خباز: روایتی از قول امام صادق (ع) داریم که وقتی سکه ضرب شد (پول به وجود آمد) شیطان خوشحال شد. در روایات داریم که سکه را به قلبش چسباند و گفت: رفیق اصلی من تویی؛ آن چیزی که بیشتر از خودم میتواند کاری کند، پول است. ویژگی پول از دلار گرفته تا ریال این است که قدرت خرید آدم را بالا میبرد همین نقشش از شیطان بیشتر است. هر حکومتی برای بقا و برای اینکه ارتباطش با مردم قویتر شود راهش این است که با جدیت با فساد مالی مبارزه کند و هر چقدر این مبارزه جدی مشهودتر و قابل لمستر باشد اعتماد مردم به نظام و حکومت بیشتر میشود. پس رابطه مستقیمی بین فساد مالی در دولت و علاقه مردم به دولت وجود دارد.
پرسش: چرا فرمان ۹ مادهای رهبری در مبارزه با مفاسد اقتصادی بر زمین مانده است؟
خباز: هر چه فساد مالی بیشتر باشد و دولت مماشات کند، رابطه مردم با دولت کمتر میشود و بالعکس. ما که یک نظام اسلامی داریم و بر این باوریم به دنبال این دنیا، دنیای دیگری است، ما که معتقدیم اگر به اندازه یک مثقال کار نیک یا بد انجام دهیم، به سزای عملمان میرسیم، مردم انتظارشان این است که با فرد مفسد سخت برخورد کنیم و اصلا مماشات نکنیم. امام مرتبا میفرمودند «زی طلبگی» داشته باشید ـ نه اینکه آدم حتما باید طلبه باشد ـ همه مسئولان باید اینگونه باشند و زندگی عادی و معمولی داشته باشند و باز تعبیری هم رهبری دارند و میفرمایند اگر دنیا زیر دندان مسئولین مزه کند، اول فاجعه است. مسئولان نباید بگذارند دنیا زیر دندانشان مزه کند که اگر اینگونه شد، آلودگیها نیز به دنبالش خواهد بود. حدود ده سال است که از پیام ۹ مادهای رهبری در مورد فساد میگذرد. وقتی آن پیام داده شد، همه احساس خوشحالی کردند و چه تعریفها که نکردند اما در مقام عمل، کمتر به آن پرداخته شد.
پرسش: انشاءالله این ۳ هزار میلیارد آخرین مورد است؟
خباز: دستگاههای نظارتی باید بدون مماشات مؤاخذه، محاکمه و برخورد کنند. بالاتر از آن شفاف سازی است. وقتی بحث ۳ هزار میلیارد تومان در جلسه غیرعلنی مجلس مطرح شد تذکری دادم و به رئیس مجلس گفتم، آقایانی که در ردیف جلو روبهروی شما نشستهاند دولتیها هستند. از اینها بپرسی، انشاءالله این ۳ هزار میلیارد آخرین مورد است؟ میتوانند تضمین دهند که آخرین مورد است؟
بارها این را در کمیسیون اقتصادی مجلس گفتهام که بالای صد میلیون تومان هر کس وام میگیرد، برود روی اینترنت که همه مطلع شود. گفتند کم است. گفتیم بکنید ۵۰۰ تومان. اگر این فرد به گرفتن این وام افتخار میکند و میخواهد کارآفرینی کند، مشکلی با این کار ندارد اما اگر کسی میخواهد پنهان کاری کند مجبور میشود وام نگیرد. اگر اطلاع رسانی شود در مرحله اول رسانهها او را زیر ذرهبین میبرند و دوم آنکه در مورد پروژهای که قرار است در شهری انجام بگیرد، مردم آن شهر نظارت میکنند و سوم اینکه اگر وام خود را پس نداد، بانک دیگری جرات نمیکند به او وام بدهد.
آقایان گفتند که نمیتوانند چنین تضمینی بدهند. گفتم چه بسا در حالی که ما داریم در مورد ۳ هزار میلیارد تومان صحبت میکنیم، فاجعهای بدتر از این در حال شکل گیری باشد و اتفاقا تخلف ۹ هزار میلیارد تومانی آقای زنجانی شکل گرفت.
مبارزه با مفاسد اقتصادی اعتقاد راسخ میخواهد
بنابراین مبارزه با مفاسد اقتصادی اولا اعتقاد راسخ و ثانیا شفاف سازی و سوم نظارت میخواهد و در پایان برخورد قاطع. اصلا نباید رحم کرد. کسی که در بیتالمال دست میبرد، مفسد فی الارض است. راه حل شفاف سازی است، زیرا باعث میشود خیلی از مفاسد کم شود. الان به راحتی دارد اتفاق میافتد و زحمتی ندارد. با یک کارشناس یا رئیس بانک زد و بند میکند و وام میگیرد. در صورتی که با شفاف سازی وام گیرنده جرأت نمیکند پول را به جای دیگری ببرد. بارها به آقای احمدینژاد در کمیسیون اقتصادی و صحن مجلس گفتهام میزان زیادی از مفاسد با اطلاع رسانی از بین میرود. هر اتفاقی که قرار است بیفتد، در تاریکی اتفاق میافتد نه در روشنایی. در روشنایی نمیشود خلاف کرد.
چرا الان در عربستان مواد مخدر نیست؟ برای اینکه به محض اینکه کسی را با این جرم بگیرند گردن میزنند. قانون باید چنان برخورد شدیدی با متخلفان کند که کسی جرأت نکند خلاف کند. در زمان آقای خلخالی مواد مخدر به حداقل رسیده بود. نمیخواهم هر کاری که کرده، تأیید کنم، اما باید گفت با فرد متخلف نمیشود با قربان صدقه رفتن برخورد کرد.
پرسش: آیا در دولتهای پیشین هم اینگونه تخلفات وجود داشت و رو نمیشد؟
خباز: در مجلس چهارم بودیم که مطرح شد ۱۲۳ میلیارد تومان اختلاس شده و ما به عنوان کمیسیون اقتصادی موضوع را بررسی کردیم. همه آن تنها ۵ تا ۶ میلیارد تومان بود، ولی اینها که این کار را کرده بود، با زد و بندی که با بانک کرده بود، سر وقت نمیداد و در این مدت تأخیر میرفت ارز میخرید و بازار ارز را متلاطم میکرد و سود هنگفتی میبرد و بعد به حساب میریخت. بعد از مدتی باز هم وام میگرفت و همین کار را میکرد. جمع قرضهایش روی هم شده بود ۱۲۳ میلیارد تومان؛ اما مبلغی که میخواست ندهد ۵ تا ۶ میلیارد تومان بود که در نهایت دستگیر و اعدام شد.
مشکل آقای احمدینژاد این بود که کشور را رها کرده بود
از آغاز خلقت بشر خلاف بوده ولی مهم این است هر حکومتی که ابزار شفاف سازی بیشتری داشته باشد، آن را به حداقل میرساند و هر حکومتی که رها کند، همانند دولت قبل میشود. مشکل آقای احمدینژاد این بود که کشور را رها کرده بود. یعنی هر کس هر جور دلش میخواست عمل میکرد و بازخواست هم نمیشد. همان روز ۳ هزار میلیارد تومان، آقای پورمحمدی سخنرانی کرد که رئیس سازمان بازرسی بود و به نظر من، تنها عمامه به زمین نزد. گفت بیش از ۱۰۰ گزارش رسمی از فساد بانکها به رئیس جمهور دادم و همه را به سطل آشغال انداخته و عمل نکرده است.
آقایانی که از دولت پاک حمایت میکنید، این عدد و رقم حتی در حکومتهای کمونیستی اتفاق نیفتاده!
اگر آقایان این مفاسد را جدی میگرفتند و رسیدگی میکردند این اتفاق نمیافتاد. اگر چه علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و با شفاف سازی باید جلوی تخلف را گرفت، الان اتفاق افتاده و موضوع این است که میخواهیم چگونه برخورد کنیم؟ آیا قرار است قاطعانه برخورد کنیم؟ اگر حدود اسلامی درست اجرا شود، به نفع جامعه است. ما نمیگوییم نبوده و از پرونده دادگاهها معلوم است که بوده. ۳ هزار میلیارد تومان میشود یک میلیارد دلار و در تاریخ بشر بیسابقه و این باعث سرشکستگی است. آقایانی که از دولت پاک حمایت میکنید، این عدد و رقم حتی در حکومتهای کمونیستی و لائیک و بیدین اتفاق نیفتاده و به اسم دین یک میلیارد دلار پول مردم را بالا کشیده شده و حاضر هم نیستید بگویید اشتباه کردهایم. اسلام میگوید توبه کن، توبه برای همین است که آدم به زبان بیاورد اشتباه کرده است و همین که به زبان بیاورد، اشتباه کرده است، امید اصلاح هست اما آقایان حاضر نیستند، بگویند خلاف کردهایم! حاضر نیستند بگویند از دولتی حمایت کردهایم که مملکت را ملک طلق خود میدانست و همه چیز رها شده بود.
پرسش: تاکنون کسی جز خاوری فرار نکرده است؛ چرا برخورد نمیشود؟
خباز: برخورد با دولت نیست، با قوه قضائیه است. روزی که گزارش تحقیق و تفحص از تأمین اجتماعی در صحن مجلس قرائت میشد، گفتم که باید سه روز عزای عمومی در کشور اعلام کرد. از اینها بیشتر در دستور کار است. آخرین مورد ۹ هزار میلیارد تومان است. اینهایی که الان نگرانند و به دنبال این هستند که تحریمها نشکند، میخواهند آب هچنان گل آلود باشد و همچنان بتوانند ماهی بگیرند.
اینهایی که هر روز علیه دولت شانتاژ میکنند، کسانی هستند که احساس میکنند دولت به این مباحث خواهد پرداخت و کارشان آشکار خواهند شد و به خطر خواهند افتاد. سر و صدا میکنند تا دولت و قوه قضائیه را به حاشیه بکشانند تا به مسائل اصلی رسیدگی نکند. زمانی که دولت نمیتوانست نفت صادر کند، این آقا آمده و گفته من میتوانم برای شما نفت صادر کنم. بعد از اینکه مقداری نفت برده و پولش را آورده فشار آورده و گفته که باید یک بانک در مالزی تأسیس کنم و برای سرمایه اولیه این بانک دو میلیارد و۸۰۰ میلیون یورو لازم است. اینها هم از پول نفت در اختیارش گذاشتهاند تا بانک بزند و بتواند از این بانک پول نفت را منتقل کند.
دولتمردان گذشته در اختیار زنجانی گذاشتند و دولتمردان امروز از او شکایت میکنند!
همینهایی که میگفتند تحریمها کاغذ پارهای بیش نیست، همین کاغذ پارهها چه مشکلهایی که برای کشور ایجاد نکرد. بعد از مدتی اعلام کرده که امریکا جلو کار را گرفته و نمیتواند این پول را برگرداند. در جلسهای اعلام کرد که دو برابر این در کشور ملک دارد و ملکهایم را در اختیار میگذارم و بعد از مدتی نگذاشت. اولین کسی که شاکی شد، وزیر نفت بود. دولتمردان گذشته در اختیارش گذاشتند و دولتمردان امروز از او شکایت میکنند. خوب شد دادستانی وی را بازداشت کرد و چه بسا اگر دستگاه قضایی زود اقدام نکرده بود او نیز از کشور خارج شده بود و هزاران میلیارد تومان از اموال بیتالمال اکنون به غارت رفته بود.
پرسش: برخی میگویند که دولت فعلی هم مانند دولت گذشته است و برخوردی با متخلفان نخواهد شد. چه تفاوتی بین روش برخورد دولت آقای روحانی با مفاسد اقتصادی و دولت گذشته وجود دارد؟
خباز: آقای احمدینژاد در زمان انتخابات گفت: لیستی در جیب دارد تا رأی بگیرد، ولی این لیست تا روز آخر دولت از جیبش بیرون نیامد. این دولت در همان ماههای اول لیست ۵۷۵ تن از کسانی را که بالای یک میلیارد تومان بدهی بانکی دارند، در اختیار قوه قضائیه قرار داد چون خودش نمیتواند برخورد کند. آنها شفاهی میگفتند اما اینها عمل کردند. آنها شعار میدادند و این دولت عمل کرد.
این اتفاقات در دولت نهم و دهم اتفاق افتاده و هیچ کدام مربوط به این دولت نیست اما گرفتاریها و پاسخگوییهایش بر دوش این دولت است. پس این دولت است که باید شکایت و پیگیری کند تا بتواند حق مردم را بگیرد. تشبیه این دولت قیاس مع الفارغ است. اینهایی که ما میشناسیم زندگیشان کاملا روشن بوده و هست و بدون وابستگی با حقوق کارمندی دارند زندگی میکنند و افتخار هم میکنند. ما معتقدیم این ثروتها وبال و اول پاسخگویی درآخرت است. نه اینکه ثروت بد باشد. ثروتی که از راه حلال بیاید و از راه درست باشد خیلی هم خوب است اما دولتمردان نباید به دنبال ثروت اندوزی باشند. اگر کسی چنین هنری دارد باید از دولت خارج شود به دنبال کار خودش باشد. اما اینکه گفته شود این دولت هم مانند دولت گذشته است، بیانصافی است.
پرسش:ده ماه از شروع کار دولت گذشته است. آیا دولت برای بازگرداندن این مبالغ استراتژی خاصی دارد؟
خباز: پیش از عید آقای روحانی، دکتر جهانگیری را مسئول این کار کردند و رئیس مبارزه با مفاسد گذاشتند و اینها هم بطور جدی جلساتشان را تشکیل میدهند و پس از آماده شدن پروندهها خودشان حق رسیدگی ندارند و نتایج رسیدگیها را رسمی در اختیار قوه قضائیه قرار میدهند که اکنون اولین مورد آن را دیدیم.
پرسش: یکی از راهبردهای کشور در سال جاری، اقتصاد مقاومتی عنوان شده است. مبارزه با مفاسد اقتصادی در کجای اقتصاد مقاومتی قرار دارد؟
خباز: بیت الغزل اقتصاد مقاومتی اقتصاد سالم و شفاف است. اگر اقتصاد سالم نباشد صحبت از اقتصاد مقاومتی معنایی ندارد. اول اقتصاد باید سالم باشد تا بعد بتوانیم آن را مقاومتی کنیم. اقتصاد سالم مانند کبوتری است که روی هر بامی نمینشیند. دولت در مرحله نخست تلاش میکند تا اقتصاد کشور را با ثبات کند و این کار بسیار سختی است. در اقتصاد سالم دیگر رانت خواری و ویژه خواری نیست. در اقتصاد سالم رقابت و استفاده از توانمندیهای داخلی و با نگاه به صادرات حرف اول را میزند. اینها مقدمات یک اقتصاد سالم و مقاومتی است. اینها لازم و ملزوم یکدیگرند. اقتصاد مقاومتی با بار کج ممکن نیست به سرمنزل مقصود برسد. سالم بودن اقتصاد هم در این است که در آن اختلاس و ویژه خواری و… نباشد و مهمتر این است که شفاف باشد.
پرسش: ۸۰ درصد اقتصاد کشور دولتی و ۵ درصد آن تعاونی است. با این وضعیت شفاف سازی را باید حاکمیت آغاز کند؟
خباز: اول باید شورای عالی بانکها مصوبهای بگذارد تا افرادی که از بانکها و وام میگیرند اطلاع رسانی شود. اینکه وام گیرنده دولت است یا جای دیگر فرقی نمیکند. موضوع این است پولی که وام داده میشود، پول شخص نیست، بلکه پول بیتالمال است. پایههای اقتصاد مقاومتی از همینها شکل میگیرد. اقتصاد مقاومتی مربوط به یک سال نیست و یک اقتصاد سالم و پویا و ماندگار اقتصادی است که این موارد در آن رعایت شود. اول اینکه مردم باید به صحنه بیایند. تا اعتماد در مردم ایجاد نشود و به صحنه نیایند فایدهای ندارد. اقتصاد دولتی خودش عامل آلودگی است. اقتصاد مقاومتی اقتصادی است که دولتمردان شرایط و زمینه را برای فعالیت بخش خصوصی فراهم کنند. دولت نباید در امور تصدیگری دخالت کند. آنهایی که باید در اقتصاد نقش داشته باشند مردم هستند. دولت باید زمینهسازی کند تا مردم همه با هم ثروتمند شوند.
پرسش: اسناد بالادستی کشور مانند اصل ۴۴ و سند چشم انداز در دولت نهم و دهم مورد غفلت قرار گرفت. چه تضمینی است سیاستهای کلان و مبارزه با مفاسد و اقتصاد مقاومتی سرنوشتی اینچنینی نداشته باشند؟
خباز: در هر کاری نخست باید باید باور و اعتقاد وجود داشته باشد. تا فردی به چیزی باور نداشته باشد، به زور نمیتواند موضوعی را به او القا کرد. فرد باید باور داشته باشد که راه نجات اقتصاد کشور همین است. شرایط کشور ما این گونه است که نسخهای که نوشته شده درست است. این بیمار هم بیمار در معرض مرگ است. هنر دولت و فرق این دولت با دولت گذشته این است.
آن دولت این نسخه را از صبح تا شب میخواند اما اعتقاد و برداشت ما از این دولت این است که پزشک را قبول و باور دارد این پزشک حاذق است. دولت همراه این مریض است و میگوید داروهایی از نسخه را که میتوانم فعلا تهیه میکنم و به مریض میخورانم و انشاءالله مریض خوب خواهد شد. حالا اینکه چه تضمینی هست، این تضمین تا یکی دو سال دیگر مشخص میشود. اگر مردم شک دارند که این دولت هم مانند دولت قبل عمل کند. ما که نمیتوانیم جلو فکر این مردم را بگیریم؛ اما امیدواریم امیدی که مردم به این دولت بستهاند ناامید نشود و دولت به وظیفه اصلی مریضداری و همراهی با مریض عمل کند.
پرسش: همایشهایی همچون «دلواپسان» توسط برخی منتقدان یا مخالفان دولت در حال برگزاری است، تحلیل شما از این نگرانیها و موج تخریبی که سردار فیروزآبادی نیز نسبت به آن تذکر دادند، چیست؟
خباز: تاریخ تکرار میشود. من در عمرم تکرار تاریخ را بارها دیدهام. در خرداد ۷۶ وقتی آقای خاتمی انتخاب شد، اتاق بحرانی تشکیل شد و هر ۹ روز یک بحران علیه دولت آقای خاتمی به قصد به زانو درآوردن دولت و بیاعتبار کردن آن رخ میداد. قصدشان این بود که دولت تکرار نشود؛ اما به رغم برخی نابسامانیها و ناکارآمدیها خوشبختانه آقای خاتمی ۴ میلیون رأی بیشتر از دور قبل آورد.
چون مردم صداقت و درستی را در آقای خاتمی دیدند. با توجه به اینکه تمام قدرتهای در کشور مقابل وی بودند جز ملت. قدرت اصلی متعلق به مردم است. الان هم تاریخ دارد تکرار میشود. اگر کاندیدای مورد نظر خودشان که ۴ میلیون رأی داشت انتخاب میشد این اتفاقات نمیافتاد.
انتخاب روحانی برای آنها ناباورانه بود، چون کار کرده و امکانات کشور را به کار برده بودند اما وقتی این اتفاق افتاد، به قصد ناکارآمد نشان دادن دولت، باز همان اتاق فکر تخریب تشکیل شد. به قصد اینکه عقدههای درونی خودشان را که حسادت در رأس آن است، این کارها را آغاز کردند و مهمتر از همه اینکه چون میدانند این دولت دنبال این است که حقوق از بین رفته مردم را به بیتالمال برگرداند سر و صدایشان بلند است.
پرسش: یعنی ارتباطی بین این دلواپسیها و تخلفات مالی وجود دارد؟
خباز: بله. این هشت سال مسائل را سرپوش گذاشته بودند و مسائل را وارونه جلوه میدادند؛ اما اکنون مسائل برملا شده و یکی پس از دیگری پروندههای مفاسد ـ که متأسفانه تعفن آن همه کشور را گرفته ـ دارد برملا میشود. طبیعی است که اینها فریاد میکشند که مبادا شتر بر در خانه آنها هم بخسبد.
بنابراین اتاق تخریب و بحران درست کرده و برنامه ریزی کردهاند. اینها باید روزی که حادثه ۳ هزار میلیاردی برملا شد، همایش دلواپسی میگرفتند؛ برای ۱۱ روز خانه نشینی احمدینژاد و ۷ روزی که نامه رهبری در دستش بود و عمل نکرد، باید دلواپس و نگران میشدند. آن روز که گزارش تحقیق و تفحص تأمین اجتماعی خوانده شد، باید دلواپس میشدند که حقوق کارگران را به یغما برده بودند. الان که اتفاقی نیفتاده است، دلواپسی برای چیست؟ دلواپسیشان برای این است که قوه مجریه را از دست دادهاند و میترسند این چند کرسی اندک قوه مقننه را هم از دست بدهند. میترسند که پروندهها یکی پس از دیگری برملا شود.
شما که خود میدانید تمام این آوازهها همه از شماست و این اتفاقات در دولتی افتاده که شما حامی آن بودید؛ اما این دولت مظلوم که کمر همت به رفع مشکلات مردم بسته است چون میدانید اگر دولت ثبات و آرامش پیدا کند و دستگاهها در جای خود مستقر شوند، اتفاقی که باید بیفتد خواهد افتاد و مسائل پشت پرده برملا خواهد شد.
مگر چه شده که آقایان دلوپس شدهاند. ما قرار است شفاف سازی کنیم و آنها قرار است تحریمها را بردارند. البته اگر نشکستند، ما داریم کار خودمان را انجام میدهیم. وقتی رهبری میگویند اینها فرزندان من هستند و آنها را قبول دارم و اینکه به اینها اعتماد داریم دیگر دلواپسی چه معنایی دارد؟ در این میان ۹۹ درصد راضی هستند و یک درصد ناراضی، شما چرا چسبیدهاید به این یک درصد؟! چرا این ۹۹ درصد را نادیده میگیرید؟
چرا جشن فاطمه زهرا را که از آغاز تا پایانش حسن بود را بد جلوه دادید؟ این مراسم از بهترین برنامههایی بود که در جمهوری اسلامی برگزار شد و در نوع خود بیسابقه بود، چون همسران رؤسای جمهور دیگر خیلی وارد صحنه نمیشدند. این بار میزبان همسر رئیس جمهور بود. جلسه کاملا زنانه بود و بیشتر میهمانان همسران سفرای خارجی. سخنران، برجستهترین زن سخنران کشور خانم الهی قمشهای بود. متن سخنرانی پیرامون فضائل حضرت فاطمه زهرا بود. پنج تن از خانمهای متدین که ثروت خود را در راه خدا داده بودند، دعوت کردند و به آنها لوح و یک سکه دادند. لباسهای محلی را به نمایش گذاشتند تا به خانمهای خارجی بگویند اینها حجاب ماست. چند دختر خردسال هم حرکات موزون انجام دادند. جلسهای با این خصوصیات را برعکس جلوه دادند و گفتند، چرا این جشن را در خانه خودتان نگرفتید؟ مگر ختنه سوران و جشن تولید یا ازدواج فرزندش بود؟ جشن فاطمه زهراست. متأسفانه همه را عکس جلوه داده بودند و این نشان دهنده آن است که یک اتاق فکری تنها به قصد تخریب و ناکارآمد نشان دادن است.
هیچ گونه خیرخواهی در این دلواپسیها نمیبینم. قصد خدمت نیست. قصد این است که دولت را به حاشیه بکشانند و خوشبختانه دولت هم عاقلتر اینهاست. شما هر چقدر که میخواهید داد و قال کنید و ما هم آنچه درست و منطقی و مصلحت است انجام میدهیم و به جیغ کشیدنهای شما هم توجهی نداریم، چون میدانیم خیرخواهانه نیست.
البته کسانی که علاقهمند به دولت هستند، باید از توان خود استفاده کرده و از این دولت مظلوم دفاع کنند و اجازه ندهند بحران سازیها جلوی فعالیت دولت را بگیرد و بد جلوه دهد. ما نسبت به روشن کردن مردم تکلیف داریم چون اگر این کار را نکنیم، این افراد بیشتر جری میشوند. هر کس دل در گرو سربلندی کشور دارد و این دولت را فرصت مغتنمی برای کشور میداند، باید وارد شود و کمک کند تا این دولت از مظلومیت خارج شود.
دولت برای اینکه آزادی بیان و اندیشه زیر سؤال نرود از حق خودش دارد میگذرد؛ اما ملت باید از حق خودش دفاع کند. دولت در مقابل تخریبها صبر پیشه کرده؛ اما صبر دولت به این معنا نیست که ملت هم ساکت بنشیند، چون اینها دارند به همه اهانت میکنند. وقتی به رئیس جمهور منتخب ملت اهانت کنند، یعنی به همه ملت اهانت کردهاند و مردم باید از حقوق خود دفاع کنند و با سکوت کردن در مقابل این همه هجمه، شاید عدهای اینها را باور کنند و برای اینکه حداقل به این افراد هم کمک کرده باشیم، باید واقعیتها را بگوییم. وقتی نماینده مجلس ما نمیداند که این جشن، جشن فاطمه زهرا بوده از دیگران چه انتظاری میتوان داشت. جشنهایی در دولت قبل برگزار شد که هیچ معنایی نداشت. جشنی در ورزشگاه آزادی داشتند که افراد معدودی هم رفتند و هزینه هنگفتی هم هدر دادند.
وقتی این بلاها را بر سر دولت آقای خاتمی میآوردند، همان زمان گفتم، ای کسانی که دستی در قدرت دارید و میتوانید جلو این تخریبها را بگیرید، الان سکوت میکنید اما بدانید که این شتر در خانه شما هم خواهد خوابید. مدتی نگذشت که این بلاها را به سر اصولگراها آورند. در آینده نه چندان دور این آبروریزیهایی که انجام میدهند، به سر خودشان خواهد آمد.
گیرم که خلق را به فریبت فریفتی … با دست انتقام گیر طبیعت چه میکنی
یک سال با تحریک عدهای جلسه حاج سید حسن خمینی را در مزار امام به هم زدند، یک سال هم نشد که جلسه رئیس جمهور وقت را در همان مکان به هم زدند. نیاز به قیامت نیست؛ چشم عبرت بین میخواهد. عبرت از این بالاتر؟ بصیرت یعنی اینکه عبرت بگیرند و ببینند چه به سر دیگران میآورند و باید بدانند که بر سر خودشان هم خواهد آمد.