موزه هنرهای معاصر در سالهای گذشته به سمت و سویی حرکت کرده که هیچ افق روشنی پیش رویش نیست و همین فضا منجر به نگرانی جدی برجستهترین هنرمندان و فعالان هنرهای تجسمی کشور شده است؛ نگرانیهایی که بخشهایی از آن درباره مخزن این موزه قابل تعمیم به دیگر موزهها نیز بوده و هست و تاکنون گامی برای رفع این نگرانی برداشته نشده است.
به گزارش «تابناک»، موزه هنرهای معاصر تهران یکی از ده موزه برتر هنر معاصر جهان، به واسطه در اختیار داشتن مخزنی عظیم از آثاری منحصر به فرد و شاهکارهایی از بزرگترین هنرمندان نقاش و مجسمهساز اروپایی و آمریکایی از زمان تاسیس تاکنون همواره نگاه جهانیان را به خود جلب کرده و بسیاری از چهرههای برجسته هنری به تحسین این مجموعه پرداختهاند.
ادوارد لوسی اسمیت مورخ انگلیسی و منتقد مطرح هنر معاصر جهان درباره آن گفته است: «موزه هنرهای معاصر تهران یکی از مهمترین و کاملترین مجموعه شاهکارهای هنر تجسمی معاصر جهان را در اختیار دارد. گنجینه این موزه با در بر داشتن آثاری از آغاز دهه 1870 تا پایان دهه 1980 تصویری جامع از رویدادهای مهم پیشرفت و توسعه هنر نقاشی و مجسمهسازی غرب از طلوع امپرسیونیسم تا پیروزی مینیمالیسم ارائه میکند.»
بزرگترین، مهمترین و جامعترین مجموعه از هنر غربی در قاره آسیا در سال ۱۳۵۶ خورشیدی (۱۹۷۷ میلادی) در گوشه غربی پارک لاله و در زمینی به مساحت ۲۰۰۰ متر مربع (به جز باغ تندیسها) با تلفیفی از سنت و مدرنیسم بنا شد و در سالهای پس از انقلاب، این مجموعه در قالب یک موسسه، جزو زیرمجموعههای معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد تا بدین ترتیب این نهاد متولی ارزشمندترین آثار هنری موجود در ایران شود؛ مجموعهای که 2.5 میلیارد دلار ارزش گذاری شده و طبیعتاً به مرور زمان این ارزش در حال افزایش است.
در گنجینه هنرمندان مغرب زمینِ این موزه عظیم، آثاری از چهرههایی چون کلود مونه، پل گوگن، پابلو پیکاسو، کامیل پیسارو، ونسان ونگوگ، کیس وان دونگن، ادوارد مونش، مارک شاگال، خوآن میرو، لوئیس والتات، واسیلی کاندینسکی، مارسل دوشان، ژرژ رنو، فرنان لژه، ژرژ براک، رنه ماگریت، سالوادور دالی، ویلم دکونیگ، مارک روتکو، اندی وارهول، هنری مور، مارینو مارینی، آلبرتو جاکومتی، امبرتو بوچینی و… نگهداری میشود.
در گنجینه آثار هنرمندان ایرانی نیز آثاری ارزشمندی نگهداری میشود که قدیمیترین آنها، مجموعه شاهنامه شاه طهماسبی با 118 برگ است که در سالهای اخیر با تابلو «زن شماره 3» اثر دکونینگ، معاوضه شد و در کنار این اوراق بینظیر، آثار کمالالملک و شاگردانش مربوط به دوره قاجار، آثاری از محمود فرشچیان، محمد احصایی، جلیل رسولی، ایران درودی، سهراب سپهری، آیدین آغداشلو، علیرضا اسپهبد، هانیبال الخاص، فرامرز پیلارام، صادق تبریزی، پرویز تناولی، حسین زندهرودی، معصومه سیحون و… جزو آثار چشمگیر است.
در سالهای پس از انقلاب، با توجه به تحولات رخ داده و سپس فضای جنگ، اساساً امکان و زمینه لازم برای خرید آثار مشابه و توسعه گنجینه مذکور نبود و حتی در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، برخی از لزوم فروش این آثار و استفاده درآمد حاصله برای هنر معاصر ایران سخن به میان آوردند که خوشبختانه در قبال چنین رویکردهای تندروانهای مقاومت شد و این مجموعه عظیم هنری برای کشورمان باقی ماند اما این مجموعه عظیم دقیقاً شامل چه آثاری میشود و از هر هنرمند چند اثر با چه مشخصاتی در موزه هنرهای معاصر نگهداری میشود؟
این پرسشی است که در نامه 117 هنرمند برجسته و فعال مطرح هنرهای تجسمی نیز به عنوان یکی از مطالبات مطرح شده است. در این نامه امضای آیدین آغداشلو، ابراهیم حقیقی، امیر اثباتی، لیلی گلستان، بکتاش سارنگ، فرح اصولی و… را در ذیل خود داشت تاکید شده بود، کتابی از بخشی از گنجینه موزه به صورت ناقص منتشر شده اما لازم است مجموع آثار موجود در انبار از جمله آثار تاریخ عکاسی با تصاویر، مشخصات کامل و اسناد مربوط جهت تسهیل کار محققین و جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده احتمالی به شکل کاتالوگ و در تارنمای موزه منتشر شود.
این دغدغه هرچند شاید با پاسخهایی همچون ثبت معمول آثار اینچنینی در وزارت فرهنگ و ارشاد، سازمان میراث فرهنگی و همچنین وزارت اقتصاد و دارایی و همچنین حفظ با حضور امین اموال همراه شود اما واقعیت آن است که وقتی درباره 2.5 میلیارد دلار اثر هنری شاخص جهان و میلیونها دلار اثر متعلق به هنرمندان ایران سخن به میان میآید، حداقل انتظار، انتشار لیست دقیق آثار موجود در مخزن این موزه به انضمام مشخصات همچون دیگر موزههای بزرگ دنیا است تا در صورت آسیب دیدن یا فقدان یک اثر یا بخشی از آثار بتوان پیگیرش باشد.
این موضوع در حال حاضر نه صرفاً درباره موزه هنرهای معاصر بلکه درباره مخازان دیگر موزهها چون کاخ موزه سعدآباد، کاخ موزه گلستان و موزههای ایران-باستان و دیگر مجموعههای تاریخی و هنری کشور میسر نیست و همین امر نگرانیهای وسیع را همواره در پی داشته که مشخص نیست چرا ارادهای برای پاسخگویی به این نگرانیها و شفاف سازی در این زمینه وجود ندارد. البته چالشهای فراوان دیگری نیز در قبال این موزه و دیگر موزهها وجود دارد که در نامه 117 امضایی به آنها اشاراتی شده بود اما گام اول، شفاف سازی و با تغییر نگاه مدیران فرهنگی دولت، باید پاسخ منطقی به این مطالبات داد.