شاید تا به حال در خصوص باغ های معلق بابل مطالبی را خوانده و تصاویری از ان را در اینترنت دیده باشید. چرا که باغ های معلق بابل که در زبان انگیسی به آن Hanging Gardens of Babylon می گویند یکی از عجایب هفت گانه تمدن بشر محسوب می شود.
راز ساخت باغ های معلق بابل چیست ؟
باغ های معلق بابل یا باغهای معلق سمیرامیس و دیوارهای بابل (عراق کنونی) یکی از عجایب هفتگانه بودهاند. از این باغها به عنوان شاهکارهای مهندسی متشکل از مجموعهای از باغهای ردیفی شامل طیف متنوعی از درختها، بوتهها، و شاخهها شبیه به کوه سبز بزرگی ساخته شده از آجر یاد شده است. هردو این آثار ظاهراً به دستور بخت النصر دوم در حدود سال 600 پیش از میلاد ساخته شده است.
باغ های معلق بابل دومین اثر از عجایب هفتگانه جهان محسوب میشوند. این باغهای زیبا از بین رفتهاند و آنچه درباره آنها میدانند، بیشتر از متون تاریخی گذشته بهجای مانده است.
با این حال نبود اثری از باغ های معلق بابل سبب شده که موقعیت مکانی دقیق این باغها بهطور واضح مشخص نشود و تا به امروز به صورت معما باقی بماند. باستان شناسان و پژوهشگران، تاکنون نظریات بسیاری درباره موقعیت باغهای معلق بابل دادهاند؛ اما هر یک از این نظرات در حد احتمال است و هنوز هیچ یک از آن ها قطعیت ندارد.
یکی از پژوهشگرانی که اخیرا درباره موقعیت باغهای معلق بابل اظهار نظر کرده، استفان دالی Stephen Daly است. دالی ادعا دارد که مکان دقیق باغ های معلق بابل را شناسایی کرده است. این محقق دانشگاه آکسفورد، موقعیت باغهای معلق بابل را در شمال عراق ذکر میکند. او برای اثبات نظریه خود، تحقیقاتش را روی مکانی در نزدیکی شهر بابل، یعنی اطراف حله امروزی در عراق متمرکز کرد.
اگر چه موقعیت مکانی باغهای معلق بابل به طور قطعی مشخص نیست اما لئونارد وولی Leonard Woolley باستانشناس معروف بریتانیایی نیز ، محل باغ های بابل را در بین دیوارههای کاخ شاهی در بابل، یعنی مرکز امپراتوری دانسته است. تعداد زیادی از باستانشناسان این نظریه را رد میکنند؛ زیرا با فرض چنین موقعیتی، امکان فراهم کردن منابع آبی برای آبیاری باغ های معلق بابل را غیرممکن میدانند.
البته تصاویر ماهوارهای که استفان دالی از این منطقه بابل به دست آورد، نقطه اوج مطالعات وی بود. تصاویر ماهوارهای، سازهای باستانی با وسعت 284 کیلومتر و عمق 96 کیلومتر را ثبت کردند. دالی برای باغهای معلق بابل ساختاری همانند آمفیتئاتر را متصور شده است که بهصورت مجموعهای از تراس ساخته شدهاند. در بستر باغ، دریاچهای بود که آب آن بهوسیله کانالی با طول 96 کیلومتر بهسمت باغ هدایت میشد. دالی عقیده دارد که فضای سبز این محوطه، حدود 300 تن آب برای آبیاری در روز نیاز داشته است.
البته نطریه دیگری هم وجود دارد که ساخت باغ های معلق بابل در سال 600 پیش از میلاد به دست نبوکدنصر، معروف به بختالنصر دوم، پادشاه بابل ذکر میکنند. او دستور داد باغی را بسازند که برخلاف جغرافیای خشک بابل، کوه های سرزمین حاصلخیز همسرش آمیتیس را تداعی کند که شاهزادهای از سرزمین ماد بود.
باغ های معلق بابل وسعت زیادی داشتند. وسعت هر یک از این باغها با دیگری متفاوت بود. این باغها در طبقات پایین به گفته دیودوتوس، دارای ۱۲۲ متر عرض و ۱۲۲ متر طول بودند. ارتفاع باغ نیز به بیش از ۲۴ متر میرسید. هرودوت در کتاب خود ارتفاع باغ را تا ۱۰۰ متر گزارش کرده است. اندازه پایه باغهای معلق بابل را در منابع، ۱۲۰ متر مربع ذکر کردهاند. این باغهای زیبا بهصورت تراسهایی بودند که هرچه بهسمت بالاتر میرفتند، از وسعت آنها کاسته میشد. منبع آبیاری باغها در برخی متون به رود دجله و در بعضی دیگر، به رود فرات نسبت داده شده است.
در طول قرنها این منطقه با باغهای نینوا درآمیخته ولی در حکاکیهای موجود در آن نواحی روشهای انتقال آب رودخانه فرات به ارتفاعی که برای این باغ ها احتیاج بوده است آورده شدهاست. این باغها برای خوشحال کردن همسر بختالنصر که بیمار بوده ، ساخته شدهاند.
امیتیس دختر هوخشتره (پادشاه ماد) با بختالنصر ازدواج کرد تا میان دو قوم صلح پایدار برقرار گردد. سرزمین ماد که آمیتیس از آن میآمد سرزمینی سرسبز و کوهستانی و پوشیده از گیاهان و درختان مختلف بود ولی سرزمین بابل در منطقهای مسطح و فلاتی خشک قرار گرفته بود.
البته یکی از دلایل بیماری آمیتیس هم دوری او از سرزمین خوش آب و هوای خود بود بنابراین بختالنصر تصمیم گرفت باغهای معلق بابل را در ارتفاع برای همسر خود بسازد واژهٔ معلق که برای این باغها استفاده میشود در حقیقت به این معنی نیست که باغها بهوسیله طناب یا ریسمان به یکدیگر متصل بودهاند بلکه احتمالاً ترجمه ی اشتباه کلمهای یونانی به معنای تراس یا بالکن بودهاست.
با این حال کفته می شود که استرابو در قرن اول قبل از میلاد مینویسد: تراسها در طبقاتی روی یکدیگر واقع شده بودند و هرکدام دارای ستونهای سنگی مکعب شکل توخالی بودهاند که توسط گیاهان پوشیده شده بود. تحقیقات بیشتر در منطقه بابل منجر به یافتن پایههای این ستونها شدهاست.
راز باغ های معلق بابل
باغ های معلق بابل روی مکانی شیبدار و بهصورت تراس ساخته شده بودند. به نظر نمیرسد که این باغ ها واقعا معلق بوده باشند؛ اما هیچ اثری از باغها باقی نمانده است که بتوان درباره آنها نظر قطعی داد. باغهای معلق بابل در متون باستانی مورخان، به شیوههای متفاوت توصیف شدهاند. اکثر آنها باغها را در نزدیکی کاخ شاهی تصویر کرده و معماری آن را بهگونهای توصیف کردهاند که گویی از فضای سقف طبقات بالا برای ساخت باغ دیگر بهره بردهاند. این نوع معماری، چشمانداز باغ را از فاصله دور معلق نشان میداد.
به نظر مورخان، معماری باغهای معلق بابل حیرتانگیز بوده است. راز باغهای معلق بابل، در شیبدار بودن زمینهای باغ و شیوه آبیاری آنها بود. وجود باغ ها در زمین شیبدار، شرایط ساخت باغ دیگر روی محوطه تراس را مهیا میکرد. اطراف ستونهای باغ را گیاهان سرسبز فرا گرفته بودند و رنگ ستونها نیز همرنگ باغ میشد. این شیوهها حس معلق بودن باغ را برای مخاطبانی ایجاد میکرد که چشمانداز باغها را از دور نظاره میکردند. با کمی دقت، مشخص میشود که این معماری زیاد هم عجیب نیست؛ زیرا این روزها باغهایی به این شکل در بسیاری از منازل دیده میشود.
سالهای زیادی از ساخت باغ های معلق بابل میگذرد و اکنون، هیچ اثری از این باغها به جا نمانده است. دانشمندان وجود این باغهای معلق را پر از ابهام میدانند. آنچه درباره باغهای معلق بابل تا به امروز ذکر شده، از نوشتههای مورخان در متون باستانی کهن و حدس و گمانهای باستانشناسان در تحقیقات خود به دست آمده است.
معماری و بخش های مختلف باغ های معلق بابل
باغ های معلق بابل بهدلیل معماری پیچیده خاص و منحصربهفرد، عنوان یکی از عجایب هفتگانه جهان را از آن خود کردند. سازه بنا بهشکل مربعی بسیار بزرگ طراحی شده بود و لابهلای دیوارهای بنا از آجر، آسفالت و سرب استفاده کرده بودند. برخی متون گذشته، از کاربرد پایههای ۱۰ متری در بنا، برای استحکام سازه سخن میگویند. طبق این نظریه، این پایهها که در زمین فرو رفتهاند، طرح ایجاد کوهی مصنوعی با ارتفاع زیاد از سطح زمین را تشکیل میدادند. بعد از آن، قصری بزرگ ساختند که اطراف آن با گل و گیاهان زیبا پوشیده شد.
مختصات باغهای معلق بابل
برخی تاریخ نگاران بنا را چهار طبقه ذکر کردهاند. به گواهی آنها، عرض دیوارها سه تا ۶ متر و طول آنها ۱۸۰ متر بود. اطراف ساختمان را ایوانهایی وسیع فرا گرفته بود که بهوسیله پلکانها به هم مرتبط و متصل میشدند. چون گلها و گیاهان بهجای وجود ریشه در خاک، در کف پلهها کاشته میشدند، لقب باغهای معلق به آن داده شد. آنچه بنا را شگفتانگیز میکند، شیوه آبیاری، انتقال آب به باغ و گردش آب در آن است. اینکه متخصصان آن دوره چگونه به چنین مهارت فنی و فکری دست یافته بودند که باغ را در ارتفاعی بالا بسازند و آن را در کمال سرسبزی و خرمی حفظ کنند، حیرتانگیز است.
سیستم آبیاری باغ های معلق بابل
به گفته باستان شناسان، آب رودخانه دجله از طریق دو چرخ عظیمالجثه و با ساخت کانالهای شیبدار و فراوان از بالای عمارت تا پایین آن جریان داشت و فضای باغ را آبیاری میکرد. برای پوششدهی فضا و سیرابی گیاهان، ۸,۲۰۰ گال آب نیاز بود. وجود آن همه گل و گیاه کاشته شده در هوای گرم و خشک میانرودان، جمعآوری این تنوع گیاهی از سراسر جهان و انتقال آن به این سرزمین، ایدهای فوقالعاده بوده که با زحمت فراوان حاصل شده بود.
از متون باستانی چنین بر میآید که باغها، روی پایهای سنگی ساخته شده بودند که ۱۲۰ متر مربع مساحت داشت. روی آن پایه، چند تراس پلکانی ایجاد شده بود که ۵۰ ذرع و ۲۴ متر ارتفاع داشتند. طبقات هر یک از تراسها، با ستونهای سنگی مکعبی شکل ساخته شده بود. سقف هر تراس با دیرکهایی به طول پنج متر مهار میشد. روی هر سقف که قرار بود کف باغ دیگر باشد، یک لایه نی قرار میدادند و لای نیها، یک لایه قیر مذاب میریختند. نیها وظیفه انتقال آب به باغها را عهدهدار بودند. سپس روی سطح بالایی سقف، یک ردیف آجر پخته با آهک قرار میدادند. بخشی از سقف را که کف باغ دیگر بود، سرب میریختند تا رطوبت به پایین نفونذ نکند. سپس خاک روی آن میریختند تا ریشههای درختان و گیاهان برای نفوذ به درون زمین دچار مشکل نشوند.
آبیاری با پمپ های زنجیرهای
برای آبیاری باغ های معلق بابل از پمپهای زنجیرهای استفاده میشد. پمپهای زنجیرهای، دو چرخ بزرگ داشتند که روی هم قرار میگرفتند. به زنجیرها، سطلهایی بزرگ آویزان بود و در پایین پمپ، منبع آب بزرگی را قرار داده بودند. با حرکت چرخها، زنجیر با سطلهایی آویزان، حرکت میکرد و به منبع آب وارد میشد. سطل آب داخل منبع، پر از آب شده و بهسمت بالا تغییر مسیر میداد. سطل آب به منبع بالایی آب انتقال مییافت و ذخیرههای آب برای آبیاری باغهای معلق پر میشد. هنگام آبیاری، دریچه آب باز را باز میکردند تا آب به جویها و کانالهای آبیاری وارد شود.
آبیاری با پمپ پیچشی
نوع دیگر آبیاری باغ های معلق بابل، استفاده از پمپهای پیچشی بود. باستانشناسان احتمال میدهند از این روش برای آبیاری باغهای معلق بابل استفاده شده است. پمپ پیچشی، نوعی لوله بزرگ مارپیچ بود که زاویهای ۴۵ درجه با افق داشت. این پمپ، از پمپهای زنجیرهای رایجتر بود و کاربرد بیشتری داشت.
کار پمپ های پیچشی چنین بود که قسمت سر آن در منبع آب بود و سر دیگر آن به طرف بالا هدایت میشد. این پمپ لولهای پرهای داشت که دستگیرهای در انتهای آن بود. با چرخاندن دستگیره، آب از پرههای مارپیچ قسمت بالای لوله، بهسمت بالا هدایت میشد. این آب در نهایت به منابع آبی باغهای معلق بابل هدایت میشد. این روش در دنیای علم به پیچ ارشمیدس شهرت یافت.
دلایل نابودی باغهای معلق بابل
علاوه بر اینکه بنای باغ های معلق بابل در هالهای از ابهام قرار دارد و روایتهای مختلفی درباره آن وجود دارد، از نابودی باغهای معلق بابل نیز اطلاعات و شواهد قوی در دست نیست. بابل قدیم دارای موقعیت بسیار مهمی در جغرافیای منطقه میانرودان بود. جنگهای بسیاری در این منطقه رخ داد که بسیار خونبار بودند. در این جنگها، بخشهای زیادی از شهر نابود شد. برخی از مورخان، نابودی باغهای معلق بابل را به این جنگها نسبت دادهاند. برخی روایتها، تخریب بابل را به پادشاه اومرو نسبت میدهند که در سال ۱۲۵۰ قبل از میلاد میزیست و شهر را با جنگ فتح کرد.
در نوشتههای مورخان، گزارشهایی نیز از حوادث طبیعی ذکر شده است. برخی مورخان، رخداد زلزلههای سهمگین در بابل و لرزش دیوارههای آن را سبب نابودی باغهای معلق بابل دانستهاند. طبق این نظریات، باغها در یکی از زلزلههای بابل بهکلی نابود شدند و چیزی از آنها بهجای نماند. به احتمال بسیار، باغهای معلق بابل پس از سده اول میلادی بهطور کلی از صحنه شهر پاک شدهاند.
برخی دیگر از مورخان، طغیان فرات در عهد باستان را یکی از دلایل نابودی باغهای معلق بابل ذکر کردهاند. طبق این نظریه، باغهای معلق بابل طی مدتهای طولانی دچار رسوبات آبرفتی شده و در طول زمان از بین رفتهاند.
البته …
فرضیههای زیادی درباه موقعیت، زمان شکلگیری باغهای معلق بابل، علت ساخت و نابودی این باغهای زیبا وجود دارد که هر یک در نوع خود محل توجه است.
برخی پژوهشگران، باغها را ساخته پادشاه بابل و بعضی دیگر آن را اثری از پادشاه آشور میدانند.
علت ساخت باغ های معلق بابل در تمام فرضیات به یک ملکه اختصاص دارد. برخی ملکه مادی آمیتس، همسر بختالنصر دوم (نبوکد نصر) شاه بابل برخی ملکه سمیرامیس، همسر سناخریب پادشاه آشور را مالک باغهای معلق بابل ذکر کردهاند. با فرض وجود باغهای معلق بابل، برای آبیاری این باغهای زیبا، روزانه ۸۲۰۰ گالن آب به مصرف میرسید.
باغهای معلق بابل آویزان نبودند؛ شکل تراسدار باغ ها و ترجمه نامناسبی که برای واژههای یونانی kremastos یا pensilis در نظر گرفته بودند، آنها را به معنای آویزان جا انداخت.
باغهای معلق بابل به سیستم آبیاری پیشرفتهای مجهز بودند. این سیستم بهدلیل برخورداری از تکنولوژی بالا در عهد قدیم و قرنها پیش شگفتانگیز بود.
شیوه معماری باغهای معلق بابل و سیستم آبیاری باغهای معلق، آن را در بین عجایب هفتگانه جهان جای داد.
معماری تراسدار باغهای معلق بابل از ویژگیهای شگفتانگیز باغ است. مهندسان معماری از شکل سازه باغهای معلق بابل ایده گرفتهاند و بر اساس آن، فضاهای سبز بسیاری روی بام یا دیوار ساختمانها طراحی کردهاند.
شکل تراسدار باغهای بابل و این نوع فضای سبز با عناوین ورتیکال گاردن و روف گاردن شناخته شدهاند.