ماه مبارک رمضان بهانهای شد تا مانند تمام کسانی که در طول سال با قرآن، این کتاب انسانساز بشر انس کمتری دارند همراه شویم و به دنبال افرادی که در این حوزه فعالیت دارند برویم و از آنچه در مسیر قرآن و اهلبیت علیهم السلام انجام دادهاند پرسوجویی داشته باشیم.
شاخههای طوبی، این بار با خانم مرصعیان، بانوی روشندلی که مدیر مجمع خواهران مکتب ولی عصر (عج) آران و بیدگل هستند گفتوگویی داشته که قطعا خواندنی است.
مجمع خواهران مکتب ولی عصر (عج) از چه سالی شروع به فعالیت کردهاست؟
از سال ۱۳۸۸ فعالیتمان را آغاز کردیم.
اعضای مجمع شما چند نفر هستند؟
در حدود ۸۰ نفر مسئول، معلم و عضو فعال داریم که کلاسها و برنامههای مجمع را اجرا میکنند.
در چه زمینههایی فعالیت میکنید؟
ما در مجمع فعالیتهای قرآنی انجام میدهیم، مهد و پیش دبستان قرآنی داریم و کلاس قرآن برای تمام مقاطع سنی برگزار میکنیم. این کلاسها شامل روخوانی، روانخوانی، حفظ، تجوید، تفسیر، قصههای قرآنی و… میشود. همچنین کلاسها و برنامههای هفتگی مختلفی مثل کلاس احکام، کامپیوتر یا برنامه کتابخوانی و موارد این چنینی را به تناسب نیاز مخاطبین برگزار میکنیم. تقریبا هر هفته یک همایش برای جوانان و مادران برگزار میکنیم و نیز بنابر مناسبتهای مذهبی مراسم مختلفی در سطح آران و بیدگل بر پا میکنیم. جدا از این فعالیتها برنامههای تفریحی، اردویی و مسابقاتی را برای سنین مختلف داریم که مورد استقبال زیادی هم قرار میگیرد. یک بخش از فعالیتهایمان هم کارهای تحقیقاتی، پژوهشی و مانند اینهاست.
این همایشها در چه مکانی برگزار میشود؟
همایشها گاهی در زیارتگاههای شهر مثل امامزاده قاسم برگزار میشود اما بیشتر اوقات در خود مرکز برگزار میشود که از افراد مختلفی نیز دعوت به عمل میآید. مکان مرکز ما فضای یک مسجد است که بیش از ۴۰ سال پیش ساخته شده و ما سعی کردیم از همین مکان کوچکی که داریم و تقریبا استیجاری هم هست، بتوانیم استفاده بهینه داشته باشیم. منظورم از استیجاری این است که هیئت امنای مسجد به طور ماهیانه و سالیانه مبلغی را از ما دریافت میکنند.
موضوع همایشهایتان را چطور انتخاب میکنید؟
بنابر مناسبتهای مختلف بحثهای کارشناسی و مشاورهای که مورد نیاز اجتماع است را انتخاب میکنیم. این همایشها یک هفته در جمع جوانان و یک هفته در جمع مادران با حضور کارشناسان برگزار میشود. این برنامهها به صورت میزگرد یا گروهی است که سخنران برای مخاطبین صحبت میکند و اگر افراد سوالاتی داشته باشند هم میپرسند؛ مثلا همایشهای تربیتی برای فرزندان، همایش همسریابی، همسرداری، دوستیابی، رابطه اجتماعی جوانان و… که به بحث در مورد اینکه چطور دوست پیدا کنند و چه کسی را به دوستی برگزینند در آینده چه نوع همسری را انتخاب کنند و موارد اینچنینی پرداخته شده و سؤالاتی که در این زمینه داشتند مطرح و پاسخ داده میشود. در مورد کارشناسان هم سعی ما این است که کارشناسان خوب و با تجربه را انتخاب کنیم و تا به حال کارشناسانی که در رادیو و تلویزیون برنامه داشتند و نیز کارشناسانی از تهران، قم، کاشان، اصفهان و خود شهرستان که در حوزه فعالیتشان تخصص داشتهاند را دعوت کردیم.
مسابقاتی که برگزار میکنید در چه موضوعاتی است؟
موضوعات قرآنی، احکام، احادیث و امثالهم را انتخاب میکنیم.
انگیزه شما از ورود به این حوزه چه بود؟ چه خلاهایی را احساس کردید که شروع به این فعالیتها کردید؟
من نابینا هستم. از دوران کودکی در رویاهای من که به صورت بازی و قصههای کودکانه بود یک سری برنامههایی برای خودم داشتم. زمانی که بزرگ شدم، با اینکه سواد خواندن و نوشتن نداشتم، به حوزه علمیه رفتم و ده سال آنجا درس خواندم و پای درس اساتید مجربی مثل حضرت آیتالله یثربی بودم. دکترا را هم شروع کردم ولی به خاطر اینکه کارهای فرهنگیمان زیاد بود ادامه ندادم چون باید کاشان درس میخواندم و با وضعیت جسمانی که داشتم و باید اینجا را هم اداره میکردم لازم بود حضور فیزیکی داشته باشم. نمیتوانستم هم اینجا باشم و هم کاشان؛ آن موقع هم تلفن و تلفنهمراه به این راحتی نبود و امکان ارتباط و مدیریت از دور میسر نبود. بعد با خودم فکر کردم این درسی که میخواهم ادامه بدهم برای چیست مگر نه اینکه برای این است که میخواهم کارهای فرهنگی انجام بدهم و آن را گسترش دهم. برای همین حدودا پانزده سال است که درس را ترک کردم یعنی ۲۵ سال است که فعالیتهای فرهنگی را شروع کردم که ۱۰ سالش را درس میخواندم و بعد از آن دیگر تنها کار و فعالیت فرهنگی داشته و دارم.
بودجه فعالیتهایتان را چطور تامین میکنید؟
از طریق کمکهای مردمی اما آنچه که در اهدافمان هست، ۱۰۰ درصد است ولی چیزی که به دست ما میآید ۲۰ درصد است و ۸۰ درصد را میماندیم که چه کار بکنیم.
چقدر به هدفتان رسیدید و چقدر با اهدافتان فاصله دارید؟
اینکه اهداف ما چقدرش مورد قبول خداوند و امام زمان علیه السلام هست را نمیدانم. من در حد فکر کوتاه خودم میگویم، ما به آنجایی که میخواستیم برسیم، ۲۰ درصدش را رسیدیم. اصل هدفمان ارتقاء سطح فکری جامعه، مخصوصا جوانهاست که این قدر دشمن روی آنها سرمایهگذاری میکند. وظیفه ما این است، هرچه که دشمن در این زمینه سرمایهگذاری میکند ما بیشتر از آن باید سرمایهگذاری کنیم. مسئله دیگر اینکه همه ما داریم یک هدف را میپیماییم، جمهوری اسلامی به همراه بقیه سمنها و موسساتی که کار فرهنگی میکنند، همه دارند زمینهسازی ظهور امام زمان علیه السلام را انجام میدهند و ما هم پایه اهدافمان همین است که بتوانیم انشاءالله در این زمینه حتی درصد کمی موثر باشیم.
استقبال از برنامهها و کلاسهایتان چطور است؟
کمتر از چیزی است که انتظار دارم. شما بهتر میدانید که به هر اندازهای که سرمایهگذاری کردید، به همان اندازه هم جواب میگیرید. ما به اندازهای که از نظر مالی میخواهیم سرمایهگذاری کنیم و نمیتوانیم، خودمان را در این زمینه صرف و خرج میکنیم و انتظار داریم که جواب بیشتر از این بدهد ولی مردم دنبال این هستند که تشویقاتی که برایشان میگذاریم بیشتر شود. هدایایی که برایشان در نظر میگیریم، بیشتر شود.
کار فرهنگی با کلاسهایی که جلوه دنیایی دارد و موضوعات دنیایی در آن هست، خیلی تفاوت دارد؛ مثلا اگر شما یک کلاس کامپیوتر بگذارید، میگویید که اگر بخواهی یک دوره کامل را شرکت کنی باید ۲۰۰هزار تومان بپردازی؛ آنها هم راحت میپردازند و میآیند. منتهی اگر کار فرهنگی برای همان فرد بخواهی انجام دهی باید همان ۲۰۰هزار تومان را خرجش کنی. کار فرهنگی با کاری که موضوعات دنیایی دارد اینقدر فرق دارد. به همین خاطر ما نه تنها نباید از آنها مبلغی را دریافت کنیم، بلکه باید خرجشان کنیم تا بیایند. به همین خاطر ما یک مقدار در مضیقه هستیم.
استقبال از اردوها و برنامههای تفریحی چطور است؟
اردوها را خوب استقبال میکنند. ما هر هفته هم اردو داشته باشیم، یک یا دو اتوبوس از افراد استقبال میکنند. حتی اگر قرار باشد که هزینهاش را هم خودشان بپردازند.
از مشکلاتی که در مسیر فعالیتهایتان دارید برایمان بگویید.
ما از نظر مکانی خیلی مشکل داریم. مکان ما در مسجد صاحب الزمان بیدگل است که قدمتش ۴۰ سال یا بیشتر است. هم جا کم است و هم فضا قدیمی است. ضمن اینکه در اختیار ما نیست که بخواهیم شکل و شمایلی به آن بدهیم تا از آن حالت قدیمی بودن بیرون بیاید؛ مردم هم که چشمشان به ظاهر است. البته در حال رایزنی با افراد خیر هستیم اما هنوز جواب خوبی نگرفتیم که یک جایی را کنار و همجوار مسجد داشته باشیم و تهیه کنیم تا افراد استقبالشان بیشتر شود و جای ما هم وسیعتر بشود که صاحبش خودمان باشیم و در اختیار خودمان باشد.
مشکل دیگرمان این است که اگر ما بتوانیم از بین این ۸۰ نفر به ۵ نفر حقوق خوبی بدهیم، یعنی یک حقوقی که جواب مخارج امروز را بدهد، کار ما خیلی بهتر از این پیش میرود ولی به جز ۲، ۳ نفر که حقوق خیلی کمی به آنها میدهیم، بقیه افراد به صورت افتخاری و فی سبیل الله کار میکنند. تقریبا باید بگوییم این نقص برنامه ماست، چون افراد هرچند افتخاری و به خاطر خدا و آقا امام زمان بیایند اینجا خدمت کنند، اما با خانوادههایی روبرو هستند که باید مبالغی را به آنها کمک کرد. به همین خاطر مجبوریم کاری را که یک نفر میتواند انجام بدهد و حقوق بگیرد بین ۱۰ نفر تقسیم کنیم؛ مسلما کار درست پیش نمیرود. این از نقص برنامه و کمبودهای ماست.
زنان آران و بیدگل معمولا اوقات فراغتشان را چطور میگذرانند؟
آران و بیدگل یک منطقه مذهبی و سنتی است؛ بیشتر اوقات فراغت هم در زمان بعدازظهر است. تمام جلسات مذهبی و معنوی و کلاسهای قرآن و امثال اینها بیشتر در بعدازظهرها برگزار میشود و زنان نیز اوقات فراغتشان را در این مراسمهای مذهبی میگذرانند. خانوادهها هم معمولا اوقات فراغتشان را در امامزادهها و پارکها میگذرانند.
شرایط ویژه خودتان در آران و بیدگل چگونه است؟ مشکلی ندارید؟
من اگر بخواهم از اینجا تا در خانه همسایه بروم باید با کمک دیگران بروم؛ چون شهر ما شهر کوچکی است و به خاطر تعصباتی که برای افراد هست و همه همدیگر را میشناسند نوع رفتار مردم فرق میکند. در شهرهای دیگر شخص نابینا راحت میتواند عصایش را دستش بگیرد و راه را هم که بلد است، چون نابیناها یک حسی دارند که میتوانند زود راه را پیدا کنند و همه جوره راحت هستند و میتوانند حرکت داشته باشند ولی بنده و کلا نابیناهای شهر ما اینطور نیستند. مخصوصا بنده که همه شهر مرا میشناسند.
بنابراین اگر من ۵ دقیقه بخواهم گوشه خیابان معطل کسی بمانم، ۱۰ نفر میآیند و میگویند فلانی میخواهی برسانیمت، چه برسد به این که بخواهم عصا دستم بگیرم. اگر بخواهم عصا دستم بگیرم که چهل نفر دور من جمع میشوند و میگویند که خودمان میبریمت. ایاب و ذهاب من به تنهایی نیست یا با ماشین و یا با افراد دیگر است که اینها کمی آزاردهنده است.
به نظر شما اگر کسی بخواهد یک سمن در حوزه زنان در آران و بیدگل تاسیس کند اولویت با چه موضوعی است؟
اولویت در زمینههای تربیتی و نهادینه کردن بعضی از فرهنگهایی است که در جامعه ما مرسوم نشدهاست؛ مثلا به قول یکی از کارشناسان، کشورهای توسعهیافته، وقتی میخواهند یک طرح، دستگاه و سیستمی را در کشورشان پیاده کنند، اول فرهنگسازی میکنند و بعد آن طرح را پیاده میکنند، ولی در کشور ما برعکس است. اول آن را پیاده میکنند، بعد که دچار مشکل شدند، میخواهند فرهنگش را به مردم یاد بدهند.
خیلی از افراد این وسط فدا میشوند؛ مثل استفاده نادرست از اینترنت یا امکانات موجود از گوشیهای پیشرفته. اینها باید فرهنگسازی شود. دشمن در گذشته در مرزها با ما میجنگید و الان در تلویزیون، ماهواره و… این یک واقعیت است، چرا؟ چون فرهنگسازی نشدهاست. پس این نقص برنامه ماست که باید برای رفعش مراکزی تشکیل شود و مهمترین هدفشان فرهنگسازی و آموزش باشد تا در آینده با مشکلات کمتری روبهرو شویم؛ ما هم سعی میکنیم این کار را انجام دهیم.
مشکلات زنان و خانواده در آران و بیدگل در چه حوزههایی است؟
برجستهترین مشکل، مشکل بیکاری و مسائل اقتصادی است که در منطقه ما خیلی باعث آزار میشود. کار وظیفه مردان است که نانآور خانه هستند ولی الان در محله ما متاسفانه باید بگویم که چند نفر از مادران هستند که میروند در شیفت کارخانه و شرکتهای قالیبافی کار میکنند و کارهایی که مطابق شان یک زن نیست را انجام میدهند، برای اینکه درآمدی داشته باشند و پولی دستشان باشد که کمک خرج خانواده باشند این یعنی که شوهر آنها یا دنبال کار نیست و کاری ندارد که به دنبالش برود و یا آن کاری که دارد به دردش نمیخورد و کفاف زندگیاش را نمیدهد.