گوناگون

«آدرس غلط»؛ ابزار واشنگتن برای دخالت نظامی در سایر کشورها

2312681 868به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، دکترین نظامی آمریکا برای ایجاد رویدادهایی که بتواند شمار بسیاری از شهروندان بی‌گناه را به قتل برساند، نقش مرکزی قائل است. ارتکاب چنین کشتارهایی کاملا به شکل اختیاری انجام گرفته و باید آن را جزء لاینفک عملیات نظامی سری ایالات متحده به شمار آورد. هدف از کشتار مردم بی‌گناه نیز مشخص است؛ توجیه و رسمیت بخشیدن به برنامه نظامی برای مداخله بشردوستانه در امور سایر کشورها.

از نمونه‌های بارز اجرایی شدن این دکترین می‌توان به عملیات نظامی «نورث وود» در سال 1962 اشاره کرد که بر اساس آن توطئه کشتار شهروندان کوبایی که در میامی (فلوریدا) زندگی می‌کردند، طی عملیات سری مطرح شده بود. در واقع، در این عملیات، کشتار تعدادی مهاجر کوبایی، بارکش‌هایی که در بنادر کار می‌کردند، پناهندگان کوبایی، هواپیماربایی، ایجاد انفجار در یک کشتی آمریکایی و حتی سازمان‌دهی عملیات تروریستی در برخی شهرهای آمریکا پیش‌بینی شده بود که مورد تایید فرماندهان ناظمی ایالات متحده قرار داشت.

هدف از این عملیات، برانگیختن موج خشم و احساسات مردم آمریکا بود که رسانه‌های همگانی نیز باید در آن شرکت فعال داشته باشند. کشتار کوبایی‌های مقیم میامی متعاقبا باید به دولت کوبا و فیدل کاسترو نسبت داده می‌شد. هدف از این طرح اسفناک که در نهایت رابرت مک‌نامارا، وزیر دفاع وقت و جان اف کندی، رئیس‌جمهور وقت آمریکا آن را نپذیرفتند، جلب افکار عمومی برای توجیه جنگ علیه کوبا و پایان بخشیدن به حکومت فیدل کاسترو، رهبر کمونیست کوبا بود.

مقامات نظامی آمریکا حتی پیش‌بینی کرده بودند که در صف نظامیان آمریکایی تلفات بدهند و نوشته بودند: «می‌توانیم ناو جنگی را در خلیج گوآنتانامو منفجر کنیم و کوبا را به خاطر آن متهم سازیم چراکه فهرست قربانیان در روزنامه‌های آمریکایی بی‌تردید برای برانگیختن موج خشم عمومی بسیار مفید واقع خواهد شد.» اکنون مدارک مرتبط به عملیات نورث وود تحت عنوان «توجیه برای مداخله نظامی در کوبا» آرشیو شده است.

این تنها نمونه از دکترین ایالات متحده برای به راه انداختن کشتار افراد بی‌گناه به منظور نیل به اهداف استعماریشان نبوده است. 117 سال پیش یعنی در شب 15 فوریه 1898 میلادی انفجار عظیمی در رزم ناو غول‌آسای آمریکایی «ماین» رخ داد که در بندر هاوانا در کوبا لنگر انداخته بود. شدت انفجار به اندازه‌ای بود که رزم ناو «ماین» علی رغم کمک سایر کشتی‌های نیروی دریایی آمریکا تقریبا بلافاصله غرق شد و 260 ملوان آن در این حادثه کشته شدند. به نوشته پایگاه تحلیلی «گلوبال ریسرچ»، هر چند انفجار داخلی عامل غرق شدن این کشتی بود، اما مقامات آمریکایی از این حادثه بهره‌برداری کردند و اسپانیا را مقصر این انفجار قلمداد کردند تا به این ترتیب بتوانند حمایت افکار عمومی را برای جنگ علیه اسپانیا جلب کنند.

شاهد این مدعا اینکه هنوز ساعاتی از این حادثه نگذشته بود که مطبوعات آمریکایی کشور اسپانیا را که در آن زمان بر کوبا حکومت می‌کرد،  متهم کردند که یک مین را در زیر رزم ناو ماین منفجر کرده است. غوغا و جنجال مطبوعات آمریکایی علیه اسپانیا شرایط را برای دولت ایالات متحده فراهم ساخت تا به جنگ علیه اسپانیا بپردازد. افکار عمومی آمریکا نیز که از غرق شدن رزم ناو ماین به هیجان آمده بود، با جنگ علیه اسپانیا مخالفتی نکرد.

نقش مطبوعات آمریکایی در تحریک افکار عمومی بسیار موثر بود. این مطبوعات در خدمت سرمایه‌داران آمریکایی بودند که می‌خواستند بر کوبا پنجه بیاندازند. دولت ایالات متحده نیز در پس پرده مطبوعات را تشویق می‌کرد. سرانجام ویلیام مک کینلی، رئیس جمهور ایالات متحده در روز 25 آوریل سال 1898 میلادی به مادرید اعلان جنگ داد. به این ترتیب بود که واشنگتن در جنگ استعماری علیه اسپانیا توانست کوبا، گوام، هاوایی، پورتوریکو و مجمع الجزایر فیلیپین را از تملک اسپانیا خارج کرده و این مناطق را اشغال کند.

اما بزرگترین سناریویی که به نظر می‌رسد آمریکا با استفاده از این دکترین کلید زد، حملات 11 سپتامبر بود. در حالی که مقامات آمریکایی مدعی هستند، برخورد هواپیما با ساختمان تجارت جهانی منجر به فروپاشی این ساختمان‌ها شده، آزمایش‌های علمی دانشمندان از نحوه تخریب برج‌های دو قلو و روان شدن جوی‌هایی از فلزات مذاب تنها بر یک واقعیت دلالت دارد و آن اینکه تخریب این ساختمان‌ها بر اثر «انفجارهای مهندسی‌شده» صورت گرفته است نه اصابت هواپیما.

«کورت ساننفیلد»، فیلمبردار «سازمان مدیریت بحران» که بعد از وقوع این حادثه در محل برج‌های دو قلو حاضر شده بود، درباره موارد مشکوکی که در حادثه 11 سپتامبر دیده بود می‌گوید: «من ویدیوئی در اختیار دارم که نشان می‌دهد تل سنگ‌ها و آجرهای ناشی از تخریب این ساختمان تا چه اندازه ریز بودند و اینکه چگونه ساختمان‌های دو طرف آن در هنگام سقوط ساختمان شماره 7، دست‌نخورده باقی مانده بودند [در شرایطی که اگر انفجاری از داخل ساختمان صورت گرفته باشد، این حالت اتفاق می‌افتد].»

مهندسان و معمارانی که فیلم‌ها و صحنه‌های انفجار ساختمان شماره 7 تجارت جهانی را بررسی کرده‌اند درباره سقوط ناگهانی این ساختمان می‌گویند به هیچ عنوان امکان ندارد ساختمانی که در آن بمبی از درون منفجر نشده باشد، این طور به صورت عمودی سقوط کند و به هیچکدام از ساختمان‌های مجاور اصابت نکند.

«ساننفیلد» همچنین فیلمی در اختیار دارد که شاهدی بر وجود ماده فوق‌انفجاری «نانو ترمیت» در ساختمان‌های تجارت جهانی است. این فیلم شاهدی بر تحقیقات علمی پرفسور «استیون جونز»، استاد فیزیک هسته‌ای دانشگاه بیرمنگام و تیم همکار وی است که بر اساس آزمایش نمونه‌های به دست آمده از خاکروبه‌های ساختمان‌های تجارت جهانی گفته بود، این ساختمان‌ها پیش از حمله با مواد منفجره خاصی روکش شده بودند.

حادثه مرموز دیگری که در روز 11 سپتامبر رخ داد، حفره ایجاد شده در ساختمان پنتاگون بود که آمریکا اعلام کرد اثر اصابت هواپیما بوده است، در حالی که اثری از برخورد بال هواپیما به آن وجود نداشت و هیچ قطعه‌ای از لاشه هواپیمای مورد نظر نیز در محل حادثه یافت نشد.

پس از یازده سپتامبر دولت آمریکا با این استدلال که مورد تهاجم عملیات تروریستی قرار گرفته، دفاع را حق خود دانست و اذهان عمومی را برای تهاجم نظامی به افغانستان و عراق آماده کرد. به بیان دیگر، آمریکا واقعه 11 سپتامبر را دستاویزی برای دستیابی به اهداف خود در منطقه قرار داد تا در لوای مبارزه با تروریسم،‌ رویایی هژمونی بر نظام جهانی را تحقق ببخشد.

همه اینها نمونه‌ای انکارناپذیر از عملیات «آدرس غلط» یا (False Flag) هستند که در آن یک دولت یا سازمان، خشونتی را علیه شهروندان یا اعضا خود روا می‌دارد تا بتواند با فریبکاری، دشمنان خود را به خاطر این رخدادها مورد سرزنش و انتقاد قرار دهد و در نهایت جنگ به راه اندازد. با این اوصاف، اکنون به فراست می‌توان دریافت ماهیت بسیاری از جنگ‌هایی که در طول تاریخ به راه افتاده چیست. همین طور می‌توان علت وقوع برخی حوادث و پیامدهای آن را نیز پیش‌بینی کرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا