گوناگون

چرا واليبال از فوتبال پيشي گرفت؟

دليل اين که رشته هاي تيمي ما هميشه در ميادين مختلف کم فروغ و ناموفق ظاهر مي شوند – به غير از موارد استثنا که گاهي نتايج مقطعي مي گيريم – عدم برنامه ريزي دقيق براي تيم هاي پايه و سردرگمي استفاده از مربيان داخلي يا خارجي در تيم هاي بزرگسال است.

به گزارش پانا، در خيلي از رشته هاي تيمي عدم وجود مربي درجه ي اول وطني، فدراسيون ها مجبورند روي گزينه هاي خارجي دست بگذارند که اتفاقا اين مسئله براي آنها هزينه ي مالي در پي دارد اما آيا هزينه کردن براي آوردن يک مربي سطح اولي که بتواند يک تيم بين المللي بسازد، واقعا ارزش هزينه ندارد؟

البته نمي توان قدرت يک برنامه ريزي دقيق و حساب شده و مديريت قدرتمند و با تدبير را در رسيدن به موفقيت انکار کرد چرا که ابتدا بايد مديريت رئيس فدراسيون و برنامه ريزي که او براي رسيدن به افتخار در نظر گرفته است را ديد و بعد در مورد موارد ديگر به قضاوت نشست.

شيوه اي که فدراسيون واليبال ايران و محمدرضا داورزني در پيش گرفته، واليبال ايران را در جهان مطرح کرده است. وقتي او بر صندلي رياست اين فدراسيون تکيه زد و از لزوم برنامه ريزي دقيق، آوردن يک مربي سطح اول و رساندن واليبال ايران به سطح جهاني حرف زد، شايد خيلي ها باورشان نمي شد که اين کار شدني است اما داورزني با انتخاب “تيمِ کاري” قوي و گماشتن استعداد ياب هاي مجرب از تيم هاي پايه شروع کرد و همزمان تيم بزرگسالان را نيز با توجه به استعدادهاي موجود سروسامان داد.

فدارسيون فوتبال و واليبال دقيقا در يک بازه زماني اقدام به جذب مربي خارجي کردند. فوتبالي ها کارلوس کي روش را آوردند و واليبالي ها خوليو ولاسکو. اما چرا واليبال نگاه ها را به سمت خود چرخاند و فوتبال حتي گاهي مواقع از آنچه که بود- به عقيده ي کارشناسان يا منتقدين- به سمت عقب هم رفت؟ آيا اين به جز داشتن يک سيستم و برنامه ي دقيق براي رسيدن به موفقيت بود؟

ولاسکو با همان برنامه ريزي فدراسيون پيش رفت و تمام امکانات در اختيار او قرار گرفت و تيمي ساخت که در سطح بين المللي و جهاني ديگر حريف دست و پا بسته اي نبود و تيم ها را به وحشت انداخت. وقتي اين مربي دوست داشتني به خاطر عِرق به وطن يعني آرژانتين تيم ملي ما را رها کرد و رفت، نگران شديم اما فارق از اين که سيستمي که فدراسيون واليبال در نظر گرفته است، قائم به فرد نيست.

وقتي تيم ملي با اسلودان کواچ استارت زد و ليگ جهاني را با 2 نتيجه ي 3 بر صفر نااميد کننده مقابل ايتاليا واگذار کرد، بازهم منتقدان بي صبر! زبان به انتقاد گشودند و موفقيت هاي اين رشته که با ولاسکو به دست آمده بود را خاتمه يافته خواندند. اما بلندقامتان ايران بازي به بازي بهتر شدند و حالا پرافتخارترين تيم ليگ جهاني را در خانه خودش زمين گير کردند و از 6 امتياز ممکن 4 امتياز شيرين به دست آوردند.

کواچ نشان داد که با شناخت بهتر و گذشت زمان مي تواند، ادامه دهنده ي راه ولاسکو و مهمتر اين که پيش برنده ي برنامه ي فدراسيون باشد. همان برنامه اي که رئيس فدراسيون واليبال مقصدش را رفتن روي سکوي المپيک عنوان کرد. مقصدي که حالا با اين استعداد و پتانسيل بالايي که ملي پوشان و انگيزه، جواني، همدلي و شور و نشاطي که در تيم ملي وجود دارد، دور از دسترس نيست.

واليبال ايران مي تواند الگويي کامل براي تمامي رشته هاي تيمي ما باشد که مقطعي نتيجه مي گيرند و شايد استارت آنها جرقه اي بيش نباشد. راهي که واليبال در پيش گرفته است را رشته هاي ديگر نياز دارند به خصوص فوتبال که با واليبال استارت زد اما جهشي که بلندقامتان با ولاسکو آغاز کردند همچنان ادامه دارد ولي …….

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا