گوناگون

جام جهانی یا جنگ جهانی!

این روزها که افکار عمومی دنیا معطوف به بزرگترین رویداد ورزشی جهان و مستطیل سبز است، برخی این سوی دنیا، فرصت را غنیمت شمرده و‌ جنایاتی کردند و با جنگ‌افروزی رنگ سبز منادی صلح و بشردوستی را به خون آغشته می‌کنند که البته شیوه چندان تازه ای نیست.

نگاهی به آمار همزمانی جنگ‌ها و تجاوزهای وحشیانه با رویدادهای بزرگ ورزشی، خود گویا و آشکار است؛


جام جهانی 1983:
حمله رژیم صهیونیستی به لبنان،
جام ملت‌های اروپا 1992: قتل عام مردم بوسنی در اروپا،
جام جهانی 2006: جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان،
جام جهانی 2010: محاصره غزه وصله به کاروان آزادی،
المپیک2012‌: جنگ سوریه،
و جام جهانی 2014: حمله داعش به عراق.

این بار اما تروریست‌های نیابتی داعش از این استراتژی تکراری و البته کارآمد استفاده کرده و در حالی که افکار عمومی جهان متوجه جام جهانی فوتبال است، دستور‌های اربابان پشت پرده خود را در عراق اجرا می‌کنند، البته این را باید در کنار دیگر راهبردهای جنگ روانی این گروهک پلید گذاشت؛ روش‌هایی مانند استفاده حداکثری از شبکه‌های اجتماعی یا پخش آنلاین تصاویر و فیلم‌های کوتاه از جنایاتشان یا تولید اخبار دروغ مبنی بر پیروزی‌ها و فضاسازی‌های رسانه‌ای کاذب که همه برای ایجاد ترس و وحشت و پیشرفت روانی قبل از پیشروی فیزیکی است.

هدف دیگری که داعش از پس وحشی‌گری‌های خود ‌دنبال آن است، اینکه‌ خود را سپاه سفیانی و آیت‌الله العظمی سیستانی را نفس زکیه خوانده اند، که هر دو در روایات شیعی از علامات ظهور حضرت صاحب الزمان ـ روحی له الفداء ـ عنوان شده اند ـ تا به خیال خود بازی برد ـ بردی را رقم بزنند؛ به این معنا که چه پیروز شوند و چه شکست بخورند، در صورت عدم وقوع ظهور حضرت حجت(عج)، اصل و بنیان روایات شیعی را متزلزل کرده باشند.

همه اینها را البته باید کنار تئوری‌های از پیش نوشته‌ جریان‌های پشت پرده و رویدادهای منطقه گذارد؛ از رویدادهای مصر و اخوان المسلمین و دیدار ملک عبدالله با السیسی تا نتایج ‌باورنکردنی انتخابات افغانستان و جلوگیری کمک نظامی امریکا به عراق و اتفاقات سوریه، لبنان و فلسطین، همه نشان می‌دهد هدف چیزی جز اسلام و سرانجام پایگاه مقاومت اسلامی یعنی ایران نیست.  

بنابراین، هرچند رقابت‌های جهانی فوتبال مهم است، یادمان باشد در همین روزهایی که حواسمان گرم بازی‌های جام جهانی است، برخی کاملا حساب شده از این فرصت بهره برده  و با فریب رسانه‌ای، مشغول پیاده سازی نقشه‌هایشان در منطقه و علیه اسلام و ایران هستند؛ پس نکند صدای «هل من ناصر ینصرنی» اسلام را نشنویم!

اما دو مطلب؛


نخست اینکه؛
ای علمای قلابی انگلیس‌نشین که ماه‌هاست بنای تفرقه را با بودجه‌های کلان و شبکه‌های ماهواره‌ای نهاده‌اید، چرا سکوت کرده اید؟ مگر شیعه ‌دو آتشه نبودید؟ چرا حکم جهاد صادر نمی‌کنید؟ چرا در برابر همه جنایاتی که در عراق علیه مسلمین و شیعیان می‌شود، لباس رزم به تن نمی‌کنید؟ چه شد آن همه سر و صدایی که به راه انداخته بودید؟ الحق و الانصاف خداوند آن روی شما را که جز دسیسه‌چینی و تفرقه افکنی و هزاران حرف مفت است، زود به همگان نشان داد.

و حرف دوم با گروه داعش‌؛
ما عمری است از جام اربابمان نوشیده‌ایم و از همان روز ازل، گُُُُُُُُل وجود ما را به نام مولایمان اباعبدالله(ع) سرشته‌اند، تکه تکه شدن، بی سر شدن و اسارت خانوادهایمان جزیی از قاموس ماست؛ پس ما را از این چیزها نترسانید که ‌سخت مشتاق بی سر شدن در دفاع از خاک جانمان یعنی کربلا هستیم.  

اگر ما را بکشید، جگرهایمان درآورید و بخورید، ما را باکی نیست، چون موعد وصالمان را در محضر اربابمان زودتر می‌کند. اما به قول ناپلئون «هر کس برای آنچه ندارد می‌جنگد» شما برای جگر و جرأت و ما برای وصال مولایمان.  

و سخن پایانی اینکه؛‌

این را بدانید ما منتظر یک اشاره ولی امرمان هستیم تا با فرماندهی سرلشکران سپاه اسلام بلایی به سرتان بیاوریم تا نسل‌ها بعد وقتی نام شیعه ایرانی را می‌شنوید، بدن‌هایتان به لرزه بیفتد و توان ایستادن نداشته باشید.  
ما این بار ندای هل من ناصر ینصرنی مولایمان را لبیک گفته و عاشورایی می‌سازیم که در تاریخ ثبت و ماندگار شود.

‌ای جان جهان، جهان جان ادرکنی‌‌
لبیک یا حسین 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا