Mihanpostپیشنهاد سردبیرتلویزیونفرهنگی

چرا سریال پایتخت دیگر برای مخاطبین تلویزیون جالب نیست + عکس

میهن پست – «پایتخت» سریال محبوب سال های اخیر این روزها همانند سال های گذشته مخاطبین خود را قانع نکرده و باید دید که آیا از آوردگاه رمضان جان سالم به در خواهد برد یا خیر ؟ چرا که مخاطبان طی این ۱۰ شب انگار آنطور که باید با فصل چهار این سریال کنار نیامده اند.

بنابراین برخلاف فصل اول و دوم «پایتخت» که جدای از خرده قصه ها و اتفاق های روزمره، در چارچوبی خاص حرکت می کرد و یک داستان کلی را پیش می برد، نویسندگان سریال برای فصل سوم، داستان واحدی تدارک ندیدند. در واقع فکر می کردند «پایتخت» آنقدر بین مردم جا افتاده و برایشان جذابیت دارد که با همان خرده قصه ها هم می شود مخاطبان را پای سریال میخکوب کرد.

۵۷۰۷۹۵_۶۴۶

مشکل معمولی نبودن نقی و …

یکی از ویژگی های اصلی فصل اول و دوم پایتخت این بود که خانواده نقی معمولی، واقعا «معمولی» بودند؛ یعنی این سادگی و شباهت شان به افراد دیگر جامعه حرف اول را می زد. شاید به همین دلیل هم بود که خیلی زیاد به دل مردم نشستند.

از شروع فصل سوم و پیش آمدن ماجرای قهرمانی نقی، این معمولی بودن یک مقدار به حاشیه رفت. حالا هم که در فصل جدید، انتخاب هما در شورای شهر یک مقدار ماجرا را به سمت غیرمعمولی بودن پیش برده. این مسئله ای است که خیلی از مخاطبان را دلسرد کرده: «سریال خوبیه ولی با «پایتخت ۱» بیشتر حال می کردیم چون خانواده معمولی واقعا معمولی بودن. هر چی قسمت های جدیدترش اومده از آدمای معمولی فاصله گرفتن. مثلا ارسطو زن چینی داره و وضع مالیش خیلی بهتره، نقی قهرمان کشتی شده، هما عضو شورای شهر شده، بهبود رفته آفریقا و…»

تبلیغات محسوس و ناموزون در سریال پایتخت ۳

از فصل سوم سریال ماجرای جذب اسپانسر و تبلیغات گل درشت آن هم شروع شد. تبلیغات فروشگاه مورد نظر، روی بدن کامیون یا بیلبوردها با انتقادهای زیادی روبرو شد. ایراد اصلی هم این بود که چرا تبلیغات در بستر قصه جا نگرفته اند و به عنوان یک المان شهری، مدام تصویرشان توی ذوق می زند.

در فصل چهارم هم این مسئله به نحو دیگری وجود دارد. شرکت تولید محصولات بهداشتی که اسپانسر سریال شده یکمرتبه سر از فریزر درمی آورد و بیلبوردهای شهری آن بدجوری توی ذوق می زند؛ در صورتی که مایع ظرفشویی یا پودر لباسشویی، از جمله محصولاتی هستند که قابلیت دارند در همان اتفاق های روزمره مورد استفاده قرار بگیرند و دیگر نیازی به نمایش طولانی از بیلبورد این محصول نیست.

سوتی یا تخریب پایتخت؟

بازار پیدا کردن سوتی هم در فصل چهارم به شدت داغ شده؛ سوتی هایی که بیشتر شبیه بهانه هایی برای تخریب «پایتخت» و پایین آوردن جایگاه آن هستند تا اینکه واقعیت داشته باشند. چند قسمت از سریال که گذشت، اولین سوتی با نام سوتی بزرگ تاریخی پایتخت منتشر شد که ادعا می کرد سقوط هواپیمای مالزی و انتخابات شوراها به لحاظ تاریخی همخوانی ندارند.

اینجا بود که حسن وارسته، مشاور فیلمنامه به میدان آمد و توضیح داد که قصه منطق ندارد و نباید دنبال پیدا کردن واقعیت های تاریخی در آن گشت.

سوتی در سریال پایتخت
سوتی در سریال پایتخت

چند روز بعد سوتی دیگری منتشر شد. فرد سوتی پیدا کن نوشت «طبق قانون چین داشتن بیش از یک فرزند جرم سنگینی بوده اما چوچانگ دوتا برادر داره.» چند روز بعد مجددا سوتی دیگری کشف شد: «وقتی ارسطو و زنش تو چین دارن قدم می زنن و خرید می کنن با کدوم دوربین و توسط چه کسی دارن فیلمبرداری می کنن؟ یه جاهایی گوشی خودش دستشه و بقیه شخص سومی که معلوم نیست کی هست داره فیلم می گیره.» در کامنت هایی که از سوی مخاطبان درباره این سریال منتشر می شود از این دست سوتی های عجیب و غریب بسیار است.

 استفاده از تکیه کلام های جدید و عامیانه

از مشکلات فصل چهارم سریال اکه بگذریم، سیروس مقدم این بار هم تازگی و خلاقیت ویژه خاص خودش را به کار وارد کرده؛ یکی از مهمترین ویژگی های فصل های مختلف «پایتخت»، تکیه کلام هایی است که توسط کاراکترهای مختلف گفته می شود و هر بار تا مدت ها در جامعه ماندگار می شود.

در واقع نویسندگان در هر فصل، با توجه به قابلیت کاراکترها، تکیه کلام های جدیدی خلق می کنند تا جذابیت ایجاد کنند. در همین ۱۰۱ قسمتی که از پخش «پایخت ۴» می گذرد این تکیه کلام های جدید، کاملا به چشم آمده اند و در جامعه نفوذ کرده اند.

از همه مهمتر تکیه کلام «مگه میشه؟ مگه داریم؟» خود نقی است که در کوچه و خیابان از زبان مردم شنیده می شود. علاوه بر آن تکیه کلام «بفهم! نفهم!» بابا پنجعلی و «بچه بچه صحبت نکن» و «پیرمرد پرحاشیه» ارسطو که خطاب به بابا پنجعلی می گوید هم از آن دسته تکیه کلام های جدیدی است که به فصل چهار راه پیدا کرده.

۵۷۰۷۹۸_۵۶۱

نداشتن قصه متمرکز و شلوغی سریال

برخلاف فصل اول و دوم «پایتخت» که جدای از خرده قصه ها و اتفاق های روزمره، در چارچوبی خاص حرکت می کرد و یک داستان کلی را پیش می برد، نویسندگان سریال برای فصل سوم، داستان واحدی تدارک ندیدند. در واقع فکر می کردند «پایتخت» آنقدر بین مردم جا افتاده و برایشان جذابیت دارد که با همان خرده قصه ها هم می شود مخاطبان را پای سریال میخکوب کرد.

خب این تصمیم جدید در «پایتخت ۳» جواب داد. این بار اما ماجرا کاملا فرق می کرد. «پایتخت ۴» برای مناسبت رمضان ساخته می شد و باید ۲۶ قسمت ادامه پیدا می کرد؛ بنابراین کاملا نیاز داشت که داستان منسجمی داشته باشد و طبق آن پیش برود اما نویسندگان باز هم به شیوه «پایتخت ۳» پیش رفتند و نداشتن قصه کلی، یک مقدار به نظر مخاطبان خسته کننده به نظر می رسد.

بعضی از آنها در کامنت هایشان آورده اند: «چه سریالی؛ نه طرح مشخصی داره نه معلومه چی می خواد بگه. فقط مثل بچه ها با هم دعوا می کنن…»، «یک مشت آدم جمع می شن شلوغ کاری می کنن بدون دلیل» و…

نتیجه :
با وجود تمام اظهارنظرهای مخاطبان و واکنش هایی که از مداح و نماینده مجلس گرفته تا مجری برنامه ای در شبکه نسیم را شامل می شود، برآیند کلی نشان می دهد که «پایتخت ۴» هنوز آنطور که باید به دل مخاطبانش ننشسته. علاقمندان هنوز آن را دوست دارند و حاضر نیستند ساعت ۱۰ شب کانال دیگری غیر از یک را تماشا کنند اما میان گپ و گفت آنها هم یک جور «کاش مثل قبلش بود» و «فصل های قبلی خیلی بهتر بود» و … شنیده می شود. البته همزمانی پخش برخی قسمت های این سریال با پخش مستقیم مسابقات والیبال از شبکه سه هم در کمتر دیده شدن آن بی تاثیر نیست. حالا باید منتظر باشیم و ببینیم سریال در دو سوم باقی مانده به چه سمت و سویی می رود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا