مواردی وجود دارد که به دلایل عاطفی یا روانی ناچارید کارتان را ترک کنید.پشت سر گذاشتن محیط آشنا و همکارانی که دوستشان داشتهاید، بسیار سخت است.
ترک کردن کارتان میتواند یکی از استرسزاترین موقعیتها در زندگی افراد باشد. شما سالها بهعنوان بخشی از یک سازمان کار کردهاید، بخش جداییناپذیری از فرهنگ یک اداره شدهاید. برنامه روزانه شما، عادات شما و جزئیات کوچک زندگی روزمره شما مثل اینکه کی قهوه بخورید و کجا غذا بخورید، هیچکدام از اینها را نمیتوانید با خود بهکار جدیدتان ببرید.
به این ترتیب دو طرف این فرصت را مییابند که با شرایط جدید منطبق شوند؛ اما همیشه مواردی وجود دارد که در آن رئیستان از همکاری متقابل و همدلی با شرایط جدید شما اجتناب میکند و هیچ انعطافی نشان نمیدهد، این هم یکی از آن مواقعی است که بهتر است به تغییر شغل فکر کنید و دست از تخریب و روحیهتان از طریق اصطکاک با رئیستان بردارید