جعفر شیرسوار آبان ماه سال 1334 در خانواده مذهبی و متین در قائمشهر در دامن ˈ سیده بیگم پوربهشتیˈ مادری که برای سلامت اخلاقی و دینی فرزندش در خوردن و آشامیدن غذای حلال در دوران بارداری جعفر دقت داشت ، دیده به جهان گشود.
بطوریکه این توجه مادر به مسایل دینی در جعفر رسوخ کرد و به اذعان دوستان و خانواده روزهای دوشنبه و پنجشنبه روزه می گرفت و هر شب قرآن تلاوت می کرد .
بعد از گذراندن دوران تحصیل در دوران انقلاب نقش اساسی در مبارزه با استبداد شاهنشاهی داشت بطوریکه بارها حکم بازداشت برایش صادر شد ولی این باعث نشد تا از هدفش در پیروی از خط رهبری و حفظ وطن دست بردارد .
سال 59 جعفر در تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آستارا نقش اساسی داشت و مدتی نیز فرماندهی این نهاد را برعهده داشت .
با آغاز جنگ تحمیلی وی در آماده سازی و پرورش نیروهای جنگ تلاش کرد بطوریکه به همراه 12 نفر از نیروهای خود با حضور در مناطق مختلف و شناسایی نیروهای جدید ، آموزش فشرده و سنگین افراد در جنگل را انجام داد.
در سال 59 خود پیشنهاد ازدواج را با ˈ سوسن ملکیان ˈ دخترخاله اش مطرح کردو از این پس برگ دیگری از ورق صفحات زندگی اش با حضور شریک زندگی رقم خورد.
جعفر در دوران حضورش در جبهه های جنگ پیروی محض از فرامین امام مبنی بر دفاع از وطن را واجب کفایی می دانست و هیچوقت به خود اجازه نمیداد در این موضوع بی تفاوت باشد.
وی بعنوان جانشین و فرمانده گردان ویژه شهدا و حمزه سیدالشهدا خدمات ارزنده ای را داشت.
در عملیات های والفجر 8 – کربلای یک – والفجر 4 و کربلای 5 حضورفعال داشت بطوریکه هنوز زخمهای مجروحیتش مداوا نشد نمی توانست در بیمارستان بماند .
جعفر بعد از شهادت ˈ ناصر بهداشتˈ فرمانده گردان حمزه سیدالشهدا فرمانده ای این گردان را برعهده گرفت.
وی از شهادت دوستان و همرزمانش گریان و ناراحت می شد نه بخاطر رفتشان بلکه از این بابت که شهادت نصیب او نشد.
جعفر به عکسهای شهدایی که بر روی دیوار سپاه پاسداران قائمشهر نصب می شد با حسرت نگاه میکرد و می گفت : تمام جاها پرشده و دیگر جای من نیست .
سوسن ملکیان همسر شهید سردار شیرسوار در خصوص اشتیاق همسرش به شهادت گفت: در عملیات والفجر 8 که درپایگاه شهید بهشتی اهواز بودم که تلفن پایگاه زنگ خورد .
وی ادامه داد:وقتی به من اطلاع دادند که همسرت پشت خط هست دلشوره شدیدی گرفتم.
ملکیان گفت : وقتی صدای گریه همسرم را شنیدم از او پرسیدم مجروح شدی ؟
وی ادامه داد: جعفر همانطورکه گریه اش را ادامه داد در جوابم گفت: باز هم شهادت نصیبم نشد.
همسر سردار شیرسوار گفت: همسرم آرزویش بود که برای اسلام خدمت بکند و به شهادت برسد.
وی ازهمسرش بعنوان فرد دلیر ، شجاع و باتقوا نام می برد و گفت:دیدار از بستگان و سرکشی از خانواده شهدا برنامه همیشگی جعفر در زمان حضورش در قائمشهر بود .
سوم دیماه سال 65 در حمله جنگنده های عراقی به هفت تپه مقر لشگر 25 کربلا شهید شیرسوار هنگام هدایت نیروهای تحت امرش به سمت سنگر مورداصابت ترکش بمب خوشه ای قرار گرفت و به آرزویش رسید.
پیکر این شهید دهم آبان ماه پس از انتقال به زادگاهش قائمشهر در آرامگاه سید ملال این شهر آرام گرفت.
از شهید شیرسوار دو فرزند به نامهای ˈ محمد علی ˈو ˈزینب ˈ به یادگار ماند.
بخشی از وصیتنامه سردار شهیدˈ جعفر شیرسوارˈ :
می خواهم آگاهانه راه خود را انتخاب کنید و اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید و خودتان را آلت دست دشمن قرار ندهید.
ما خون خود را در بیابانهای غرب و جنوب کشورمان برای پرچم اسلام می ریزیم به آن دسته از مسلمانانی که هنوز نمی خواهند حقیقت جنگ را درک کنند می فهمانیم که اگر دین حق حسین (ع) خونش را به پای آن ریخت، با صلح تحمیلی یا رفاه طلبی و بدون قیام حفظ می ماند. حسین (ع) از شما خیلی عاقل تر بود که خونش را غریبانه در صحرای کربلا ریخت. ک/3
7329/608
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
newsroom@irna.ir