بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینما جهان که تا کنون ساخته شده اند

در این مطلب قصد داریم لیستی از بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینما جهان که تا کنون ساخته شده اند را برای شما کاربران عزیز معرفی کنیم . فیلم های این مجموعه همگی بر اساس زمان ساخت آنها لیست شده اند . در ادامه با میهن پست همراه شوید .

بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینما که در این مجموعه آمده اند به انتخاب سایت تلگراف و همچنین بر اساس میزان استقبال و امتیاز آنها در IMDB لیست شده اند . اگر به فیلم هایی با موضوع جنگ علاقمندید پیشنهاد می کنم این فیلم های جذاب و پر هیجان را از دست ندهید .

هکسا ریج (Hacksaw Ridge)/ مل گیبسون (۲۰۱۶) : این فیلم که آخرین تجربه کارگردانی مل گیبسون پس از چند سال سکوت است داستان دزموند داس اولین مخالف جنگی را روایت می کند که موفق به دریافت مدال افتخار ارتش آمریکا شده است.این فیلم یکی از بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینما است. دزموند داس که اندرو گارفیلد در این فیلم نقش او را بازی می کند هیچگاه دست به اسلحه نبرد. صحنه های نبرد و کشته شدن سربازان آمریکایی و ژاپنی در این فیلم خیره کننده ساخته شده اند.

جانوران بی مرز و بوم (Beasts of No Nation)/ کَری جوجی فوکوناگا : داستان این فیلم جنگی در یک کشور بی نام در غرب آفریقا می گذرد و ماجراهای یک نوجوان آفریقایی به نام آگو را در دوران جنگ داخلی روایت می کند. آگو توسط یک گروه نظامی متشکل از کودکان تحت رهبری یک فرمانده ی بیرحم و خشن (ادریس آلبا) اسیر می شود و در ادامه به آن ها می پیوندد. این فیلم داستان عاطفی و احساسی بسیار آزار دهنده ای را روایت می کند.

تک تیر انداز آمریکایی (American Sniper)/ کلینت ایستوود (۲۰۱۵) : در این فیلم که یکی از بهترین فیلم های جنگی جهان محسوب می شود بخشی از زندگی یک تک تیرانداز نیروهای ویژه دریایی آمریکا در دوران حمله به عراق را به نمایش گذاشته شده، بردلی کوپر نقش سرباز کریس کایل و سیِنا میلر نیز نقش همسر وی را بازی می کند.

خشم (Fury)/ دیوید آیر (۲۰۱۴) : به گفته ی یکی از منتقدان معروف سینما به نام رابی کالین، در این فیلم دیوید آیر تماشاگران را به واقعی ترین تصویری که سینما می تواند برای درک جنگ ارائه دهد نزدیک می سازد. این فیلم داستان خدمه ی یک تانک را در واپسین ماه های جنگ جهانی دوم روایت می کند و بازیگرانی همچون برد پیت، لوگان لِرمن، شیا لبوف، مایکل پنیا، جان برنتال و جیسون ایساکس در آن نقش آفرینی می کنند.

دریاسالار (Admiral)/ آندری کراوچوک (۲۰۰۸) : این فیلم داستان واقعی معروف ترین نظامی روسی، دریاسالار کولچاک را روایت می کند که در دوران انقلاب روسیه با نیروهای بلشویک جنگید. فیلم «دریاسالار» پرهزینه ترین فیلم حماسی ساخته شده در سینمای روسیه محسوب می شود و یکی از بهترین فیلم های جنگی جهان می باشد . نمایش فیلم در روسیه با واکنش های متفاوتی از سوی مردم مواجه شد.

جار هد (Jarhead)/ سام مندس (۲۰۰۵) : فیلم «جارهد» زندگی تکاوران ویژه دریایی آمریکا را در دوران جنگ خلیج فارس به تصویر می کشد. در این فیلم نیز مانند فیلم «غلاف تمام فلزی» بخش اعظم فیلم به دوره ی آموزشی این سربازان اختصاص پیدا کرده است. جیک جیلنهال در این فیلم نقش یک سرباز (اسووفورد) شرکت کننده در جنگ خلیج فارس را بازی می کند که حتی یک گلوله هم شلیک نمی کند. این فیلم بر اساس خاطرات واقعی سربازی به نام آنتونی اسووفورد ساخته شده است.

سقوط شاهین سیاه (Black Hawk Down)/ ریدلی اسکات (۲۰۰۱) : این فیلم پرستاره که بازیگرانی مانند جاش هارتنت، ایوان مک گرگور، جیسون ایساکس، تام سیزمور و اریک بانا در آن ایفای نقش می کنند داستان سربازان آمریکایی را روایت می کند که در دوران جنگ داخلی سومالی در سال ۱۹۹۳ برای کمک به نیروهای دولتی این کشور اعزام می شوند. فیلم «سقوط شاهین سیاه» به خاطر صحنه های واقعی و درگیری های طولانی و خشن آن معروف شد.

نجات سرباز رایان (Saving Private Ryan)/ استیون اسپیلبرگ (۱۹۹۸) : سرباز رایان (مت دیمون) تنها پسر باقیمانده برای یک مادر عزادار است. گروهبان میلر (تام هنکس) ماموریت پیدا می کند که رایان را در میدان های نبرد شمال فرانسه و در حالی که جنگ به شدت ادامه دارد پیدا کرده و سالم به خانه بازگرداند. در ابتدای فیلم صحنه های تاثیرگذار و فوق العاده ای از نبرد به نمایش گذاشته می شود که باعث کشته شدن سربازان بسیاری از طرفین می گردد. این فیلم نامزد دریافت ۶ جایزه اسکار بود که در نهایت توانست ۵ جایزه را بدست آورد.

فهرست شیندلر (Schindler’s List)/ استیون اسپیلبرگ (۱۹۹۳) : این فیلم بر اساس داستان زندگی یک بازرگان آلمانی به نام اسکار شیندلر را روایت می کند که با زیرکی توانست جان ۱٫۲۰۰ یهودی را در اردوگاه کار اجباری پلاژو در لهستان در دوران جنگ جهانی دوم نجات دهد. فیلم «فهرست شیندلر» که شعارش ” هر کسی یک نفر را نجات بدهد دنیا را نجات داده است” بود توانست ۷ جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را به دست آورد.

صبح بخیر، ویتنام (Good Morning, Vietnam)/ بَری لِوینسون (۱۹۸۷) : در این فیلم کمدی، رابین ویلیامز نقش یک گوینده و دی جی مشهور که در یک ایستگاه رادیویی در ویتنام را بازی می کند که به جای اطلاعیه های ارتش و خبرهای نظامی موسیقی راک و شوخی های زننده و جوک های بامزه پخش می کند و به همین دلیل این فیلم یکی از بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینما لقب گرفته است .

غلاف تمام فلزی (Full Metal Jacket)/ استنلی کوبریک (۱۹۸۷) : این فیلم به دو بخش تقسیم می شود: قسمت اول فیلم مربوط به دوران آموزشی و آماده سازی داوطلبان قبل از استخدام در نیروهای ویژه ی دریایی و کشته شدن یکی از افسران آموزشی به دست سرباز پایل و متعاقبا خودکشی وی است. در قسمت دوم حس شوخ طبعی تفنگداران دریایی بعد از اتمام مراحل آموزشی و در بحبوحه ی نبرد به نمایش در می آید. به دلیل حجم بالا و پرداخت مناسب این فیلم به یکی از بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینما تبدیل شده است .

جوخه (Platoon)/ الیور استون (۱۹۸۶) : این فیلم یک داستان تکان دهنده از جنگ ویتنام را به تصویر می کشد. عبارت ” اولین قربانی جنگ افراد بیگناه هستند” در بسیاری از تیزرهای تبلیغاتی این فیلم مورد استفاده قرار گرفت. فیلم «جوخه» برنده ی ۴ جایزه اسکار و ۱۴ جایزه ی معتبر دیگر شد.

بیا و ببین (Come and See)/ اِلِم کلیموف (۱۹۸۵) : این فیلم صحنه هایی رئالیستی و اتفاقاتی کمتر دیده شده از دوران اشغال بلاروس به دست نیروهای آلمانی در دوران جنگ جهانی دوم را به نمایش می گذارد. فیلم به طور ویژه و با جزییات اقدامات بی رحمانه ی یک افسر اس اس آلمانی و تاثیر این رفتارها بر یک نوجوان ۱۴ ساله ی بلاروسی را نشان می دهد که رویایش مبارزه با اشغالگران است اما با پیشروی هر چه بیشتر نیروهای آلمانی مواجه می شود. تماشای صحنه های دردناک این فیلم کمی ناراحت کننده است اما ارزش دیدن را دارد.

گالیپولی (Gallipoli)/ پیتر ویر (۱۹۸۱) : در این فیلم بازیگران مطرحی مانند مارک لی (آرچی) و مل گیبسون (فرانک) نقش دو دونده ی خوش تیپ استرالیایی را بازی می کنند که برای حضور در جبهه ی جنگ جهانی اول ثبت نام می کنند. نقطه ی اوج فیلم نبرد آنزاک در شبه جزیره ی گالیپولی در ترکیه و حمله ی محکوم به شکست در نبرد نِک را به نمایش می گذارد.

داس بوت (Das Boot)/ ولفگانگ پترسن (۱۹۸۱) : این فیلم بر اساس رمانی زندگینامه ای از یک عکاس آلمانی دوران جنگ جهانی دوم به نام لوتار گونتر بوچهیم ساخته شده و داستان یکی از فرماندهان نترس زیردریایی های یو بوت (U-Boot) نیروی دریایی آلمان و خدمه ی بی تجربه ی این زیردریایی در زمانی که مشغول گشت زنی در اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه برای شکار کشتی های متفقین هستند را روایت می کند. این فیلم صحنه های کسل کننده ی انتظار برای دریافت دستور از فرماندهان و رویت کشتی های دشمن و همچنین صحنه های مهیج نبرد را در کنار هم به تصویر می کشد.

اینک آخرالزمان (Apocalypse Now)/ فرانسیس فورد کوپولا (۱۹۷۹) : داستان این فیلم از رمان «دل تاریکی» (Heart of Darkness) نوشته ی جوزف کنراد الهام گرفته شده و در مورد جنگ ویتنام ساخته شده است. در این فیلم سروان ویلارد (مارتین شَین) طی یک ماموریت نظامی به جنگل های ویتنام فرستاده می شود تا یک سرهنگ فراری و شرور به نام کورتز (مارلون براندو) را به قتل برساند اما در این راه با موانع متعددی مواجه می شود.

شکارچی گوزن (The Deer Hunter)/ مایکل چیمینو (۱۹۷۸) : این فیلم برنده ی ۵ جایزه اسکار با هنرمندی رابرت دنیرو داستان سه دوست جوان آمریکایی را روایت می کند که به جنگ ویتنام اعزام می شوند. فیلم «شکارچی گوزن» قصد دارد تاثیر جنگ ویتنام بر زندگی افراد ساکن در شهرهای کوچک را نشان دهد.

صلیب آهنین (Cross of Iron)/ سام پکین پا (۱۹۷۷) : این فیلم داستان اختلاف طبقاتی بین یک فرمانده ی پیاده نظام از طبقه ی کارگر و افسری آریستوکرات در ارتش آلمان را روایت می کند که در بحبوحه ی نبرد با ارتش سرخ در جبهه ی شرقی در سال ۱۹۴۳ تمام رویایش به دست آوردن یک مدال افتخار صلیب آهنین است. بسیاری از صحنه های این فیلم به روش صحنه آهسته به تصویر در می آیند.

تورا! تورا! تورا! (!Tora! Tora! Tora)/ ریچارد فلایشر، کینجی فوکاساکو و توشیو ماسودا (۱۹۷۰) : این فیلم آمریکایی-ژاپنی حمله ی نیروی هوایی ژاپن به بندر پرل هاربر و اشتباهات خنده داری را روایت می کند که نیروهای آمریکایی مرتکب شده و باعث شدند ژاپنی ها به راحتی این بندر را ویران کنند.

نبرد بریتانیا (Battle of Britain)/ گای همیلتون (۱۹۶۹) : این فیلم سعی دارد بازسازی دقیقی از نبرد بریتانیا که در طی آن نیروی هوایی بریتانیا توانست در تابستان و پاییز سال ۱۹۴۰ شکستی استراتژیک را به نیروی هوایی آلمان وارد کرده و برنامه های هیتلر برای حمله به بریتانیا را ناکام بگذارد را ارائه دهد.

زولو (Zulu)/ سی اندفیلد (۱۹۶۴) : این فیلم نبرد بین نیروی زمینی ارتش پادشاهی بریتانیا و قبیله زولو در سال ۱۸۷۹ را به تصویر می کشد. فیلم «زولو» داستان نبردی را نقل می کند که نیروهای بریتانیایی تا مرز شکست کامل پیش می روند اما در نهایت به پیروزی می رسند. این فیلم یکی از بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینمای جهان است.

فرار بزرگ (The Great Escape)/ جان استورجس (۱۹۶۳) : تعدادی از افسران بریتانیایی در حالی که در یکی از کمپ های اسرای جنگی جنگ جهانی دوم در آلمان به سر می برند سعی دارند یک نقشه ی فرار بسیار پیچیده و بزرگ را به مرحله ی اجرا در بیاورند. در جریان این فرار بسیاری از این افسران توسط نیروهای آلمانی دستگیر و کشته می شوند. در یکی از به یاد ماندنی ترین صحنه های این فیلم، یکی از این افسران (استیو مک کویین) سعی دارد با موتور سیکلت از روی یک تور سیم خاردار عبور کند اما موفق به این کار نشده و در سیم های خاردار گیر می افتد و آلمانی ها نیز او را در حالی که از سیم های خاردار آویزان شده است رها می کنند.

طولانی ترین روز (The Longest Day)/ کن آنالین، اندرو مارتون، برنارد ویکی و داریل اف زانوک (۱۹۶۲) : این فیلم یکی از افسانه ای ترین و بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینما در مورد جنگ دوم جهانی است و به بررسی نبرد نورماندی از زوایای مختلف بدون هیچ گونه احساسات خاصی می پردازد. فیلم «طولانی ترین روز» بر اساس کتابی به همین نام نوشته ی کورنِلیوس رایان ساخته شده است.

سرما در الکس (Ice Cold in Alex)/ جی لی تامپسون (۱۹۵۸) : داستان این فیلم که بر اساس رمانی به همین نام نوشته ی کریستوفر لاندن نوشته شده است دوران جنگ جهانی دوم در آفریقا را روایت می کند. در طی حمله ی نیروهای آلمانی به آفریقا یک گروه کوچک از سربازان بریتانیایی به فرماندهی کاپیتان آنسون (جان میلز) از بقیه ی نیروها جدا شده و به سمت شهر اسکندریه مصر به راه می افتند.

پل رودخانه ی کوآی (The Bridge on the River Kwai)/ دیوید لین (۱۹۵۷) : این فیلم بر اساس رمان «پل رودخانه ی کوآی» نوشته ی پیر بول ساخته شده و داستان تعدادی از زندانیان جنگی بریتانیا که توسط ژاپنی ها مجبور می شوند یک پل را بر روی رودخانه ی کوآی برای عبور قطار نظامی بسازند را روایت می کند. یک افسر بریتانیایی (اَلک گینس) ابتدا از این کار سرباز می زند اما بعد از مدتی تمام تلاش خود را به کار می گیرد که این پل را به بهترین شکل ممکن بسازد.

منفجر کننده های سد (The Dam Busters)/ مایکل اندرسون (۱۹۵۵) : مایکل رد گریو و ریچارد تاد نقش های اصلی این فیلم که بر اساس داستان واقعی ساخت یک بمب خاص و چگونگی استفاده از آن توسط نیروی هوایی بریتانیا برای تخریب پل های روی رودخانه ی روهر (Ruhr River) در آلمان می پردازد.

دوازده ساعت پرواز (Twelve O’Clock High)/ هنری کینگ (۱۹۴۹) : در این فیلم از بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینما گرگوری پک نقش یک فرمانده را ایفا می کند که قصد دارد اسکادران خود را برای بمباران مواضع نیروهای آلمانی رهبری کند. بسیاری از خلبانان بازنشسته نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا به کررات اعلام کرده اند که در دنیای هالیوود تنها این فیلم توانسته تجربیات واقعی خلبانان نیروی هوایی کشور در نبردهای دوران جنگ جهانی دوم را به نمایش بگذارد.

جایی که خدمت می کنیم (In Which We Serve)/ دیوید لین (۱۹۴۲) : این فیلم داستان غرق شدن یک ناو شکن بریتانیایی و سرنوشت سرنشینان و خدمه ی آن را بازگو می کند و از بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینما است . فیلم «جایی که خدمت می کنیم» با الهام از غرق شدن ناوشکن اچ ام اس کِلی (HMS Kelly) به فرماندهی لرد لوییس مونت باتن در طول نبرد کِرت توسط دیوید لین کارگردان شهیر سینما ساخته شده است. این فیلم به عنوان یکی از نمونه های کلاسیک فیلم های بریتانیایی در دوران جنگ جهانی شناخته می شود.

در جبهه غربی هیچ خبری نیست (All Quiet on the Western Front)/ لوییس مایلستون (۱۹۳۰) : فیلم «در جبهه ی غربی هیچ خبری نیست» که دو جایزه ی اسکار را در سال ۱۹۳۰ به خود اختصاص داد از بهترین فیلم های جنگی بوده و تاثیر مخرب و عمیق جنگ را بر زندگی سربازان نشان می دهد. در این فیلم دیالوگ های کمی وجود دارد و وحشت جنگ از طریق حرکات و رفتار بازیگران به نمایش گذاشته می شود. بر اساس برخی ادعاها در زمان پخش این فیلم در سینماهای آلمان، طرفداران نازی با سر دادن شعارهای نژادپرستانه و انداختن موش در سالن های نمایش فیلم، سعی می کردند مانع از دیده شدن فیلم توسط تماشاگران شوند.