سفر عباس عراقچی
معاون وزیر خارجه به ژنو برای دو روز مذاکرات با مقامات آمریکایی با تحلیلهای
متفاوتی همراه شده است. بخشی از این تحلیلها به دوره مذاکرات جلیلی و ضرورت
استعفای جلیلی یا احمدینژاد نیز کشیده شده است.وضعیت قانونی فعالیتهای جامعتین و
ادامه مناظره غیرمستقیم روحانی و مصباح یزدی دیگر مطالب مهم روزنامههای امروز
است.
تقاضاي مجوز
فعاليت براي جامعتين، وهن روحانيت است
اعلام نظر وزارت
كشور درباره مجوز فعاليت جامعتين موضوعی است که امروز مورد توجه روزنامه اعتماد
قرار گرفته است. این روزنامه نوشته: وزارت كشور هم نظرش درباره مجوز فعاليت
جامعتين را اعلام كرد: اگر بخواهند فعاليت سياسي كنند بايد درخواست مجوز بدهند،
اما فعلانيازي به اين كارها نيست. معنايش اين است كه جامعتين فعلامشكلي براي ادامه
كار ندارند. حسينعلي اميري، قائم مقام وزير كشور و عضو كميسيون ماده 10 احزاب
اعتقاد دارد كه دو تشكل جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين حوزه علميه قم «كار
حزبي انجام نمي دهند». اين نظري است كه طي دو ماه گذشته بارها مورد تاكيد اعضاي
اين دو تشكل پرنفوذ اصولگرا قرار گرفته است. آنها معتقدند بيش از آنكه مجموعه
جامعتين يك مجموعه سياسي باشد، يك مجموعه روحاني است كه كار «ارشادي» انجام مي
دهد. به نظر مي رسد كه حسينعلي اميري با اظهارات روز گذشته خود تا حدود زيادي خيال
جامعتين را از افتادن در حاشيه هاي دريافت مجوز راحت كرده است. همان طور كه همزمان
تلاش كرده قانون را نيز در سخنان خويش مد نظر داشته باشد. او گفته است: «اين دو
تشكل اگر بخواهند كار حزبي انجام دهند بايد درخواست خود را به وزارت كشور ارسال
كنند اما در شرايط حاضر با توجه به اينكه اين دو تشكل كار حزبي انجام نمي دهند هيچ
درخواستي را نيز به وزارت كشور براي انجام فعاليت هاي حزبي ارسال نكرده اند».
حالادر كميسيون ماده 10 احزاب احمد بخشايش اردستاني تنها مانده است، كسي كه معتقد
است جامعتين براي ادامه فعاليت خود نياز به مجوز دارد. سخنان مكرر وي بود كه طي دو
ماه اخير بحث مجوز فعاليت جامعتين را داغ كرد. آن هم در شرايطي كه تشكل هاي مشابه
جامعتين يا مجوز گرفته اند يا درخواست صدور مجوز داده اند. در جريان اصلاحات تشكل
هايي چون مجمع مدرسين و محققين، مجمع روحانيون مبارز و جامعه وعاظ قرار دارند كه
سال ها پيش از وزارت كشور مجوز فعاليت گرفته اند.
در اردوگاه اصولگرايان
نيز تشكل نوپايي چون جبهه پايداري حضور دارد كه فعلادرخواست صدور مجوز را براي
وزارت كشور ارسال كرده است. هر چند كه جبهه پايداري را به دليل حضور چهره هايي چون
مهدي كوچك زاده يا محمد سليماني و كامران باقري لنكراني نمي توان الزاما يك تشكل
روحاني دانست. با اين همه جامعتين قصدي براي دريافت مجوز ندارد. اين را اعضاي شاخص
اين تشكل بارها اعلام كرده اند. همان طور كه سيد رضا اكرمي هم در واكنش به سخنان
حسينعلي اميري به «اعتماد» مي گويد: «ما به هيچ عنوان تن به دريافت مجوز فعاليت
نمي دهيم و اين را وهن روحانيت مي دانيم». او با اين استدلال كه «سياست ما عين
ديانت ماست» تاكيد مي كند كه جامعتين يك تشكل سياسي نيست و اگر در جريان رقابت هاي
سياسي وارد مي شود فقط و فقط در حد دادن برخي رهنمودها به فعالين سياسي است و در
جمهوري اسلامي اين موضوع چيز عجيبي نبايد باشد. وي با اشاره به مبارزات انقلابي در
دوران پهلوي مرجع قرار گرفتن روحانيت براي سياسيون را يك امر عادي مي داند.
روحانيتي كه اكنون در جريان اصولگرايان سنتي در قالب جامعه روحانيت مبارز و جامعه
مدرسين حوزه علميه قم مجموعه جامعتين را پديد آورده است كه تقريبا سه دهه مركز
تصميم گيري و ائتلاف هاي اين جريان سياسي بود. هر چند اين مركز در آستانه انتخابات
مجلس نهم و با تشكيل جبهه پايداري و ائتلاف هاي ديگري در جريان اصولگرايي تضعيف شد
اما همچنان به عنوان يكي از مراكز مشروعيت گروه هاي نزديك و وابسته به اصولگرايان
سنتي محسوب مي شود.
از بین جلیلی و احمدینژاد یکی باید فورا استعفا میداد
دور جدید مذاکرات مستقیم ایران و
آمریکا در ژنو بر سر موضوع هستهای مورد توجه بیشتر روزنامهها قرار گرفته است.
جوان احتمالا با
ناراحتی از این مذاکرات در بخشی از مطلبی با عنوان «خلوت با غرب در غياب شرق»
نوشته: بر خلاف دفعات قبل كه تيم ايراني در آستانه مذاكرات 1+5 با طرفهاي روس و
چيني ملاقاتهاي دو جانبه برگزار ميكرد، اين دفعه تيم ايراني قصد دارد امروز با
حضور هلگا اشميت معاون اروپايي اشتون، با طرف امريكايي در ژنو مستقيم وارد مذاكره
شود، در غيبت ديپلماتهاي روسي و چيني. عباس عراقچي در گفت و گوي تلويزيوني، دليل
مذاكرات مستقيم با طرف امريكايي را اين طور بيان كرده است: « مذاكره با شش كشور
سخت و پيچيده است و بايد مواضع اين كشورها با يكديگر هماهنگ باشد، چون ايدههاي
مختلف وجود دارد. » به گفته معاون ظريف، مذاكرات دو جانبه قبل و بعد از گفت وگوها
(با 1+5) امري رايج و همواره وجود داشته است كه اين گفت وگوها يا در حاشيه جلسات
يا پيش و پس از جلسات برگزار شده است. عراقچي ميگويد: « البته ما با روسيه و چين
به طور مرتب مشورت كرده ايم كه بر اين اساس يا ما به مسكو و پكن رفته ايم يا آنها
آمدهاند. . . مذاكره دو جانبه با امريكا فقط در حاشيه گفت و گوها با 1+5 بوده است
اما از آنجا كه اين بار مذاكرات به مراحل جدي رسيده است، ميخواهيم مشورت جداگانه
داشته باشيم. » عراقچي البته اين را به عنوان دليل ديگر اجتنابناپذير بودن گفت و
گو با طرف امريكايي بيان كرد: « بيشتر تحريمها توسط امريكا اعمال شده و ساير كشورهاي
عضو 1+5 در آن دخالتي نداشتهاند.» اين سخنان عراقچي، گزارش چندي قبل روزنامه والاستريت
ژورنال را تأييد ميكند كه نوشته بود امريكا با استفاده از تجربه توافق ژنو، به
دنبال برقراري كانال مذاكرات دو جانبه با ايران است.
اعتماد هم با تیتر
«عراقچي: در مورد پايان تحريم ها گفت وگو مي كنيم» نوشته: از امروز رايزني هاي جدي
ايران و 1+5 براي كاهش اختلافات و نزديك شدن ديدگاه ها به يكديگر پيش از مذاكرات
وين 5 آغاز مي شود. مذاكراتي با محوريت گفت وگو هاي دو جانبه ايران و امريكا با
يكديگر كه براي نخستين بار از آغاز مذاكرات هسته يي ايران و 1+5 انجام مي شود.
البته ايران و امريكا پيش از اين بارها در حاشيه مذاكرات ژنو و وين و حتي در حاشيه
اجلاس سالانه مجمع عمومي سازمان ملل با يكديگر گفت وگو كرده بودند اما اين نخستين
بار است كه در اين سطح به گفت وگو با يكديگر مي نشينند. همچنان كه روز گذشته عباس
عراقچي، معاون وزير خارجه كشورمان اعلام كرد كه «تاكنون مذاكره دوجانبه با امريكا
فقط در حاشيه گفت وگو با 1+5 انجام شده است اما اين بار چون مذاكرات به مراحل جدي
رسيده مشورت جداگانه خواهيم داشت.»اين ديدار از آن جهت اهميت دارد كه امريكا طرف
اصلي گفت وگو هاي هسته يي با ايران است و از اين رو كاهش اختلافات موجود در گفت
وگو هاي پيش رو كه امروز در ژنو آغاز خواهد شد بر روند گفت وگو هاي وين 5 كه
روزهاي آخر ماه جاري در پايتخت اتريش برگزار مي شود نقش موثري خواهد داشت. از سوي
ديگر آنچه گفت وگو هاي امروز مذاكره كنندگان ايراني و امريكايي حايز اهميت ساخته
حضور ديپلمات هاي كهنه كار امريكايي در اين گفت وگو هاست. نام اين افراد با
مذاكرات محرمانه با ايران گره خورده است و به همين دليل برخي رسانه هاي غربي از آن
به عنوان بازگشت اعضاي تيم مذاكرات محرمانه امريكا با ايران ياد مي كنند. هر چند
هيچگاه مذاكرات محرمانه ايران و امريكا در ژنو، نيو يورك و به خصوص عمان تاييد نشد
اما نام جك ساليوان بيل برنز با اين گفت وگو ها عجين شده است. بر اساس گزارش هاي
تاييد نشده، ايران و امريكا از سال 2008 ميلادي مذاكرات محرمانه يي را با يكديگر
براي حل پرونده هسته يي كشورمان بارها در عمان به عنوان كشور ميانجي انجام داد ه
اند و پس از آن نيز بارها در ژنو و نيويورك با يكديگر گفت وگو كرده اند. اين
شايعات با روي كار آمدن دولت يازدهم و باز شدن قفل روابط ايران با اروپا و امريكا
و پس از آن آغاز مذاكرات هسته يي ايران و 1+5 هرروز داغ تر شد. گفت وگو هاي ايران
و امريكا و به خصوص گفت وگوي تلفني رييس جمهوري كشورمان با باراك اوباما رييس
جمهوري امريكا نيز به اين شايعات دامن بيشتري زد. حالاچه شايعات مذاكرات محرمانه
تهران و واشنگتن براي حل پرونده هسته يي ايران با حضور اعضاي تيم مذاكره كننده
امريكايي كه از امروز با مذاكره كنندگان كشورمان در ژنو ديدار خواهند كرد صحت
داشته باشد يا نه، گام تازه يي در روند مذاكرات هسته يي برداشته شده است: گامي كه
از نظر تاكتيكي بسيار متفاوت با گفت وگو هاي پيشين است. با اين تفاسير به نظر مي
رسد كه مذاكرات به مرحله حساسي نزديك شده است. يك عضو تيم مذاكره كننده هسته يي
كشورمان نيز با اشاره به حضور برنز در مذاكرات دو جانبه به همراه شرمن تاكيد كرد
كه حضور معاون وزير خارجه امريكا كه رتبه يي بالاتر از خانم شرمن در وزارت خارجه
دارد حاكي از «جديت» و «اراده» امريكا در مذاكرات هسته يي است. وي گفت: حضور برنز
در مذاكرات كه سابقه مذاكرات چندجانبه و دوجانبه با ايران داشته است نشان دهنده
تلاش امريكا براي تقويت تيم مذاكره كننده ايران است.
از سوي ديگر نيكلاس
برنز، معاون سابق وزير خارجه امريكا كه اكنون استاد دانشگاه هاروارد است اين اقدام
دولت اوباما را تصميمي عاقلانه مي داند. وي مي گويد: مذاكرات مستقيم سال گذشته
موفقيت آميز بود و منجر به توافق موقت ژنو شد. وي مي افزايد: مذاكرات واقعي، عميق
و مستقيم تنها راه اطلاع پيدا كردن از امكان دستيابي به توافق نهايي است. رابرت
اينهورن، مشاور سابق كاخ سفيد در امور خلع سلاح نيز درباره نشست معاونان وزراي
خارجه ايران و امريكا گفت: حضور ويليام برنز در ژنو تلاشي است براي دستيابي به
توافق جامع هسته يي تا پایان تير كه پايان شش ماهه اول برنامه اقدام مشترك محسوب
مي شود. وي نقش ويليام برنز، قائم مقام وزارت خارجه امريكا را در رسيدن به توافق
نوامبر (برنامه اقدام مشترك) اساسي خواند و افزود: به نظرم دو طرف فكر كرده اند
استفاده دوباره از اين كانال مفيد خواهد بود. البته ايران هم اين بار كارشناسان
تازه يي را با خود همراه كرده است. هر چند پژمان رحيميان از كارشناسان سازمان
انرژي اتمي و داود محمدنيا، مشاور حقوقي وزير خارجه پيش ازاين نيز بارها تيم
مذاكره كننده كشورمان را در وين و ژنو همراهي كرده اند اما اين نخستين بار است كه
در اين سطح به گفت وگو با مذاكره كنندگان امريكايي مي نشينند. پيش از اين هم
مذاكره كنندگان كشورمان از «جمشيد ممتاز» از استادان برجسته دانشكده حقوق و علوم
سياسي دانشگاه تهران و «اميرحسين زماني نيا» از اعضاي سابق تيم مذاكره كننده هسته
يي ايران در مذاكرات هسته يي بهره برده بودند.
در كنار اين اخبار
ديروز عباس عراقچي از احتمال سفر اعضاي اروپايي 1+5 به ايران پيش از مذاكرات وين 5
خبر داد. او همچنين خبر داد كه در ديدار امروز مذاكره كنندگان ايران و امريكا در
ژنو، هلگا اشميد، معاون اشتون نيز حضور خواهد داشت و و هيچ موضوعي غير از مباحث
هسته يي با 1+5 مطرح نمي شود. وي تاكيد كرد: مذاكره با 6 كشور سخت و پيچيده است و
بايد مواضع اين كشورها با يكديگر هماهنگ باشد چون ايده هاي مختلفي وجود دارد. به
عقيده عراقچي مذاكرات دوجانبه در قبل و بعد از گفت وگوها رايج بوده و همواره وجود
داشته يا در حاشيه جلسات يا قبل و بعد از آن برگزار شده است. عراقچي همچنين در
توضيح چرايي انجام مذاكره دو جانبه با امريكا گفت كه بيشتر تحريم ها توسط امريكا
اعمال شده و ساير كشورهاي عضو 1+5 در آن دخالتي نداشته اند. از اين رو از جمله
موضوعاتي كه درباره آن صحبت مي شود بحث تحريم ها است كه بايد برداشته شود. عضو
ارشد تيم مذاكره كننده هسته يي ايران كه با شبكه خبر سيما سخن مي گفت، همچنين
درباره سطح هيات امريكايي با توجه به حضور چهره هاي جديد در تيم مذاكره كننده
امريكا گفت: در اين باره تفسيري نمي كنم، آقاي برنز سابقه چنين مذاكراتي را دارد و
به هر دليلي در اين مقطع تصميم گيري شده كه ايشان در مذاكرات حضور يابد. او در ژنو
نقش موثري داشت و اميدواريم حضورش مثبت باشد. از ايران نيز بنده و آقاي روانچي،
معاون اروپا و امريكا مسووليت هيات را به عهده داريم. عراقچي همچنين با بيان اينكه
هيات ايراني قرار است چهارشنبه و پنجشنبه براي شركت در اجلاس خلع سلاح به رم سفر
كند، گفت: در ايتاليا با سرگئي ريابكوف همتاي روسي خود نيز براي انجام مذاكرات
دوجانبه تصميم گيري كرده ايم و احتمال دارد كه با همتايان خود از چند كشور اروپايي
عضو 1+5 نيز مذاكرات دو جانبه يي داشته باشيم يا اينكه ممكن است همتايان من تا قبل
از مذاكرات ايران و 1+5 در 26 خردادماه به تهران سفر كنند و اين مذاكرات انجام شود
تا بتوانيم با آمادگي بيشتري در مذاكرات 26 خرداد شر كت كنيم.
آرمان نیز در گفت
و گویی با ناصر نوبری به مرور مذاکرات هستهای و از جمله در دوره لاریجانی و جلیلی
پرداخته است. این دیپلمات سابق با مرور شرایط شروع کار لاریجانی به عنوان مذاکرهکننده
ارشد ایران گفته: کار دیگر سخت شده بود، آقای لاریجانی باید قطار درحال حرکتی را
هدایت میکرد که اساساً ریلگذاری و مسیرش غلط طراحی شده بود، این روزها طوری تبلیغ
شده که گویی رفتن پرونده ایران به شورای امنیت و آغاز صدور قطعنامههای شورای امنیت
محصول دوره آقایان لاریجانی و احمدینژاد است درحالی که این تحریف تاریخ است. وقتی
در آخر دوره آقای خاتمی، استراتژی اعتمادسازی شکست خورد، طرف غربی به تعهداتش عمل
نکرد. آقای خاتمی، غرب را به عدم وفای به عهد و بداخلاقی متهم کرد درحالی که
امروزه انتظار بر رعایت اخلاق و اصولاً تکیه بر اخلاقیات در مناسبات بینالمللی
حاکی از ناآشنایی و ناشیگری صرف است. کشور تصمیم گرفت حال که استراتژی اعتمادسازی
در دوره آقای خاتمی شکست خورده در همین دوره و توسط دولت خاتمی پلمبها دوباره باز
شود و تمامی تعلیقها پایان یابد و مجدداً غنیسازی آغاز شود و این اقدام توسط دولت
آقای خاتمی و در دوره همین تیم فعلی و دو هفته قبل از روی کارآمدن آقای احمدینژاد
صورت گرفت که در ابتدای دوره آقای احمدینژاد و لاریجانی به تلافی اقدام دولت خاتمی
در شکستن پلمبها پرونده به شورای امنیت رفت و صدور قطعنامهها آغاز شد. آقای لاریجانی
در شرایط بسیار سختی کار را با جدیت پیش بردند اما رقابتهای داخلی مبنی بر اینکه
پایان پیروزمندانه پرونده هستهای بهنام چه کسی تمام شود، موجب برکناری وی شد و
کار عقیم ماند.
وی در ادامه
درباره ضعفهای ایران در مذاکرات دوره جلیلی گفته است: در این دوره مشکل این بود
که بهجای توجه به جریان اصلی حاکم در روابط بینالملل که «توازن قوا» و «معادلات
قدرت» است، صرفاً به مذاکره بر اساس «منطق» پرداخته شد و تمام مدت تلاش بر این بود
که برتری «منطق» ایران ثابت شود. در سالهای آخر هم، دولت، تیم مذاکرهکننده را
تنها گذاشت و علناً رئیسجمهور کنار کشید و پشت تیم مذاکرهکننده خالی شد و این
شکاف فرصتی طلائی به آمریکائیها داد که تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی و بهقول
خودشان کمرشکن را اعمال کنند و بهجای اینکه ما شکاف در معادلات قدرت ایجاد کنیم،
آنها در پرتو شعارهای دولت قدرتهای بزرگ را علیه ما متحد کردند و بین ما شکاف ایجاد
کردند. دیپلماسی هستهای صرفاً به انجام مذاکره در اتاق مذاکره محدود نمیشود. در یک
عملیات دیپلماسی حرفهای چند وجهی و پیچیده، خود مذاکرات تا 20 درصد نقش را ایفا میکند.
بیش از 80 درصد کار در هدایت و مدیریت کار با انواع روشها و انواع متنوع قدرتها
و انگیزهها در سطح جهانی توام با نوع سیاستهای داخلی اقتصادی و تبلیغاتی
و….عمل میکند. همه باهم باید مانند یک ارکستر هماهنگ عمل کنند تا نتیجه حاصل
شود. مذاکرات در واقع شوت آخر فوروارد در یک بازی فوتبال با یازده یار است که فقط
وقتی پیروزی حاصل میشود که گلر، بکها و هافبکها همه وظایف خود را در طول بازی
90 دقیقهای خوب ایفا کنند و سرمربی با دقت با نوع ارنج و هدایت کل تیم بتواند سیستم
دفاعی طرف مقابل را بههم بریزد و راه نفوذ برای یک شوت سرنوشتساز را فراهم کند.
البته زیرکی و قدرت تکنیکی آن فوروارد هم در اینکه از فرصت فراهمشده، بهترین نتیجه
را حاصل کند، اهمیت پیدا میکند و نباید کسانی را در خط فوروارد قرار دهید که بهراحتی
فرصتهای طلائی فراهمشده را برباد داده و از دست میدهند. وقتی رئیسجمهور کنار میکشد
و میگوید من با مسأله هستهای کاری ندارم، مانند این است که سرمربی بگوید من دیگر
کاری با بازی فورواردها ندارم و تیم را در بازیسازی و فرصتسازی برای فورواردها
هدایت و رهبری نمیکنم. همان موقع که آقای احمدینژاد چنین موضعی اتخاذ کردند، باید
فوراً آقای جلیلی استعفا یا آقای احمدینژاد از ریاستجمهوری کنار میرفتند. در هر
حال منافع ملی اصل است و نه منافع شخصی و باندی. کشوری که درحال مناقشهای بزرگ با
تمام قلدرهای جهان است که نمیتواند با تشتت به نتیجه برسد، وحدت و یکپارچگی و
انسجام ضرورت قطعی است.
فيضيه يا انگليس؛
مسأله اين است!
هجير تشکري در
سرمقاله روزنامه ابتکار با نقل این جمله از شهيد مرتضي مطهري که «روحانيت عوام زده
ي ما… آنگاه که مسئله ي اجتماعي مي خواهد بيان کند….طوري نسبت به اين مسائل
اظهارنظر مي کند که با کمال تأسف علامت تأخر و منسوخيت اسلام به شمار مي رود و
وسيله به دست دشمنان اسلام مي دهد.» نوشته: در تاريخِ متأخر ايران «شريعتي» از
معدود کساني است که با صراحت از «اسلام منهاي آخوند» سخن رانده است. از همين رو او
را از «منهاييون» مي دانند. در مقابل، «مطهري» تز ياد شده را با صداقت، استعماري
مي دانست. واقعيتِ امروز جامعه امّا چيز ديگري است. نه اسلامِ منهاي روحانيت
امکانِ تحقق يافت، نه لزوماً تز شريعتي را مي توان استعماري خواند. امروزه نيز
آنگونه که شريعتي پيش بيني مي کرد اسلامِ قم و مشهد تغيير کرده و آن اسلامِ پيشين
نيست. اگر چه شايد در اين فقره مشکله ي تاريخي به بيان مطهري «نحوه ي ارتزاق
روحانيون» باشد، امّا در ميان اين صنفِ تأثيرگذار و غير قابل انکار، آبشخورهاي فکري
متفاوت، نتايج و پيامدهاي مختلف مي آفرينند. «اختلاف…از نظرگاه» بر مي خيزد و
موضوع به خوانشها و قرائتهاي گوناگون از دين قابل ارجاع است. دست کم در صدساله ي
اخير جدال دو گروه از روحانيت ديدني بود، سنگوارگي و ذهنيتِ متصلبِ تاريخي وجه
بارز و غالبِ طيفي از روحانيون بوده است و در مقابل، گشاده رويي، آزادگي و استقبال
از دست آوردهاي جهان جديد، شاخصِ شناخت طيفي ديگر. نزاعِ مشروطه خواهي و مشروعه
خواهي يکي از نمونه هاي عمده ي اين دوآليته است. در انقلابِ مشروطه گلوله ي مشروعه
خواهان سينه «شيخ مهدي نوري» را شکافت تا پسر، شهيدِ مشروطه خواه ناميده شود؛ و
طنابِ دارِ مشروطه خواهان بر گردنِ پدرش «شيخ فضل الله نوري» رفت تا پدر، «شيخ
شهيد» مشروعه خواه لقب گيرد. به راستي چه کسي راه را درست مي رفت؟ پدر يا پسر؟!
نزاعِ تفاسيرِ
آقايان روحاني – مصباح به رغمِ
دخالتِ ساير مسائل، پديده اي است طبيعي و بديهي. کما اينکه دعوا بر سر بهشت و جهنم
نيز از دو نوع مواجهه (ي هر دو هم دلسوزانه) با سعادت و شقاوتِ مردم حکايت مي کند.
ديدگاهي که مردم را پيش و بيش از خودِ آنان دوست دارد، و ديدگاهي که امرِ مردم را
به خودِ مردم وا مي نهد. واقعيت آن است که آنچه مسأله زا و غير عادي است مارپيچ
بازي و چرخشهاي غريبِ برخي از طرفينِ اين تفاسير در مقاطعِ مختلف است، نه
پلوراليسمِ طبيعي و حتّا مواضعِ غيرطبيعي برخي از طرفين.































