گوناگون

قلب شهر در تسخیر بانک ها

81228059 5807365

هر روز در مکان های مهم شهر یاسوج؛ مرکز کهگیلویه و بویراحمد ساختمان های کهنه رنگ و رو رفته نابود می شود و به جای آن ساختمان های شکوهمند بزرگی ساخته می شود که پس از چند روز تابلوی یکی از بانک ها بر بالای آن می نشیند.

موسسه های مالی و اعتباری همچون بانکها در جستجوی جای پایی در مرکز شهر هستند و چند ماه پس از افتتاح، مکان بهتر و بزرگتری را تسخیر می کنند.

از زمان افتتاح نخستین بانک در کهگیلویه و بویراحمد سال های خیلی زیادی نمی گذرد اما از آن روز تاکنون بانک ها و موسسه های مالی اعتباری با شعبه های بسیار در شهرهای گوناگون استان کار می کنند.

به ظاهر کار ساده ای است، پول را از برخی مردم بگیر، آن را به شماری دیگر از آنان بده، سود این کار را بین خود و دارنده آن بخش کن.

اما این همه داستان مردم و بانک ها نیست، چون مردم، هرروز تهیدست تر و بدهکارتر و بانک ها هرروز بیشتر، فربه تر، بزرگتر و داراتر می شوند.

این را می توان از ساختمان های شکوهمند، بزرگ و با کارمندان بسیاری که هر روز شمار آنان بیشتر و بیشتر و مشتریانی که هرروز بدهکار و بدهکارتر می شوند فهمید.

شب می خوابی، بامداد بلند می شوی، می بینی جای چند مغازه نوشت افزار فروشی را که هر روز می دیدی، شعبه یک بانک یا موسسه مالی و اعتباری گرفته است.

* شعبه های بیشتر، بدهکاران بیشتر؛ سود جای ثواب را گرفت

بیشتر موسسه های مالی و اعتباری در آغاز دو ویژگی مشترک داشتند، یکی عنوان قرض الحسنه آنها و دیگری نامی که برای خود بر می گزیدند که بیشتر نام های مورد اعتماد مردم ایران از جمله نام امامان (ع) بود.

این موسسه ها که در ظاهر می بایست وام های قرض الحسنه می دادند تا مشکلات مردم برطرف شود و مالکان آنها از این راه ثوابی ببرند در عمل راه دیگری را برگزیدند که به بدهکاری روزافزون مردم انجامیده است.

ˈپ.الفˈ زن جوان 29 ساله ای می گوید: من از یکی از موسسه های مالی و اعتباری پنج میلیون تومان وام گرفتم اما به دلیل اینکه نتوانستم برنامه ام را عملی کنم نتوانستم به موقع اقساط را پرداخت کنم.

وی اضافه می کند: این موسسه پرونده ام را با پنج قسط که عقب افتاده بود به دادگاه فرستاد که مجبور شدم علاوه بر اصل وام، سود آن، دیرکرد و هزینه دادگاه را پرداخت کنم که بیش از 10 میلیون تومان شد.

ˈی. مˈ جوان 23 ساله ای که یک وام یک میلیون تومانی از یک بانک قرض الحسنه دریافت کرده بود نیز می گوید: وام من سه قسط عقب افتاده بود که با حضور رئیس شعبه در محل کار رو برو شدم.

او ادامه می دهد: وقتی از او خواستار مهلت شده بودم با روش نامتعارفی معترض این خواسته ام شد و گفت شعبه من در کشور از نظر دریافت اقساط رتبه اول را دارد و نمی خواهم این افتخارم دچار خدشه ای شود.

ˈم.جˈ بیکار بود، پنج میلیون تومان از یک موسسه مالی اعتباری وام گرفت، قرار شد یک شرکت راه اندازی کند اما شرکتش پس از مدتی تعطیل شد، علی بیکار است و بدهکار و حالا در رفت و آمد میان خانه، موسسه مالی و دادگاه.

البته این رویه به موسسه های مالی و اعتباری محدود نیست بلکه بانک ها نیز چنین روش هایی را برگزیده اند.

ˈو.مˈ که ضامن یکی آشناهایش شده است می گوید: دو روز پیش از عید پارسال حسابم بسته شد، پس از پیگیری فهمیدم به دلیل پرداخت نکردن قسط ها از سوی مدیون، بانک، حساب من را بست در صورتیکه شب عید بود و حساب خود مدیون هم در آن بانک بود.

اگرچه تردیدی نیست که دیرپرداخت کردن قسط های وام، کاری ناپسند است اما بسیاری از کارشناسان دینی، دریافت دیرکرد وام را کاری غیرشرعی و حرام می دانند.

اما همه بانکها و موسسه های مالی این کار را انجام می دهند هرچند تاکید فراوانی شده است که از این کار خودداری شود.

با روند رو به رشد بدهی های مردم به بانک ها و موسسه های مالی و اعتباری و ناتوانی مردم در پرداخت بدهی های خود به بانک ها، وکلا هم به این مشکل افزوده شدند که از نبود پرونده به هر دری می زنند.

یک وکیل که از شرایط بانک های استان گله مند است می گوید: هم اکنون پیگیری معوقه های بانکی در برخی بانک ها همانند یک مافیا شده است.

ˈم.نˈ اضافه می کند: وکیلانی را می شناسم که در این سال ها برای پیگیری کار می کنند و دارای ثروت های میلیاردی شده اند.

* چرا مردم نتوانستند بدهی های خود را پرداخت کنند؟

نگاهی به نرخ 14 درصد بیکاری، حقوق ناچیز کارگران، تورم 40 درصدی، کرایه های بسیار سنگین خانه ها و حقوق کم کارمندان معمولی شاید به اندازه ای محکم باشد که دلایل دیگری نیاز نداشته باشد.

هر شهروندی که با یکی از این چالش ها دست و پنجه نرم کند نه تنها نمی تواند هیچ قسطی را پرداخت کند بلکه باید برای ادامه زندگی دنبال وام های تازه بگردد. وام هایی که هر روز بیشتر و بیشتر می شود.

امروز برخی می گویند وام را با وام می دهند که به معنای این است که این وام ها تنها فرصتی برای نفس کشیدن می دهد.

بانک ها و موسسه های مالی اعتباری روز بروز بیشتر شدند، مشتری ها بیشتر از پیش بدهکار شدند، سود جای ثواب را گرفت و این روند همچنان ادامه دارد.

اکنون کمتر کسی را می توان یافت که به بانکها و موسسه های مالی بدهکار نباشد، کارخانه داران، مغازه داران، کارمندان، کشاورزان و حتی زنان و مردان جوانی که تازه زندگیشان را آغاز می کنند همه به بانک ها بدهکارند.

از افتتاح نخستین بانک در کهگیلویه و بویراحمد حتی نیم قرن هم نمی گذرد، اما شمار این موسسه های مالی روزبروز بیشتر شد، تعداد کسانی که خواستند مشکلاتشان را با چنگ زدن به ریسمان این بانک ها و موسسه ها حل کنند بیشتر و بیشتر شد و امروز شهر در تسخیر بانک هاست.

گزارش از: سیدولی موسوی نژاد

627

انتهای پیام /*

: ارتباط با سردبير
mail32 newsroom@irna.ir

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا