گوناگون

معماری قزوین رانده از سنت، مانده از تجدد/ حذف المان های معماری سنتی شهر را افسرده کرد

به گزارش خبرنگار مهر، فرهنگ قزوین در گستره تاریخی خود به حدی با سبک های متنوع و گوناگون معماری عجین گشته که بسیاری از پژوهشگران تاریخ هنر، این شهر را به عنوان یکی از غنی ترین و ارزشمندترین موزه شهر های معماری در جهان اسلام می شناسند زیرا قزوین یکی از شهرهای ایران است که بیشترین بناهای ساخته شده در عصر صفویه( اوج معماری اسلامی) را در خود جای داده است.

IMG07574309

اما اکنون جای آن گنبد و گلدسته و آن تاقچه های سنتی و پنجره های اُرسی را ساختمان های بی روح مستطیلی و فلزی گرفته است که بیش از پیش در تشدید سیمای افسرده شهر قزوین موثر افتاده اند، غفلت از معماری اسلامی تنها منتهی به نماهای بیرونی ساختمانها و احیاناً برخی طراحی های داخلی، چون: آشپزخانه اُپن و … نمی شود؛ بلکه در موارد جزئی تری چون: تزیینات داخلی بنا هم می توان گفت که جایگاهی برای سنت های ایرانی و معماری اسلامی وجود ندارد.

حال آنکه پیش تر سلیقه ایرانی در تزیین خانه و تخصص ایرانی در معماری بناها، گذشته از شهرت جهانی، نقش اساسی در ایجاد روحیه مثبت و شادابی در زندگی پدران و مادران ما داشته اما نسل امروز خواسته و ناخواسته، خود را از این مواهب محروم ساخته است.

معماری قزوین، رانده از سنت، مانده از تجدد

دکتر ساسان رضی زاده، معمار و پژوهشگر تاریخ هنر، سبک کنونی شهر قزوین در معماری و شهرسازی را سبک بی اصالتی و بی تخصصی می داند و بیان می کند: مسلماً معماری کنونی شهر قزوین از سنت کهن خود گریزان است و از طرفی نیز از محاسن معماری مدرن نیز دور  شده چرا که ساختمان هایی که در شهر قزوین اصطلاحاً مدرن خوانده می شوند به هیچ وجه نه به لحاظ ساختاری و فنی مدرن تلقی می شوند و نه از نظرپیشینه فرهنگی در این دسته جای می گیرند.

نویسنده کتاب”جوشش معنا در سبک معماری اسلامی” ادامه می دهد: برهمین اساس اگر واقعا معماری شهر قزوین و به طور کلی معماری معاصر ایران مدرن به معنای غربی آن بود باز هم مشکل مانند حالا نبود که باگسست از سنت های معماری آباء و اجدادی، نه تنها به همان معماری غربی که در جای خود دارای محاسنی هم هست، نرسیده ایم، بلکه با یک سبک تقلیدی که تنها خودمان فکر می کنیم مدرن است، بی اصالتی را برای آیندگان و هزینه های بسیاری را برای خودمان به یادگار گذاشته ایم.

IMG07573985

سبک معماری اسلامی محملی برای اعمال سلیقه نیست

دکتر رضی زاده همچنین در رابطه با پیش فرض های اشتباه برخی در رابطه با سبک معماری اسلامی و سنت های ایرانی بیان می دارد: برخی تصور می کنند که اعمال سبک معماری اسلامی برای تحمیل یک ایدئولوژی و یا قدرت سیاسی است در حالیکه این سبک در درجه اول برای آسایش روح و روان انسان ها و رهایی آنها از افسردگی و تزریق شادابی به زندگی طراحی شده است، بنابراین به لحاظ روانی سرمایه عظیمی برای ما به شمار می رود و هر کس که از این سرمایه برخوردار باشد در وهله اول خودش از آرامش روحی و روانی بهرمند خواهد شد.

مولف کتاب”جوشش معنا در  سبک معماری اسلامی”، گرچه معماری بی هویت فعلی را تنها علت افسردگی قزوین نمی داند اما معتقد است که این مسئله یکی از عوامل تشدید کننده افسردگی در فضای شهری است همان گونه که کاربست آن می تواند یکی از عوامل کاهنده سطح افسردگی در سیمای شهر و روحیه افراد باشد، وی همچنین معتقد است که با حذف برخی از المان های معماری سنتی، زندگی خانواده های ایرانی مخدوش شد.

یک نمونه متاخر این المان ها حذف تاقچه های سنتی و پنجره های اُرسی از خانه های کنونی ما بود که نه تنها نقش بسیار کاربردی داشتند بلکه باعث زیبایی خانه نیز می شدند. اما مردم و برخی از مهندسان بی بهره از تخصص با این توجیه که تاقچه و اُرسی “دیگر باکلاس نیستند” به جای انجام نوآوری در طراحی آنها اقدام به حذف دو مورد از اجزای سنتی و کاربردی معماری ایرانی کردند.

رضی پور در همین رابطه می گوید: قرار دادن ترمه ها و جانمازهای مخملی که دریایی از رنگ های شاد بودند، روی تاقچه های قدیمی به خانه های ما رنگ و شادابی می بخشید. از طرفی پنجره های اُرسی نیزباعث مي‌شدند نور خورشيد به اندازه‌ كافي وارد فضای خانه شود و از تبدیل نور خورشید به رنگ های لاجوردي، قرمز، سبز، زرد، آبی و …  در اُرسی ها، گذشته از زیبایی فوق العاده به لحاظ روانشناسی نیز نوعی وضعیت تسکین دهنده از لحاظ عصبی برای اهالی خانه ایجاد می شد.

لزوم درک واقع بینانه از معماری اسلامی و پرهیز از شعار

در این بین یکی دیگر از تصورات اشتباه پیرامون سبک معماری اسلامی دیدگاه ساده انگارانه افراد نا آشنا با مبانی معماری و شهرسازی است. چنانکه برخی نیز مسئله افزایش جمعیت، مقتضیات زندگی شهرنشینی را نادیده می گیرند و بدون درک شرایط و مقتضیات زمان بحث اعمال بدون برنامه ریزی شده معماری اسلامی را مطرح می کنند.

IMG07572872

دکتر رضی پور در این باره می گوید: اگر بخواهیم واقع بینانه به سنجش این موضوع بپردازیم، مسئله افزایش جمعیت و مقتضیات زندگی شهری دیگر به دولت ها و شهروندان اجازه ساخت خانه هایی با اندرونی و بیرونی، مطبخ، آب انبار، هشتی و… را نمی دهد. در واقع ساخت برج و ساختمان های مرتفع، یک برنامه ناگزیر برای کنترل جمعیت شهرهاست، طبیعتاً سخن از تعبیه اندرونی و بیرونی، گچ بری، آینه کاری و… در فضای ساختمان های مرتفع کمی نامعقول می نماید.

نقشه ای برای سنجش معماری اسلامی نداریم

شهردار قزوین نیز در رابطه با طرح هایی که از گوشه و کنار پیرامون تحقق سبک های معماری اسلامی وجود دارد، معتقد است که این طرح ها با مواردی مواجه هستند که هر کدام از آن ها نیازمند توجه عمیق تر و حل مسائلی از پیش تعیین شده اند.

مسعود نصرتی می گوید: اصل طرح تحقق معماری اسلامی عنوان زیبایی است ولی بااین کیفیتی که مطرح می شود، وجود خارجی ندارد؛ چرا که در این رابطه تنها به حداقل هایی چون قوس پنجره های ساختمان بسنده کرده و از این طریق خود را قانع ساخته ایم که معماری اسلامی را محقق کردیم.

وی با اشاره به لزوم درک و پژوهش بیش تر در این رابطه  بیان می دارد: ما هنوز نقشه ای که با اجرای آن در یک بنا، کارشناسان دینی بتواند تشخیص بدهد که این بنا با ضوابط و معیارهای معماری اسلامی ساخته شده است، نداریم و این مسئله صرفاً مختص قزوین نیست، بلکه در کل کشور نیز چنین الگویی نداریم که دستکم یک کارشناس دینی 50 درصد آنرا مطابق با معماری اسلامی بداند.

راه حل های حداقلی و کاربردی

شهردار قزوین شروع برنامه معماری اسلامی را ابتدا در گرو تدابیری می داند که باید محقق شود و پس از آن به تمهیداتی اشاره می کند که می تواند در حال حاضر زمینه ای حداقلی برای چشم انداز تحقق سبک معماری اسلامی باشد.

IMG07572964

وی بیان می دارد: بهتر است ابتدا رشته معماری اسلامی در دانشگاه ها تدریس شود و شرکت های مرتبط با ساختمان سازی و … نیز در کنار کارشناس های آمار و تاسیسات با یک کارشناس فرهنگی و اجتماعی نیز همکاری کنند.

نصرتی ادامه می دهد: در این رابطه تلاش ما بر این است که حداقل های معماری اسلامی رعایت شود تا اگر نتوانستیم معماری اسلامی را تحقق بخشیدیم، دستکم بکوشیم تا نوع معماری شهر، از معیارهای سبک معماری اسلامی هم منحرف نشود.

شهردار به برگزاری همایش هایی چون: “شهر و سیمای شهری” اشاره می کند که دبیرخانه کارگروه آن در قزوین قرار دارد. وی معتقد است که نفس برگزاری همایش هایی این چنینی به این معناست که جداً قصد تفکر و تامل که مقدمه ضروری ورود به این برنامه است را دارد.

IMG07574512

ساسان رضی پور نیز با اشاره به این موضوع که روح معماری اسلامی حاصل از دو ساختار کلان در طراحی کلیت بنا و ساختارهای خُرد است، بیان می دارد: اگر نمی توان ساختارهای کلان معماری اسلامی نظیر هشتی، شبستان، رواق و… را در ساختمان های مسکونی به کاربست، دستکم می توان ساختارهای خردی چون استفاده مجدد از اُرُسی های امروزی، کاربست بیش تر رنگ در تزیین خانه، تعبیه نکردن سرویش بهداشتی روبه قبله، پوشیده تر کردن خانه و… را به کارگرفت.

وی همچنین معتقد است که با احیای “مکتب قزوین” که در عصر صفویه رایج بوده و انضمام آن با ساختارهای کلان معماری اسلامی، می توان با همکاری ارگان های مختلف برخی از اماکن و ساختمان های دولتی نظیر: بانک ها، مدارس و ادارات را با الگوی کلان معماری اسلامی به ویژه مکتب قزوین ساخت و در این راه می توان از الگوی مساجد قدیمی و جدیدتر نیز بهره برد.

احیای معماری اسلامی فراتر از احیای بناهای تاریخی

اهمیت حفظ، احیا و ترویج معماری اسلامی زمانی دوچندان می شود که بدانیم میراثی که در طول قرن ها برای قزوین و کشور شکل گرفته و برای آیندگان به ارث گذاشته شده است، می تواند تنها در عرض چند سال و یا چند ماه از عرصه هستی محو شود و جای آنرا خیابان یا ساختمانی بی هویت بگیرد و بدین ترتیب و به راحتی الگویی از چرخه خارج و الگویی جدید جایگزین آن شود.

اما در این الگوی جدید دیگر خبری از معنویت اسلامی، آرامش روح، ساختارهای اصولی و زیبایی شرقی نیست. بنابراین زمانی که سخن از کاربست معماری اسلامی و سنت های ایرانی در طراحی همه جوانب خانه هاست، تنها یک بعد این برنامه حفظ میراث فرهنگی و بناهای تاریخی است و ابعاد دیگر آن ناظر به حس زیبایی شناسی و تقویت روحیات انسان هایی است که در حیطه فرهنگی دنیای اسلام و در ذیل آن، سنت های ایرانی زندگی می کنند.

IMG07572627

مسئله ای که با توجه به زندگی ماشینی و عاری از معنا در شهرهای امروزی، اهمیت آن بیش از گذشته نمایان و ضروری است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا