اجتماعیپیشنهاد سردبیردسته‌بندی نشده

نگاهی به تاریخچه شب یلدا ، کهن جسن ایرانیان

شب یلدا یا شب چله یکی از مهم ترین جشن های باستانی ایران است که مردم آن را در فاصله زمانی غروب آفتاب ۳۰ آذر تا طلوع آفتاب اول ماه دی برگزار می کنند. در این جشن طی شدن بلندترین شب سال و آغاز بلندتر شدن طول روزها در نیم‌کره شمالی و به عبارتی وقوع انقلاب زمستانی گرامی داشته می شود. انقلاب زمستانی، کوتاه ترین روز سال در نیمکره شمالی و شروع رسمی زمستان است.

دسترسی آسان به سرفصل نوشته ها

یلدا تنها یک جشن نیست بلکه میراثی کهن از اجداد ماست که به ما می آموزد می توان از لحظه لحظه زندگی برای با هم بودن استفاده کرد؛ حتی یک شب تاریک و سرد می تواند با گرمای محبت و چراغ عشق نورانی و گرم شود و بهانه ای برای خلق یک خاطره باشد. یلدا به ما می فهماند که حتی طولانی ترین شب سال هم صبح می شود و لحظات سیاه نمی توانند تا ابد پایدار بمانند. این شب نماد امید به روشنی است و در خود پیام های فراوانی دارد. اجداد ما فکر همه چیز را کرده اند و با پدید آوردن آیین خاصِ این شب، سعی بر این داشته اند که انسان ها را گرد هم آورند. یلدا یک بهانه است تا برای لحظاتی از دغدغه ها و روزمرگی های‌مان فاصله بگیریم و دقایق شیرینی را در کنار انسان های دوست داشتنی زندگی‌مان داشته باشیم.

در این شب خانواده ها، دوستان و آشنایان گرد هم می آیند و انواع میوه‌ها و تنقلات را سرو می کنند. قصه‌گویی بزرگان خانواده برای دیگر اعضای فامیل و همچنین فال‌گیری با دیوان حافظ نیز بخشی جدانشدنی از این شب طولانی به شمار می رود که در ادامه به طور مفصل از آن سخن خواهیم گفت. بد نیست بدانید این جشن باستانی در سال 1388 در فهرست میراث معنوی کشور قرار گرفته تا حفاظت، ترویج و انتشار فرهنگی دیرین، با قدمت بالای هشت هزار سال مورد توجه واقع شود.

یلدا یا شب چله؟

یلدا واژه ای سریانی است به معنی تولدکه در این میان ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه روز اول دی را روز خور می نامد و درباره آن چنین می گوید:

دی ماه که آن را خورماه نیز می گویند و نخستین روز پس از این شب را به خرم‌ روز تعبیر می کنند. یعنی روزی که نور از حد نقصان به حد زیادت خارج می شود و قدرت آدمیان رو به افزونی می نهد و پریان به فنا می افتند.

در بسیاری از منابع و در میان بومی های برخی نقاط از واژه یلدا استفاده نمی شود و بیشتر عبارت شب چله به گوش می خورد. به عنوان مثال در ادبیات خراسان واژه یلدا به چشم نمی خورد و در اسناد شفاهی و مکتوب تمام دوره های تاریخی از عبارت شب چله یا چله نشینی استفاده شده است. مردم به این مراسم، شب چراغانی یا شب چراغ نیز می‌گفتند چرا که هر میهمانی برای رفتن به شب نشینی، چراغی را همراه خود می‌برد و فراوانی چراغ‌ها باعث شد تا عبارت چهل چراغ که نشانه زیاد بودن چراغ است به کار برده شود.

چله مخفف کلمه چهله و نشان دهنده گذشت یک دوره است. در ادبیات عامه دو چله در ابتدای تابستان و در آغاز زمستان وجود دارد و در هر یک از این فصول یک چله کوچک و یک چله بزرگ در نظر گرفته می شود. چله های زمستان عبارتند از:

چله بزرگ

چهل روز اول زمستان یعنی اول دی ماه تا ده بهمن را چله بزرگ می نامند. مقصود از چله زمستان همان چله بزرگ است که به سرما و شدت آن اشاره دارد.

چله کوچک

چله کوچک بیست روز به طول می انجامد و در ایران مرکزی از دهم بهمن تا آخر بهمن طول می کشد؛ اما در قسمت های دیگر از هفدهم بهمن تا پنجم اسفند برای آن در نظر گرفته می شود.

تاریخچه شب یلدا

شب یلدا از دیرباز در میان ایرانیان جایگاهی خاص داشته است؛ اما شواهد حکایت از آن دارد که این جشن از سال ۵۰۲ قبل از میلاد و در زمان داریوش یکم در تقویم رسمی ایرانیان باستان ثبت شده است. علت پیدایش این شب و در نظرگرفتن آن به عنوان یک شب خاص حکایت های جالبی دارد که دانستن آنها خالی از لطف نیست.

در روزگاران دور و زمانی که کشاورزی، بنیان زندگی انسان ها را تشکیل می‌داد، مردم همیشه در مورد طول سال، سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعی کنجکاو بودند و سعی می کردند تا سر از رمز و راز آنها دربیاورند. آنها به تدریج و بر اثر تجربه کارها و فعالیت‌های خود را با حرکت خورشید، تغییر فصل ها، بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کردند. مردم فهمیدند که در بعضی زمان ها و فصل ها، روزها بسیار بلند شده و به آنها امکان می دهند که بیشتر از روشنی و نور خورشید بهره ببرند. در نتیجه این مشاهدات، این اعتقاد به وجود آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق است و به نبرد با تاریکی و ظلمت شب می پردازد. مردم دوران باستان از جمله اقوام آریایی، هندی، ایرانی – هندی و اروپایی به این حقیقت دست یافتند که آخرین روز پاییز، کوتاه ترین روز سال و شب اول زمستان طولانی ترینِ شب هاست. آنها متوجه شدند که دقیقا پس از این شب بلند، به تدریج روزها بلندتر و شب‌ها کوتاه تر می‌شوند. به همین دلیل این شب را شب زایش خورشید (مهر) نامیدند و آن را به عنوان آغاز سال در نظر گرفتند. برخی بر این باورند که کریسمس مسیحیان نیز از همین اعتقاد نشات می گیرد.

از همین روی در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد آغاز می شد. در اوستا، واژه «سَرِدَ» (Sareda) یا «سَرِذَ» (Saredha) به معنای «سرد» و به مفهوم «سال» آمده و نوید دهنده پیروزی اهورامزدا بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.

برهان قاطع که یک واژه‌نامه زبان فارسی است، واژه یلدا را این گونه توضیح می دهد:

یلدا، شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب‌هاست در تمام سال و در آن شب یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می‌کند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می‌باشد و بعضی گفته‌اند شب یلدا یازدهم جدی است.

از این تعریف می توان چنین برداشت کرد که در گذشته تاریکی نماینده اهریمن بوده و در طولانی ترین شب سال، تاریکی اهریمنی دوام بیشتری دارد. به همین دلیل این شب برای ایرانیان نحس به شمار می رفته و برای دفع شر آن کارهایی خاص انجام می دادند. آنها آتش روشن می کردند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی را نابود کنند و از شر آنها بگریزند.

شب یلدا، شب میلاد خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ هم اتلاق می شود و درباره آن دو روایت عمده بر سر زبان هاست: 

برخی می گویند که در این شب مهر، میترا یا بر اساس اوستا و نوشته‌های پادشاهان هخامنشی آمده، میثره (Mithra) به جهان بر می گردد. او از ایزدان باستانی هند و ایرانی‌ست که ساعات روز را طولانی می کند و در نتیجه برتری خورشید به همگان نشان داده می شود. بد نیست بدانید آیین مهرپرستی یا آیین مهر بر اساس پرستش میترا در روزگارانی پیش از آیین زرتشت به وجود آمده و در اروپا به آیین میتراییان شهرت دارد.بعضی دیگر به تولد یک پیامبر در شب یلدا باور دارند و معتقدند در سال ۵۱ پادشاهی اشکانیان و مصادف با سال ۱۹۶ میلادی، پیامبری در شب یلدا به دنیا می آید. این پیامبر را توسط دو دولفین از آب بیرون می آورند و به همین دلیل در آیین مهر، آب اهمیت ویژه‌ای داشته است.

هر دو روایت، شب یلدا را شب تولد مهر می دانند. این باور از آداب مهری به جا مانده که در شرق مدیترانه به طور وسیعی رایج بوده است و آثار آن را می توان در معابد مهری باقیمانده در پالمیرا و اردن دید.

ستارگان و خورشید در آیین میتراییسم، اهمیت و درجه بالایی دارند و بر اساس باور پیروان آن، مهر در یک حادثه نجومی زاده می شود. آنها تولد مهر را زمانی می دانستند که از آن به بعد خورشید، بیشتر در آسمان می ماند و روزها بلندتر می شد. این جشن از سرزمین ایران به روم باستان نیز رسیده و آن ها نام جشن ساتوران را بر آن نهاده ند. برخی نیز بر این باورند که عیسی بن مریم (ع) در این شب به دنیا آمده است و البته جشن کریسمس هم می تواند ریشه در همین باورها داشته باشد.

مراسم یلدا در ایران باستان

در ایران باستان مردم به افتخار «اهورامزدا» و «مهر» یا خورشید گرد هم می آمدند و شب را با خوردن، نوشیدن و شادمانی به سر می بردند. در این شب سفره ای به نام «میَزد» (Myazd) برپا می شد و میوه‌های تازه فصل و خشکبار و آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» (Lork) و آلات و ادوات نیایش مانند آتشدان، عطردان، بخوردان و … در آن قرار می گرفت. میزد به معنی میزبانی است و به سفره پذیرایی از میهمان اتلاق می شود. در میان زرتشتی ها میزد سفره سفید تمیزی است که هفت چیز نمادین در آن قرار می دهند:

خوراکِ شیریِ سفید رنگ و فراورده‌های دامی به خشنودی وهمن امشاسپند (نگهبان جانوران)

آتش یا چراغ روشن نماد اردیبهشت امشاسپند (نگهبان گیاهان و مرغزارها)

سینی فلزی حاوی لرک یا تاس رویین (آلیاژی از مس و روی)، آب پاک یا سیر و گیاه سُداب یا مورد و سرو یا سکه‌های سر سفره هفت سین یا زده شده به انار در مراسم گواه (عقد) و… سمبل شهریور امشاسپند (فرمانروایی نیرومند الهی، نگهبان فلزات، فرشته مهربانی و جوانمردی)

زمینی که سفره را روی آن پهن می‌کنند و فراورده‌های به دست آمده از زمین مانند میوه و لرک و نان و و سورک و… نماد سپندارمذ امشاسپند (دارنده خرد کامل)

آب پاک و تمیز سر سفره نماد خرداد امشاسپند (رسایی و کمال، نگهبانان آب، نابودگر دیو مرگ)

گیاه نماد امرداد امشاسپند (بی مرگی و جاودانگی)

گاتاها یا اوستا یادآور به نماد استواری به دین و پیروی از اندیشه و گفتار و کردار نیک

ایرانیان در شب یلدا به سراغ انبارهای شان می رفتند و میوه های باقیمانده در آنها را به همراه خشکبار و تنقلات می خوردند و دور هم گرد آتش می نشستند تا سپیده دم از راه برسد.

مردم گاه به دامنه کوه های البرز می رفتند و در آنجا به انتظار طلوع آفتاب یا به عبارتی باز زاییده شدن خورشید می نشستند. بعضی از آنها در مهرابه ها (نیایشگاه های پیروان آیین مهر) به نیایش می پرداختند و پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب می کردند. در این شب دعایی به نام «نی ید» خوانده می شد که دعای شکرانه نعمت بود. ایرانیان درازترین و تاریک ترین شب سال را تا سپیده دم بیدار می ماندند و خود را سرگرم می کردند تا اندوه نبود خورشید و تاریکی و سردی باعث تضعیف روحیه آنان نشود. آنها با روشن شدن آسمان به خواب می رفتند و آرامش را به دست می آوردند.

روز پس از شب یلدا خورروز (روز خورشید) و دی گان نامیده می شد و خرمدینان، آن را خرم روز یا خره روز می نامیدند. این روز هنگام استراحت و تعطیل عمومی بود و مردم می توانستند خستگی جشن شب پسش را از تن به در کنند. مردم دست از کار می کشیدند چون نمی خواستند مرتکب بدی شوند چرا که آیین مهر انجام هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ به حساب می آورد. ایرانیان سرو را مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می دانستند و در خورروز در برابر آن ایستاده و عهد می کردند که تا سال بعد سرو دیگری بکارند.

خورروز در ایران باستان به عنوان روز برابری انسان ها در نظر گرفته می شد. در این روز همه حتی پادشاه لباس ساده می پوشیدند تا همه مردم یکسان به نظر برسند. گفته می شود شاهان ایرانی در روز اول دی تاج و تخت شاهی را کنار گذاشته و با جامه ای سپید به سوی صحرا می رفتند و بر فرشی سپید می نشستند. دربان ها و نگهبانان کاخ شاهی و همه خدمت کاران آزاد بودند؛ کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام می شد.

در این روز جنگیدن و ریختن خون حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای دشمن با ایرانیان نیز می دانستند و برای احترام به این رسم، جنگ و خون ریزی در جبهه ها متوقف می شد. گاهی همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا می انجامید.

آداب و رسوم یلدا

علی‌اکبر دهخدا مراسم شب یلدا را این‌گونه توصیف می کند:

شب چله بلندترین شب سال است که ایرانیان آن را از دیرباز مبارک می‌دانستند. در این شب ایرانیان با گردآمدن دور آتش، رقص و پایکوبی این شب را جشن می‌گرفتند. آنگاه سفره‌ای فراخ و گشاده می‌گسترانیدند که روی آن آتشدان، عطردان و خوراکی‌های گوناگون از جمله خوراکی‌های فصلی و خوردنی‌های غیرنوشیدنی مانند نان، شیرینی، حلوا و گوشت قربانی بود.

این جشن کهن مانند هر مراسم دیگری دارای آداب خاصی است که در اینجا به آنها اشاره می کنیم:

*پیش از مراسم

با نزدیک شدن به شب یلدا، هیاهویی در کوچه و بازار به راه می افتد و مردم به فکر خرید و تدارک برای این جشن باستانی می افتند. دستفروشان در سطح شهر بساط خود را پهن می کنند و خوراکی های این شب را به فروش می رسانند. بیشتر بزرگ ترها میزبان این جشن هستند و از چند روز قبل فهرستی از مهمانان و خریدهایشان را آماده می کنند.

حال و هوای تازه عروس ها و تازه دامادها

روزهای پیش از این مراسم برای تازه عروس و دامادها رنگ و بوی دیگری دارد. آنهایی که به اصطلاح نامزد هستند هدیه هایی را با عنوان شب چله‌یی برای یکدیگر آماده می کنند و با تشریفاتی خاص به دست یکدیگر می رسانند. هر شهر و دیاری بسته به رسم خود این مراسم را به گونه ای خاص برگزار می کند و تزیینات ویژه ای را برای آن در نظر می گیرد.

چرا برای عروس شب چله‌یی می‌بریم؟

هر رسمی که از گذشته به یادگار مانده، دلیل و فلسفه ای دارد. شب چله یی بردن هم بی دلیل نیست. در روزگاران قدیم دو نامزد تنها در شب های خاصی اجازه داشتند یکدیگر را ببینند و یلدا یکی از آنها بود. بردن شب چله یی بهانه ای بود تا خانواده‌ داماد از خانواده‌ عروس اجازه بگیرند و عروس را با خود به خانه ببرند تا در مراسمی که در خانواده خود داشتند، حضور داشته باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا