که برای ادامه دادن به این رابطه نیاز دارید به آنها برسید حرف بزنید.

اگر به تازگی ارزش‌ های شما و فرد مقابلتان کلا نسبت به گذشته فرق کرده باشد، بعضی اوقات ممکن است علاقه خود را به شریک زندگی یا عشقتان از دست بدهید.
به عقیده کارشناسان، از دست دادن علاقه گاهی اوقات زمانی رخ می‌دهد که «ضمن بروز یک اتفاق جدید در رابطه، تفاوت‌های واقعی در ارزش‌ها یا چیزی که بر سبک زندگی فرد تاثیر واقعی می‌گذارد پدیدار شود.

با این حال در خصوص بی تفاوتی نسبت به شریک عاطفی ، کارشناسان بر این عقیده اندکه گاهی اوقات افراد ممکن است با این نوع تفاوت‌ها که قبلا در اوایل رابطه عاطفی‌شان وجود نداشته است کنار نیایند و واقعا آنها را متعجب کند. اینجاست که چنین افرادی از اولین نفراتی خواهند بود که تصمیم می‌گیرند به رابطه خود هر چه سریع‌تر پایان دهند.

اگر شما هم به طور ناگهانی رابطه خود را به شکل جدیدی ببینید، ممکن است احساس شما نسبت به شریک زندگی یا عشقتان دستخوش تغییراتی شود.

به اعتقاد  کارشناسان روان‌ درمانی افراد می‌توانند همه چیزهایی که در رابطه خود می‌بینند را از پشت یک عینک رنگی تماشا کنند اما وقتی آن را از چشم خود برمی‌دارند، خودِ واقعی شریک زندگی‌شان را ببینند. گاهی اوقات این احساس متفاوت از احساس قبلی خواهد بود که داشته‌اند و ممکن است این اتفاق به صورت ناگهانی رخ دهد.

با این حال وقتی که بی تفاوتی نسبت به شریک عاطفی در یک فرد رخ می دهد به یکباره این موضوع بروز پیدا نمی کند بنابراین باید گفت که اوایل یک رابطه احساسی مهم است که ببینید شریک زندگی شما از همان اول چه طور بوده و چه ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی داشته است و از نادیده گرفتن مشکلات بالقوه احتمالی یا پرچم‌های قرمز پیشگیری کنید. اگر این کار را انجام ندهید در عواطف خود نسبت به فرد مقابلتان ناگهان احساس سردی و بی‌میلی می‌کنید و عواطف شما در مسیر رابطه دچار تغییر می‌شود.

بی تفاوتی نسبت به شریک عاطفی

و حتی اگر این تغییر در نگرش و دیدگاه‌های یک فرد خیلی ناگهانی به نظر برسد، ممکن است مدتی این احساس را در خودتان پایدار و بدون تغییر ببینید.
تغییر در احساس یا کمبود احساس شما ممکن است به مرور زمان روی هم انباشته شود. به عبارت دیگر، در برخی موارد، یک فرد علاقه خود را با شریک عاطفی‌اش به صورت ناگهانی قطع نمی‌کند. این احساسات ممکن است کم کم و در مدت زمان طولانی روی هم تلنبار شود.

گاهی اوقات دو طرف به نقطه‌ای می‌رسند که یک مسئله خیلی مهم و بزرگ باعث می‌شود آنها احساس کنند که دیگر رابطه کافی ‌است و نباید به آن ادامه دهند! یعنی یک اتفاق بزرگ که با روی هم انباشته شدن مسائل کوچک همراه یوده است.

اگر چنین حسی دارید، ممکن است بخواهید یک مکالمه رک و راست و صادقانه با شریک احساسی و عشق خود داشته باشید و البته یک مکالمه باز و آزاد با شریک زندگی‌تان اولین چیزی است که در زمانی شروع به پردازش یافته‌های جدید خود می‌کنید باید انجام دهید.

شما باید در مورد این که چطور می‌خواهید این رابطه عاطفی ادامه پیدا کرده و پیش برود رک و پوست‌کنده صحبت کنید؛ البته اگر چنین چیزی را می‌خواهید. باید به طرف مقابلتان بگویید که چرا به طور ناگهانی حس می‌کنید تمام عشق و علاقه‌تان را نسبت به او از دست داده‌اید.

تغییر ناگهانی در احساسات الزاما به این معنی نیست که رابطه شما تمام شده است اما می‌تواند وقت خوبی برای انعکاس این نکته باشد که آیا این رابطه عاطفی در اصل برای شما موثر و مفید بوده است یا نه.

در مورد این ایده که «دیگر وقتش رسیده به رابطه عاطفی خود پایان دهید»، با طرف مقابل خود رک و راست باشید و از سوی دیگر، اگر چه صحبت کردن با شریک زندگی یا عشقتان می‌تواند مفید واقع شود اما باید خود را بالقوه برای پایان دادن به یک رابطه عاشقانه کوتاه یا بلند آماده کنید.

نکته حائز اهمیت به هنگام بی تفاوتی نسبت به شریک عاطفی این است که تفاوت بین ناسازگاری‌ ها و عبور از مرزهای خود یا نادیده‌ گرفتن نیازها و ارزش‌ها را تشخیص دهید. اگر حس می‌کنید نیازها و خواست‌های خود را نادیده می‌گیرید یا برای این که به رابطه با شریک زندگی خود ادامه دهید ارزش‌های خود را زیر سؤال می‌برید، این رابطه اصلا فایده‌ای برای شما ندارد.

حتی اگر حس می‌کنید رابطه احساسی شما با شریک زندگی‌تان خاتمه پیدا کرده است، هنوز هم کاملا طبیعی خواهد بود که متارکه‌ای پر از چالش و دردناک پیش رو داشته باشید.

اگر بی تفاوتی نسبت به شریک عاطفی به متارکه و قطع رابطه به صورت ناگهانی منجر شود ، باید این موضوع شبیه پایان دادن به هر چیز دیگری باشد. لازم است هر کس به این احساسات شما احترام بگذارد و  هم چنین طبیعی است که مدتی را غرق اندوه بگذرانید. پس از تمام این فراز و نشیب‌ها، شاهد مرگ یک رابطه، رویاهای آینده و تمام انتظارات خود خواهید بود.

منبع: insider

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا