سلامت نیوز: این تنها حاشیههای شهر تهران نیست که در دل خود افراد فقیر زیادی را جای داده است بلکه، تهران شهری است که در داخل آن هم مناطق حاشیهنشین بسیار وجود دارد. مناطق مختلفی که میتوان گفت در تمام شهر تهران مثل لکههایی کوچک پخش شدهاند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان،پیدایش مناطق با ویژگیهای حاشیهنشینی در قلب شهر و نه درحاشیههای دورافتاده کلانشهرها، اتفاق مهمی است که در سالهای اخیر در حیطه مسائل حاشیهنشینی در کلانشهرهایی مانند تهران رخ داده است. باورش سخت است در منطقهای که قیمت آپارتمان در آن متری 10 میلیون تومان است کسانی زندگی کنند که از حداقل شرایط زندگی برخوردار نیستند. در شمال غرب تهران، درست در جوار پل مدیریت آلونکهایی وجود دارد با نماهایی سیمانی متعلق به خانوادههایی که عمدتا کارگر، دستفروش یا دورهگرد هستند. در کنار آپارتمانها و برجهای لوکس این منطقه وجود خانههایی که با آجر و سیمان و ایرانیت و بدون هیچ ضابطه مهندسی و غیراصولی ساخته شدهاند، عجیب بهنظر میرسد. این خانهها معمولا دارای یک هال و یک اتاق خواب کوچک و آشپزخانه هستند و همچنین جایی که نمیتوان نام سرویس بهداشتی بر آن گذشت.
خانوادههایی که در این منطقه زندگی میکنند بیشترشان شهرستانی و یا مهاجران افغانی هستند که برای پیداکردن کار به تهران آمدهاند و با توجه به بالابودن هزینه زندگی و اجارهخانه در تهران و درآمد پایین، در این منطقه و مناطق مشابه ساکن شدهاند. در این منطقه امکانات اولیه زندگی مانند آب، برق، گاز و تلفن نیز وجود ندارد. البته برخی از خانهها با کمک یک سیم، برق شهری را به منزل برده و از آن استفاده میکنند. خیلی از ساکنان سواد ندارند و تنها خواندن و نوشتن بلد هستند و افراد معتاد در آن زیاد است. وارد محله که میشوی غربت سراسر وجودت را میگیرد انگار نه انگار این محله در یکی از مناطق اعیاننشین شهر تهران واقع شده است. کوچههای خاکی و کودکانی که با سر و وضع نامناسب در آفتاب سوزان ظهر مرداد مشغول بازی در کوچه هستند و زنانی که شاید از سر بیکاری جلوی در خانههایشان نشستهاند. ملیحه یکی از ساکنان این منطقه با چادر سفید رنگ و رو رفتهای جلوی در یکی از این خانهها نشسته است. به چهرهاش که دقیق میشوی معلوم است که سن و سالی ندارد. از او میپرسم چند سالته؟ با تردید نگاهم میکند و میگوید: برای چی میپرسی؟ با خنده به او نزدیک میشوم و میگویم: میخواهم مشکلات شما را به گوش مسئولان برسانم. میخندد و میگوید: یعنی مسئولان از مشکلات ما خبر ندارند؟ میخواهم از کنارش رد شوم که با صدای بلند میگوید: فکر کنم 35 سالمه، سه تا بچه دارم. پسر بزرگم 20 سالشه. سمت ساوه کار میکنه. کنارش مینشینم و میگویم شوهرت چی؟ سری تکان میدهد و میگوید: معتاده همش تو خونست. با حالت شوخی به او میگویم ولی اینجا محله خوبیهها، بالاشهره. بچهها از امکانات اینجا، مثل استخر و پارک و امکانات تفریحی و ورزشی دیگه استفاده میکنند؟ با صدای بلند میخندد و میگوید: خیلی از خانوادههای اینجا پول ندارند که ماهی یک کیلو گوشت بخرند چه برسه بچههاشون را بفرستند کلاس شنا یا آنها را ببرند سینما و از این جور جاها.
۵۴ لکه حاشیهنشین در شهر تهران
زمانی که اولین سرشماری شهر تهران در سال ۱۲۴۶ شمسی انجام و طبق آن مشخص شد یکدهم سکنه شهر یعنی رقمی حدود ۱۷ هزار نفر، حاشیهنشین هستند و در خارج از حصارهای شهر زندگی میکنند، کسی فکرش را هم نمیکرد که ۱۴۰ سال پس از آن در خود شهر تهران ۵۴ لکه حاشیهنشین پدید بیاید. کافی است از کنار پل مدیریت که رد میشوید، چشم بچرخانید تا بیغولههایشان را ببینید. البته برخی از کارشناسان روی این مناطق به دلیل اینکه در سطح شهر وجود دارند و شکل گرفتهاند، عنوان سکونتگاههای غیررسمی نهادهاند. اما در هرحال ماهیت ساکنان این سکونتگاهها و مشکلات آنها هیچ تفاوتی با حاشیهنشینان ندارد.
حاشیهنشینی مولود توسعه نامتوازن
میگویند حاشیهنشینی پدیده عارضی است یعنی، چیزی نیست که خود افراد آن را تولید کرده باشند بلکه با رشد و پیشرفت شهرها حاشیهنشینی هم بهعنوان پدیدهای ناگزیر ایجاد شده است. گزارشهای جهانی حکایت از این دارند که از سال 2007 میلادی، جمعیت ساکن در نقاط شهری بر روستانشینان فزونی گرفتند. بیش از یکسوم از این جمعیت 5/3 میلیارد نفری، در شرایط فقیرانه و به دور از حداقل استانداردهای زندگی به سر میبرند. اغلب این عده در حاشیه شهرهای بزرگ هستند. برآورد میشود بیش از 500 کلانشهر در سراسر جهان وجود دارد و تقریبا در اطراف تمامی آنها، مناطق حاشیهای شکل گرفته است که نه دارای استاندارد شهرنشینی هستند و نه از شرایط زندگی روستایی برخوردارند. ساکنان نقاط حاشیهای شهرهای بزرگ، عموما از شرایط زندگی به مراتب نامناسبتر و بدتر از روستاها برخوردار هستند و شهرنشینی سریع و برنامهریزی نشده منجر به پیدایش نابرابریهای فزایندهای در همه عرصههای اجتماعی، بهویژه در حیطه سلامت شده است. براساس گزارش نهایی کمیسیون تعیینکنندههای اجتماعی سلامت، تقریبا نصف جمعیت شهری در کشورهای در حال توسعه در مناطق فقیرنشین زندگی میکنند و در کشورهای بسیار فقیر نسبت این جمعیت به چهارپنجم میرسد! مناطقی که بیشترین سرعت رشد شهرنشینی را دارند، بیشترین سرعت رشد زاغهنشینی را هم نشان دادهاند. به اعتقاد کارشناسان مشکلات اقتصادی، اجتماعی و همچنین فشارهای عصبی مختلف که ساکنان مناطق حاشیهنشین با آنها روبهرو هستند همیشه باعث میشود تا میزان آمارهای جرائم خشن در مناطق حاشینهنشین نسبت به مناطق دیگر بالاتر باشد و مناطق حاشیه بسترهایی مناسب برای ارتکاب جرائم باشند. شرایطی که به اعتقاد کارشناسان در مناطق حاشینهنشین و سکونتگاههای غیررسمی شهر تهران هم وجود دارد. اگر چه تاکنون آماری مشخص از میزان ناامنی در اینگونه مناطق شهر تهران از سوی نهادهای امنیتی و انتظامی منتشر نشده است اما بارها مسئولان نیروی انتظامی نسبت به میزان بالای جرم در مناطق حاشینهنشین تهران هشدار دادهاند. علاوه بر مشکلات یاد شده، در نقاط حاشیهای و زاغهها معمولا مدرسه وجود ندارد؛ به همین دلیل فرزندان حاشیهنشینها از تحصیل و سواد محروم میمانند. مراکز ارائه خدمات بهداشتی و درمانگاه و بیمارستان در این نقاط وجود ندارد و لذا حاشیهنشینان در برابر بیماریها، بیپناه باقی میمانند. فقدان امکان اشتغال و نبود فرصتهای شغلی، از سویی بهرهمندی از درآمد حداقلی و ثبات اقتصادی را ناممکن میکند و به تبع خود فقر اقتصادی را به دنبال میآورد. نابرابری و اختلافی که در همه شاخصهای اجتماعی بین شهرنشینان و حاشیهنشینان بهوجود میآید بسیار عمیق بوده و از نابرابری در درون جوامع شهری و روستایی و نابرابری بین شهر و روستا نیز بیشتر است.
حاشیهنشینی در کشور
رشد حاشیهنشینی در دهههای ۴۰ و ۵۰ ابتدا از تهران شروع شد و نخستین اجتماعات حاشیهنشین در جنوب شهر تهران اسکان پیدا کردند، گسترش تاسیسات شهری و شبکههای ارتباطی و همچنین افزایش درآمد حاصل از نفت، موجب رونق شهرها و ایجاد جاذبههای شهری شد و از سوی دیگر اصلاحات ارضی و مکانیزاسیون، دافعههای روستایی را تشدید کرد. تهران تا شهریور سال ۱۳۵۹ نزدیک به ۱۰هزار و ۴۵۰خانوار و چهار هزار و 500 آلونک را در خود جای داده بود، براساس سرشماری سال 1375 حدود یک پنجم جمعیت منطقه کلانشهری تهران در شهرها و شهرکهای حاشیهای با ساخت و ساز غیرمجاز و غیرمتعارف سکونت یافتهاند که قطعا این آمار با گذشت حدود 15 سال روند تصاعدی در پیش گرفته است.
مسئولان و حاشیهنشینی
آنگونه که معاون وزیر بهداشت خبر داده است، هماکنون حدود هشت میلیون نفر در حاشیه شهرها زندگی میکنند. شنیدن چنین آماری از زبان مسئولان کشور نگرانکننده است اما نگرانکنندهتر آن است که هیچ برنامه منسجم و عملیاتی برای اصلاح وضع حاشیهنشینی در کشور وجود نداشته باشد و نتوان با اطمینان گفت که در چند سال آینده، جمعیت حاشیهنشینان از مرز هشت میلیون نفر فعلی هم نگذرد. در هرحال گویا مسئولان کشور هم در این مورد نگرانیهایی داشته و در این باره اظهارنظرهایی کردهاند. وزیر کشور در تازهترین اظهارات خود درباره وضعیت حاشیهنشینی در کشور عنوان کرد:حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ معضل آینده کشور است. نگرانی از وضعیت حاشیهنشینی در کشور در حالی است که پیش از این محمدسعید ایزدی، معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت عمران و بهسازی شهری کشور از حضور 20 میلیون ایرانی در سکونتگاههای غیررسمی خبر داد و گفت: در کشور 50 هزار هکتار سکونتگاه غیر رسمی با 20 میلیون نفر جمعیت وجود دارد و با این حجم، جامعه با مخاطرات فراوانی روبهرو است. در اظهارنظری دیگر علیاکبر سیاری، معاون بهداشتی وزارت بهداشت آمار حاشیهنشینان در کشور را هشت میلیون نفر اعلام کرد. محمدباقر قالیباف، شهردار تهران نیز پیشتر اعلام کرد 35 تا 50 درصد جمعیت تهران حاشیهنشین هستند.