شما برای رسیدن به اهداف بزرگ و یا به عبارت دیگر موفقیت ، با چالش هایی روبرو خواهید بود که باید از پس آنها بربیایید و برای این کار نیاز است تا این چالش ها را به خوبی بشناسید . در ادامه این چالش ها را باهم بررسی خواهیم کرد.
رسیدن به اهداف بزرگ کار بسیار دشواری است که باید برای آن برنامه ریزی درستی داشت و البته مهم تر از آن بصورت کاملا متعهدانه به این برنامه عمل کرد .حال باید گفت از سوی دیگر برای تحقق چنین هدفی نیاز است با حقایقی درونی مواجه شوید که باعث عدم موفقیت شما در رسیدن به اهداف بزرگ خواهند شد .
شروع کار، سخت‌ترین نقطه است : برای بسیاری از ما، این نقطه آغاز به کار سخت ترین مانع محسوب می شود در حقیقت این یکی از نکات مهم برای رسیدن به اهداف بزرگ است . اینکه تصمیم خود را به عمل نزدیک کنید. شما می توانید تا آنجا که تصور می کنید، بزرگ و موفق شوید؛ منتها باید ذهنیتی برای خود بسازید که شما را وادار کند کار خود را آغاز کنید.می دانید چه هنگام می‌توانید بر دنیا تأثیر بگذارید؟ وقتی دلایل به تأخیر انداختن کارهایتان را فراموش کنید. از آینده نگری افراطی دست بردارید. از هر چه همین حالا دارید، استفاده کنید و ببینید انجام شدن کارهایتان چه تأثیرات خوبی به دنبال دارد.
هیچ‌گاه زمان مناسب فرا نخواهد رسید : جستجو برای زمان مناسب شروع به کار را متوقف کنید. به دنبال زمانی مناسب و ایده آل هستید تا فلان کار یا فلان پروژه را آغاز کنید؟ هیچ‌گاه آن زمان ایده آل فرا نخواهد رسید. بهترین زمان، همین اکنون است! شما ممکن است خودتان را قانع کرده باشید که به دلایل الف، ب و پ، هنوز زمان مناسب برای انجام کار فرا نرسیده است.فردا که بیاید، شما یک بهانه جدید پیدا خواهید کرد. این بهانه ها را کنار بگذارید. هدف هایتان را واضح مشخص کنید (از شر هدف های مبهمتان خلاص شوید). دقیقا می‌خواهید به چه چیزی برسید؟ چه کار باید بکنید تا به هدفتان برسید؟ چه قدم هایی باید بردارید؟ آیا کار کنونی شما در راستای هدفتان است؟ اگر نه؛ چه کاری می توانید برایش انجام دهید؟
این کارهای شما است که شما را تعریف می کند، نه فکرهایتان : همه زمان خود را به فکر کردن در مورد اینکه چه چیزی را می توانید بهتر انجام دهید، اختصاص ندهید. خیال بافی کردن در مورد یک دنیای بهتر، به پیشرفت شما کمک نخواهد کرد و این یکی از حقایق در مورد رسیدن به اهداف بزرگ است . تا زمانی که کارهایتان را انجام ندهید، هیچ تفاوتی ایجاد نمی کنید.نیت خوب چیز فوق‌العاده ای است؛ اما تا زمانی که اقدام به انجام کارهای خود نکنید، به هیچ دردتان نمی خورد. این انجام کارها است که به نتیجه منجر می شود. آنچه شما به آن احتیاج دارید، نتیجه است، نه ایده. شما با خروجی کارتان قضاوت می شوید، نه با افکارتان. برای دست یابی به هدف هایتان، باید کار کنید!
آشفتگی دشمن شما است : تقاضا برای زمان، دارد از ظرفیت ما فراتر می رود و توانی که برای استفاده بهینه از مهارت هایمان نیاز داریم، مصرف می کند.اینترنت طراحی شده است تا یک سیستم مزاحم باشد، ماشینی که آماده است تمرکز ما را به هم بزند. ما با کمال میل، نبود تمرکز، پراکندگی توجه و از هم گسیختن افکارمان را پذیرفته ایم. در ازای چه بهایی؟ در ازای حواس پرت یا حداقل دریافت اطلاعات.در حال حاضر، ما در معرض جریان بی سابقه ای از اطلاعات و درخواست ها هستیم که پیش از این وجود نداشت. ما احساس می کنیم که مجبوریم همه ساعات شب و روز را بخوانیم و واکنش نشان دهیم. گزینش پذیر بودن و کار کمتر، مسیر بهره وری است. باید سعی کنید بر چند نکته مهم تمرکز کنید و از بقیه چشم پوشی کنید.
گاهی اوقات بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید، هیچ کار است : زندگی یک چالش است. ممکن است گاهی اوقات فکر کنید که هر روز دارید در رقابتی با عقربه های ساعت، کار انجام می دهید و آن را انجام می دهید که فقط تا ضرب الاجل تعیین شده، انجام شوند. وقتی هم که تصمیم می گیرید اندکی استراحت کنید، احساس گناه می کنید. اما نباید چنین احساسی داشته باشید.بسیاری از اطلاعاتی که در مورد بهره وری وجود دارند، بر این متمرکز هستند که شما می توانید چه کارهای بیشتری انجام دهید تا به هدف هایتان برسید. اما دستیابی به این «بیشتر» سخت است. بسیاری از مردم نمی توانند حجم عظیم کارها را انجام دهند و به همین دلیل مضطرب تر و آشفته تر می شوند.اینکه هیچ کاری نکنید، ذهن شما را تازه می کند. استراحت کردن در جریان کارهای ذهنی خیلی سودمند است. تفریح های کوچک تمرکز شما را بهبود می‌بخشند. توقفی کوتاه به شما امکان می‌دهد با انرژی تازه و هدفمند سر کار خود برگردید.دفعه بعد که کاری انجام ندادید و استراحت کوچکی داشتید، عذاب وجدان نداشته باشید. به این فکر کنید که در طولانی مدت، این کار چقدر بهره وری شما را افزایش می دهد.
شما هیچ گاه نمی توانید همه کارها را انجام دهید : بهتر است یک کار را خیلی خوب انجام دهید تا آن‌که سه کار را بد انجام دهید این یک راز برای رسیدن به اهداف بزرگ است . بسیاری از مردم می خواهند کارهایشان را به خوبی انجام دهند و نهایت بهره را از مهارت هایشان ببرند. اینکه چقدر ریسک می کنید و برای پیشرفت خود تلاش می کنید، فوق العاده است. اما گاهی اوقات کاری از پیش نخواهید برد. ممکن است انتخاب کنید که نهایت استفاده را از زمانتان ببرید؛ اما نتوانید به نتایج خوبی دست پیدا کنید.ممکن است قادر نباشید همه کارهایتان را این ماه یا این هفته انجام دهید. تا زمانی که ثابت قدم باشید و پیشرفت داشته باشید، هیچ اشکالی ندارد. گاهی اوقات اولویت ها فرق می کنند. این بخشی از مسیر شما است. بهتر است بطور واضح بدانید که در هر لحظه می خواهید چه کار کنید تا اینکه کارهای زیادی را با یکدیگر انجام دهید.ممکن است به سادگی محو اهمیت یک کار یا پروژه شوید و تلاش فراوانی کنید تا آن را انجام دهید. اما خیلی مهم است که اندکی توقف کنید و از خود بپرسید: دارم روی چه چیزی ریسک می کنم و چه چیزی به دست خواهم آورد؟ چه چیزی را متفاوت انجام دهم و به همان نتایج برسم؟ در پایان روز، آیا بهترین استفاده را از زمانم کرده ام؟
منبع getpocket
