مجله زندگی ایده آل: اگر بخندی؛ فکر میکند مسخرهاش میکنی. اگر ساکت باشی؛ فکر میکند خودت را برایش گرفتهای. اگر آرام صحبت کنی؛ فکر میکند تحویلش نمیگیری. اگر بلند صحبت کنی؛ فکر میکند میخواهی تضعیفاش کنی. اگر با طنز و شیرین صحبت کنی؛ فکر میکند به او متلک میاندازی. اگر درخواستهایش را انجام دهی، فکر میکند میخواهی به او ترحم کنی. اگر به او هدیه بدهی؛ نگران میشود که چرا این کار را کردهای. اگر درخواستهایش را رد کنی؛ فکر میکند آدم حسابش نمیکنی. اگر به او خوبی ک:/.,ی؛ فکر میکند میخواهی خودت را بالا بگیری. اگر به او نکتهای یاد دهی؛ احساس میکند تحقیر شده است. اگر به او توصیهای بکنی؛ فکر میکند میخواهی رئیس باشی. اگر به او زنگ بزنی؛ فکر میکند حتما با او کاری داری. اگر به او زنگ نزنی؛ فکر میکند فراموشش کردهای. اگر موقع حرفهایش :77
لیلا بلوکات، بازیگر سینما و تلویزیون
زودرنجها شکل من هستند
من خودم شخصی بسیار زود رنج و حساس هستم اما ویترینی که از خودم ساختهام و به دیگران نشان میدهم شخصی فارغ از غم، پر از شادی و نشاط و تمام تلاشم این است که به هر جمعی که وارد میشوم با خودم انرژی وارد کنم. خودم را شخصی پر قدرت و سرسخت نشان دادهام و با تمام اینها تلاش کردهام تا حساس بودن و زودرنجی خودم را پنهان کنم اما با تمام اینها به شدت آسیب پذیر و شکننده هستم، به این دليل است که بسیار نکته بین هستم.
جسارت گفتن، خیلی بهتر از کتمان ناراحتی است
تا قبل از اینها هر وقت آزرده خاطر میشدم به کسی که باعث این مسئله شده بود چیزی نمیگفتم و بدون هیچ حرفی آنجا را ترک میکردم و مدتها این مسئله باعث آزارم میشد و این ناراحتی تا مدتها همراه من و در ذهن من میماند و این اصلا روش خوبی نبود زیرا باعث میشد دور شدن من از آدمها از نظر آنها بی دلیل باشد. آنها نمیدانستند به چه دلیل از سمت من در حال تنبیه شدن هستند و همیشه این علامت سؤال در ذهن آنها باقی میماند اما روی خودم کار کردم تا ناراحتیها و دلخوریهایم را بیان کنم و الان مدتي است كه راجع به حساسیتهایم با اطرافیان صحبت میکنم. وقتی اطرافیان حساسیتهاي افراد را بدانند کمتر باعث آزار آنها میشوند. این قانون برای دوستان نزدیک و کسانی است که آنها را زیاد میبینم اما اشخاص دورتر و کسانی که کمتر آنها را میبینم در روال ارتباط سعی میکنم تا حساسیتهایم را به آنها گوشزد کنم چون معتقدم جسارت گفتن، خیلی بهتر از کتمان ناراحتیمان است. وقتی حساسیتهایمان را به دیگران گوشزد میکنیم خیلی بهتر است و یک نوع توقع منطقی به وجود میآورد که با توجه به اینکه اشخاص حساسیتهای شما را میدانند توقع این را داریم تا رعایت شما را بکنند و اگر کسی با علم به اینکه شما چه حساسیتهایی دارید باز هم باعث ناراحتی شما شود دیگر ارتباط با آن شخص درست نیست چون او در پی آزار شماست.
در اطرافیان من هم اشخاصی هستند که بسیار حساس هستند اما درصد حساسیتهای خود من تا حدی زیاد است که معمولا وقتي آنها در حال گفتوگو با من هستند من به شدت در حال جنگیدن با خودم هستم تا در مقابل حساسیتهایم انعطافپذیرتر باشم. من عاشق آرامش هستم و هر کاری که من را به آرامش برساند را انجام میدهم؛ آن کار میتواند سفر ، طبیعت، دیدار دوستان یا حتی دیدن یک فیلم باشد.
زودرنجها درمان پذیرند
من به عنوان یک شخص زودرنج میتوانم حساسیتهایم را بالا و پايین کنم یا آنها را طبقهبندی کنم پس اگر من میتوانم، پس حتما همه انسانها میتوانند، به خاطر اینکه وقتی فرد با حساسیتهای خودش منطقی برخورد میکند خودش به آرامش میرسد. این نوع رفتار از خصوصیات اخلاقی است پس حتما میتواند متغیر باشد اما اگر اطرافیان آن شخص بخواهند او را تغییر بدهند فکر میکنم بهترین روش طرد کردن آن فرد است. وقتی از او دوری کنیم و دیگر در اولویت نباشد و این دور شدن را برایش توضیح دهیم و بگويیم به عنوان مثال به دلیل اینکه تو شخص زودرنج و حساسی هستی و ممکن است اذیت شوی در فلان مهمانی نمیتوانم دعوتت کنم و اگر به همین ترتیب آن شخص اطرافیان خودش را از دست بدهد ناخودآگاه به خودش میآید و سعی میکند خودش را تغيير دهد. اگر کسی از من برنجد سعی میکنم با او صحبت کنم و حرفهای او را بشنوم و در مورد دلایل خودم برایش توضیح میدهم و اگر مقصر باشم قطعا از دلش در میآورم اما اگر مقصر خود شخص باشد و دلایل من را هم نپذیرد دیگر تلاشی برای او نمیکنم اما وجدانم راحت است که تلاش خودم را کردهام.
حساسها چگونه فکر میکنند
فرد زودرنج بهتر است كاملا به خود اطمینان داشته باشد كه مىتواند روحيه خود را تغيير دهد ولى نبايد براى نتيجهگيرى عجول باشد، بلكه با خود فكر كند و حداقل يك سال روى خود كار كند و اگر چنين كرد حتما پس از آن دگرگون خواهد شد. این موضوعی نیست که یک شبه ایجاد شده باشد پس یک شبه هم از بین نمیرود. راهکار بعد مهربانی با مردم است. افراد زودرنج معمولا در علاقهمندی به دیگران ضعیفند. خیلی دیگران را دوست ندارند. در انتظار یک اتفاقند تا از دیگران دلخور شوند. در حالی که اگر دیگران را دوست بداریم، میتوانیم کم و کاستیهای رفتارشان را بهتر تحمل کنیم.
رابطه کمخونی و زودرنجی
يكي از علل شايع زود رنجي و عصبانيت كمخوني است. فردي كه مبتلا به كمخوني است، بسيار زودرنج و دچار ناراحتيهاي جسمي و روحي ميشود، بنابراين سعي كنيد با يك آزمايش خون وضعيت جسماني خود را بررسي كنيد. باید گفت گوشت قرمز سرشار از آهن است و كساني كه كمخوني دارند از گوشت قرمز بيشتر از گوشت سفيد استفاده كنند، زيرا آهن موجود در گوشت قرمز بهتر جذب ميشود. همچنين غلات، حبوبات و سبزيها از منابع مهم آهن هستند. البته ميوهها مقدار كمي آهن دارند و برخي سبزيها نيز آهن دارند ولي ميزان جذب آنها خيلي بالا نيست. توصيه ميشود همراه با مواد غذايي گياهي، مواد غذايي اسيدي يا ترش نيز مصرف شود كه جذب آهن آن افزايش پيدا ميكند.
دزدگیری با حساسیت بالا
یک فرد زوردنج مانند دزدگیری است که حساسیتش زیادی بالاست و با وزیدن هر نسیمی آژیر میکشد.هیچ نسیمی دزد نیست، این دزدگیر است که باید حساسیتش کاهش پیدا کند. فرد زودرنج به دليل باورهای غیرمنطقی و صرفا احساسی که از رفتار دیگران دارد، بیشتر اوقات دیگران را بد میفهمد. فرد زودرنج مثل گیرنده تلویزیونی است که آنتن او خراب است و تصویر هر شبکهای را ناواضح، مبهم و درهم میگیرد. فرد زودرنج مانند گیرندهای است که پیامهای دیگران را اشتباه دریافت کرده یا تفسیر میکند. مهمترین مشکلی که فرد زودرنج با آن درگیر است انتظارات اشتباه، باورهای غیرمنطقی و خطاهای شناختی است که باید برای رفع آن از یک مشاور و کتابهای آموزشی این حیطه کمک بگیرد. فرد زودرنج مهارتهای ارتباطیاش به دليل مشکل در گیرندگی پیام، دارای مشکل میشود و ارتباطاتش آسیب میبیند. فرد زودرنج برای اینکه روشنی دنیا را به طور صحیح ببیند، نیاز است عینک سیاه را از چشمان خود بردارد و گیرندگی خود را اصلاح کند تا دنیا را زیباتر ببیند و ارتباطش با دیگران صمیمی، گرم و اصلاح شود.
راهکار دیگر همدلی کردن و یادگیری مهارتهای همدلی کردن است
همدلی در احساس و درک تجربیات احساسی دیگران است، بدون اینکه فرد، احساس خود را با آنها یکی بداند. به عبارتی، همدلی یعنی پا در کفش دیگری گذاشتن و با کفش او راه رفتن، به گونهای که همدلی کننده، کاملا آگاه باشد که کفشی که به پا کرده است به خود او تعلق ندارد. همدلی، زیباترین ویژگی انسانهاست. انسانها با همدلی کردن میتوانند احترام عمیق خود را به دیگران ابراز کنند. همدلی، چرخهای ارتباطی بین افراد را نرم و لغزان میکند تا به راحتی بچرخند. همواره در هر مسئلهاى ابتدا از ديگران انتظار بدترين برخورد را داشته باشيد و خود را براى تحمل آن آماده كنيد. اين مسئله باعث مىشود برخوردهاى بهتر از مورد انتظار در شما ايجاد خشنودي كند. در حاليكه اگر هميشه انتظار برخورد خوب داشته باشيد چه بسا نتيجه عكس خواهيد گرفت.
والدین سهلگیر
زودرنجی میتواند به علل متفاوتی شکل بگیرد. این موضوع میتواند از بدو تولد رشد پیدا کند و تا سنین نوجوانی پررنگ و پررنگتر شود، زمانی که مادر بیش از حد معین به کودک شیر مادر میدهد (معمولا 18 الی 24 ماهگی) به عبارتی کودک ممکن است در مرحله دهانی فیکس یا تثبیت شود، فیکس شدگی در این مرحله بدین معناست که کودک دنیا را جایی پر از نعمت و جای بسیار راحت میپندارد چرا که هر وقت اراده کرده با کمی گریه شیر مادر و آغوش گرم در خدمتش بوده و تاثیر آن در بزرگسالی نماد پیدا خواهد کرد. او هر وقت هر چیز مطابق میلش نباشد قهر میکند و شاکی میشود، دومین موضوع که در کودکی میتواند ریشه زودرنجی را پایهریزی کند تربیتهای افراطی یا بهتر است بگوییم آسانگیریهای بیش از حد پدر و مادرهاست. گاهی پدر و مادر از آن سوی پشت بام میافتند و هر چه کودک میخواهد برای او فراهم میکنند و گوش به فرمان کودک میشوند و در نظر خود فکر میکنند خیلی هم اصول تربیتی را رعایت میکنند (والدین سهلگیر) اما این موضوع نیز باعث میشودکودک در بزرگسالی انتظارات زیادی از اطرافیان خود داشته باشد و همه چیز باید مطابق میل او باشد.
علل زودرنجی
یکی از علل زودرنجی، حس حقارت درون است. افرادی که حقارت درونی حس میکنند معمولا رفتار دیگران را به این حقارت خود نسبت داده و به همین دلیل خیلی بیشتر واکنش نشان میدهند. مثلا دلیل اینکه او با من چنین رفتار کرد این است که برای من ارزشی قائل نیست. اصلا در کل من قابل احترام نیستم، «لذا باید در جهت افزایش اعتماد به نفس بکوشند و رفتار اشتباه افراد را به بیادبی و بیشخصیتی و نوع آموزش آنها نسبت دهند. در خیلی اوقات هم خوبی در عرف افراد فرق میکند، بنابراين قرار نیست خوبی در ذهن شما خوبی در ذهن دیگران هم باشد. زودرنجی در بسیاری اوقات به دلیل رنجش روح است. اضطراب و افسردگی تاثیر فراوانی در زودرنجی افراد دارد لذا در صورت وجو%:.7<!– .
بزرگان میگفتند زودرنج رفیق ندارد
واژه زودرنج در فرهنگ لغات فارسي به معني كسي است كه زود برنجد و آزرده شود و نازك دل باشد. اما از اين منظر ميتوان فرد زودرنج را كسي برشمرد كه زود آزرده ميشود يا به كسي گفته ميشود كه بر اثر كنشي منطقي يا غير منطقي آزردهخاطر ميشود يا ميتوان گفت فرد زودرنج كسي است كه در مقابل يكسري رفتار و برخوردها كه با روحيات و شخصيت او سازگار نيست، آزردهخاطر ميشود. زودرنجی را میتوان عدم تحمل روانی در قبال واقعیتهای محیطی بدانیم. افراد زودرنج معمولا آستانه پایینتری در مواجهه با اتفاقهایی دارند که در شرایط معمول دیگران را چندان آزرده نمیکند. زودرنجی نوعی پرتوقعی هم محسوب میشود. لذا در اکثر موارد رخداد، موضوع ناراحتکنندهای نیست اما فرد زودرنج را میآزارد یا اینکه آزردهکنندگی به حدی نیست که در فرد زودرنج واکنش به وجود میآورد.
والدین حکمران
حالت سومی هم هست و دقیقا نقطه مقابل مسائل بالا و آن هنگامی است که ما در کودکی باید و نبایدهای زیادی شنیدیم و با والدین افراطی در حیطه تربیت مواجه بودیم (والدین حکمران) و کودکمان در همان زمان کودکی تصمیم میگیرد در بزرگسالی ط:/..ری زندگی کند که دیگر هیچ باید و نباید و انتقادی نشنود و هرکس حرفی به او بزند با او قهر کند، البته ممکن است افراد در بزرگسالی نیزدچار این مشکل شود که میتواند علل زیادی داشته باشدبرای مثال تجربههای تلخ روزمره و مداوم و ضربههای روابط بین فردی و مشکلات خلقی همانند افسردگی و اضطراب. مهمترین راهکاری که برای افراد زودرنج مفید است تمرین برای سازگاری با افراد و شرایط مختلف است. فرد زودرنج نیاز دارد تا به خود آموزش دهد که «قرار نیست همه شرایط طبق میل من پیش رود. این منم که بهتر است شرایط گوناگون را تجربه کنم و قدرت کنار آمدن را بالا ببرم.» البته برای پیدایی این رویه نیاز به تمرین داریم و سازگاری با شرایط مختلف یک شبه به وجود نمیآید. باید بر احساسات منفی غلبه کرد و اجازه نداد حوادث محیطی تاثیری بر خلق و عواطف فردی بگذارد.