گوناگون

صدقه‌ها را در سطل زباله بریزید تا به نیازمندان برسد!

140448 522شک داریم کسی در کشورمان باشد که تا کنون صحنه‌ای تا این اندازه رقت بار را ندیده باشد؛ صحنه‌ای که اغلب با دیدن آن ابراز تاسف کرده و چه به بسا کلماتی هم درباره مسئولان غافل از اوضاع پشت بند آن بر زبان بیاوریم اما به مرور تکرار دیدن آن برای‌مان عادی شده است؛ همان گونه که برای مسئولان عادی شده!

به گزارش «تابناک»، اگر تا دو سه دهه پیشتر، از جمله مظاهر گستردگی لجام گسیخته شهرنشینی در کشورمان، شکل گیری حلبی آبادها و زندگی کوخ نشینی پیرامون کلانشهرها بود، حالا آن نقطه ضعف رشد و نمو کرده و به مددد مهاجران داخلی و خارجی، به ابعاد آن افزوده شده است.

اگر روزی حاشیه نشین ها به ارتکاب بزه، تخلف و قانون شکنی شهرت داشتند و طبقه پایینی از جامعه را نشان می‌دادند، حالا سطح زندگی متوسط اینقدر بالا رفته که از یکسو مرز حاشیه نشینی و شهرنشینی کمرنگ شده و از سوی دیگر، دشواری های امرار معاش موجب قوام یافتن مشکلاتی شده که دیگر حتی مشکل نامیدنشان دشوار است.

اینجاست که امثال دستفروشی که روزگاری زشت دانسته می‌شد و به دلیل مشکلات همراه با آن چون سد معبر، مبارزه شدیدی با آن صورت می‌گرفت، به امری عادی و رومزره تبدیل شده که حتی مقابله با آن در مترو و اتوبوس‌های شهری، با اصول اخلاقی بسیاری هم خوانی نداشته و به همین دلیل به فراموشی سپرده شده است.

از طرف دیگر، اگر روزگاری تهیه و توزیع مواد مخدر و مشروبات الکلی به حاشیه ها نسبت داده می‌شد، اکنون به جایی رسیده‌ایم که حتی در فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی، گنگسترها و باندهای مخدر از نیمه بالایی شهر سر بر می‌آورند و جای ایشان را در حاشیه نشین ها، خرده فروشها، خرده سارقان و بزه کاران معمولی در تیراژ بالا گرفته و در مجاورتشان، مردمانی شریف زندگی می‌کنند که برای امرار معاش خیلی وقت است منیت را در خود کشته‌اند.

اگر روزگاری گدایان، سرشناس بودند و می‌شد به کمک انگشتان دست تعدادشان را در هر محله شمرد و حتی القابشان را مرور کرد، حالا هم تعداد ایشان فزونی یافته و هم شمار فقرا زیاد شده و هم کسانی که در مسیر کوشش برای جدایی از فقر، کسب و کاری تازه تاسیس را پی می‌گیرند.

کافی است پایین تا بالای گذری را در تهران یا برخی کلانشهرهای مشابه این شهر طی کنیم تا با افرادی مواجه شویدم که سر در سطل زباله فرو برده و سعی دارند از میان انواع و اقسام دور ریزهای شهروندان، برای خود نانی درآورند؛ افرادی که حتما معرف حضور همه مان هستند!

بر سر هر سطل زباله که توقف کنیم، چندین نوبت مراجعه به آن را در طول روز شاهد خواهیم بود و اینقدر این روند ناراحت کننده ادامه می‌یابد که نمی‌توانیم منکر شکل گیری کسب و کاری جدید در باب زباله گردی در شهر شویم اما هر چه به ذهنمان فشار می‌آوریم، حتی در حد یک اظهار نظر مسئولان در این باره به یاد نخوایم آورد.

گویی نه مسئولی ایشان را دیده، نه نهاد حمایتی ای نسبت به ایشان احساس مسئولیت کرده، نه جامعه شناسی با ایشان مواجه شده، نه رسانه ملی سری به دیارشان زده و نه در عبور و مرور روزمره هیچ مسئول و نهاد مسئولی، زباله گردان رصد شده اند!

اما هرچه کسانی که باید می‌دیدند، ندیدند، مردم کوچه و بازار ایشان را می‌بینند، راجع به ایشان با هم گپ و گفت کرده و در تحلیلهای خود، مقصران را شناسایی و به صف می‌کنند و در نهایت به  سهم خود به این دست مشکلات جامعه واکنش نشان می‌دهند؛ واکنشی که گاه به دنیای مجازیراه پیدا می‌کند به این امید که دیده شده و موجبات شکلگیری حرکتی اصلاحی را رقم بزند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا