سلامت نیوز: کمبود امکانات اطفای حریق، اثر تخریبی آتش سوزیهایی که به صورت عمدی و غیر عمدی پارک ملی گلستان را میسوزانند را چندین برابر کرده است.
آتشسوزی پارک ملی گلستان خبر جدیدی نیست. هر سال با آمدن فصل تابستان، شاهد چندین آتشسوزیهایی در جنگلها و مراتع پارک ملی گلستان هستیم. گذشت سالها، اما امکانات سازمان محیط زیست برای خاموش کردن آتش را بهتر از قبل نکرد. هنوز هم تنها نجات دهندههای پارک ملی از شعلههای آتش، محیطبانان هستند. امکانات محیطبان برای اطفای حریق بیل و کلنگ و دبه آب است در مقابل اما وسعت آتشی که باید خاموش شود چندین هکتار!
پارک ملی گلستان دارای ارزش ژنتیکی بالایی است. گونههای گیاهی و جانوری متنوعی در آن زندگی میکنند. ولی رفتاری که با این پارک میشود نشان دهنده این مهم نیست. جادهای پارک ملی گلستان را از وسط به دو نیم تقسیم میکند. دو نیم شدن پارک ملی به معنی دو نیم شدن محل زندگی حیات وحش منطقه و چندین برابر شدن آسیبهای وارده به پارک است. این درحالیست که پارک ملی دارای قوانین در ساختار خود است، قوانین عمرانی که باید در ساخت سازهها و راههای دسترسی اجرا شود. براساس همین ساختار است که عنوان می شود جاده پارک ملی باید باریک و پیچ در پیچ باشد تا وسایل نقلیه نتوانند با سرعت از آن عبور کند در صورتی که جادهای که از پارک ملی گلستان عبور میکند چند بانده و آسفالتی است.
از سوی دیگر جاده عریض پارک ملی گلستان باعث شده است سالانه تعداد زیادی از گونهها حین عبور و رفت و آمد از این جاده از بین بروند. تهدید دیگری که این جاده برای پارک دارد آسانی دسترسی افراد و شکارچیان به منطقه است. روزانه هزاران مسافر عبوری از این جاده می گذرند که هر کدام میتوانند خواسته یا نا خواسته گونه جانوری را از بین ببرند یا با کوچکترین اهمال موجب آتش سوزی بزرگ شوند. آتشسوزیهاییی که گاه عمدی هستند. شکارچیان غیرقانونی برای بدست آوردن موقعیت شکار بدون دخالت محیطبانان، گلستان را به آتش میکشند.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز روز شنبه با اشاره به مشکلاتی که هنگام امدادرسانی در مواقع بحران وجود دارد و تجهیزات ناکافی سازمان حفاظت محیط زیست برای مقابله با حوادث، گفت: در تلاشیم از طریق تقویت روابط و تعاملات چند سویه، شبکه منسجم و قوی برای مقابله با حریق و مدیریت بحران وزارت کشور تحت عنوان ستاد واکنش سریع ایجاد کنیم. این ستاد واکنش سریع با همکاری و هماهنگی هلال احمر، منابع طبیعی، دستگاه های انتظامی، ستاد مدیریت بحران و سازمان حفاظت محیط زیست تشکیل خواهد شد. اگر حادثه در منطقه تحت پوشش سازمان حفاظت محیط زیست رخ دهد تشخیص اعزام هلی کوپتر بر عهده سازمان محیط زیست و اداره کل آن استان است در غیر اینصورت جزو وظایف سازمان جنگل ها است.
معصومه ابتکار گفت: نمی توان با قطعیت از عمدی بودن این آتش سوزی صحبت کرد ولی مظنونینی دستگیر و پیگیری قضایی و حقوقی آتش سوزی ادامه دارد.سازمان حفاظت محیط زیست به دلیل نوع فعالیت خود همواره با عدهای سودجو مواجه است که منافعشان در خطر است و به همین دلیل محیط زیست نیز همواره در معرض تهدید و آسیب است. اگرچه در مورد آتش سوزی جنگل گلستان در حال حاضر نمی توان با قطعیت از عمدی بودن آتش سوزی صحبت کرد.
گاه شکارچیان عمداً اقدام به ایجاد حریق میکنند
در همین راستا مژگان جمشیدی مدیر پایگاه خبری سبزپرس و از فعالان محیط زیست درباره جادهای که از دل پارک ملی گلستان عبور می کند، گفت:” از 40 یا 50 سال پیش جاده آسیایی محور گرگان – بجنورد از پارک ملی گلستان عبور میکند. این جاده در یک دهه گذشته عریضتر و با سیل گرگان تخریب شد. علیرغم درخواستی که سازمان محیط زیست و گروههای دوستدار محیط زیست برای خروج جاده از پارک ملی گلستان داشتند، هنوز این جاده در پارک ملی قراردارد.
وی تصریج می کند: این جاده باعث حجم بالای تصادفهای حیات وحش با وسایل نقلیه عبوری شده است. همچنین به علت اینکه جاده در بستر رودخانه دوغ احداث شده برای مسافران ایمن نیست. متاسفانه وزارت راه در یک دهه گذشته اصرار داشت که این جاده در پارک ملی گلستان باقیبماند و حتی اقدام برای تعریض جاده نیز کرد که در مراحلی متوقف شد. چون 24تا 25 کیلومتراین جاده از بخش جنگلی پارک ملی گلستان عبور میکند؛ همچنین عبور روزانه هزاران هزار وسیله نقلیهای که از این مسیر برای رسیدن به استان خراسان رضوی و خراسان شمالی استفاده میکنند، امنیت پارک ملی را کاهش دادهاست. اینها گردشگر نیستند بلکه مسافران عبوریاند. ماشینهای عبوری و ماشینهای بزرگ 18 چرخ که سوخت حمل میکنند، بنزین و گازوئیل جابجا میکنند باید از پارک ملی عبور کنند. این عوامل جاده پارک ملی گلستان را به جاده ترانزیت تبدیل کرده است.
این فعال حوزه محیط زیست درباره دلایل آتش سوزی در پارک ملی گلستان، اظهار کر:” مسلم است مسافران عبوری، ارزشهای پارک ملی را نمیدانند. خیلی از افراد که مقصدشان گلستان نیست و از ارزشهای یک پارک ملی خبردار نیستند وقتی به محیط خوش آب و هوا میرسند طبیعتاً ماشین خود را کنار زده و بساط آتش و قلیان (کباب و چایی) به راه میاندازند . طبیعتاً این یکی از علتهای آتشسوزی است. علت دیگر این است که وقتی آتشسوزی اتفاق میافتد تمام محیط بانان بسیج شده و به منطقه میروند. در این زمان شکارچیان خیلی خوشحال میشوند چون محیط بانان سرگرم خاموش کردن آتش هستند. پس به راحتی میتوانند شکار کنند. این وسط یکسری شکارچیان سوء استفاده کننده خود اقدام به ایجاد حریق میکنند. آتشهایی که معمولاً گردشگران ایجاد میکنند در حاشیه جاده است. از حاشیه شروع شده و تا ارتفاعات میرود که مشخص است کار، کار مردم است. در حالی که آتشهایی را که از عمق منطقه شروع میشود شکارچیان ایجاد میکنند. وقتی آتشسوزی رخ میدهد همه (نیروهای هلال احمر، منابع طبیعی و …) برای خاموش کردن آتش بسیج میشوند و دیگر کسی به این فکر نیست که ممکن است یک قوچ یا گوزنی کشتهشود. برای همین عمدهترین علت آتش سوزیهای پارک ملی گلستان به خصوص در چندماه تابستان مرتبط با جادهای است که از میان پارک گذشته است.
محیطبانان با بیل و کلنگ و دبه آب آتش خاموش میکنند
جمشیدی درباره علت آتش سوزی روزهای اخیر این پارک،می گوید: به دلیل اینکه جاده در پارک ملی گلستان است و مردم هم رعایت نمیکنند دچار این حریقها شدیم. نمونه آن آتش سوزی که اخیراً در پارک با منشا زغال قیلان اتفاق افتاد. قلیان کشیدن دو فرد بی مسئولیت، علی رغم اینکه محیط بانان به این افراد متذکر شده بودند که در این منطقه قلیان نکشند. خاموش نکردن زغالها، آنهم در فصل تابستان و گرما که بوتههای کف جنگل خشک و مستعد برای آتشسوزی هستند باعث حریق شده است.
این فعال محیط زیست تاکید کرد: تاکنون بیش از 200 هکتار از پارک ملی سوخته است. آن طور که به نظر میآید این آتشسوزی هم عمدی است. البته ممکن است مردم به منطقه رفته باشند. این منطقه مرتعی با علفهایی خیلی بلند تا بالای زانو و کمر دارد. به دلیل علفهای خشک آتش خیلی سریع گسترش پیدا میکند. وقتی یک ساعت از زمان آتش سوزی گذشته بود با رئیس پارک ملی گلستان صحبت کردم، او گفت ” آتش در قعر یک دره است و باد هم در جهت موافق آتش سوزی است و به گسترش آن کمک میکند. و همینطور دور تا دور دره در حال گسترده شدن به جاهای دیگر است.
وی درباره امکانات محدود محیط بانان برای خاموش کردن حجم وسیع آتش گفت: محیط بانان واقعاً با امکانات محدود، بیل و کلنگ و دبه باید برای خاموش کردن آتش تلاش کنند. باید از مسئولان محیط زیست پرسید: شمایی که سالهاست شاهد آتش سوزی در پارک ملی گلستان هستید و هر کدام خارج از سازمان، از مدیر فعلی ایراد میگیرید، چرا هیچ کدام کاری نمیکنید؟ یعنی نمیتوان صحبتی با وزیر دفاع کنیئ و یک هلیکوپتر از مجموعه صدها هلیکوپتر نیروهای نظامی که در گوشهای خاک میخورد برای این کار اختصاص داد؟ مگر این دفاع از آب و خاک این مملکت نیست. حتماً نباید منطقه مرزی باشد . این جنگلهای ماست که خیلی مفت و راحت دود شده و به هوا میرود.
این فعال محیط زیست افزود” اگر سازمان بودجه و توان خرید یک هلیکوپتر ناقابل را ندارد. مشکلی نیست ولی سازمانی که میتواند عکس یوز را روی پیراهن تیم ملی فوتبال بزند و به دنیا عرضه کند. توپ با عکس گونههای در حال انقراض درست کند. نمیتواند یک هلیکوپتر برای سازمان بگیرد. چطور در انجام کارهای نمایشی موفق هستند؟ چرا نمیتوانند یک هماهنگی با سپاه و ارتش برای سه ماه تابستان بکنند تا یک هلیکوپتر برای استان گلستان بگیرند. آتش سوزی این روزها در منطقه صخرهای بود و محیط بانان مستاصل ماندهبودند. محیط بانان با زبان روزه در این گرمای وحشتناک پارک ملی گلستان با درجه رطوبت بالا باید آتش را خاموش میکردند. شب را تا صبح در منطقه بودند تا مجدداً آتشی روشن نشود. در همین مناطق افطار می کردند.
سازمان محیط زیست هلیکوپتری برای خاموش کردن آتش ندارد
مدیر پایگاه خبری سبزپرس با غیر ممکن خواندن خاموش کردن آتش با امکانات فعلی محیط بانان گفت: تنها وسیله محیط بانان برای خاموش کردن آتش، یک تراکتور با مخزن آب و یک ماشین آتشنشانی قدیمی بود که تنها قابل استفاده در مناطق مسطح است. آتشسوزی یک باغچه یا جای کوچکی نیست بلکه چندین هکتار است که میسوزد. صحبت از کوه و دره و تپه است. اگر هزار نیرو هم به منطقه فرستاده شوند جواب نمیدهد. چه برسد به وضعیتی که 20 محیطبان در منطقه سر شیفت باشند، 20 محیط بان هم از مناطق اطراف و در نهایت 20 نفر هم نیرو از هلال احمر و جاهای دیگر جمع شوند. این افراد با کیسههای آبی که به خود میبندند چقدر میتوانند موفق باشند؟ اگر پیادهروی نزدیک خانه را با کیسه 20 لیتری آب بخواهیم خاموش کنیم باید ببنیم که آیا واقعا آتش خاموش میشود؟ این آبها در برابر وسعت آتشسوزی چیزی نیست. اینجاست که هلیکوپتر به درد میخورد ومیتواند مخزن خود را از نزدیکترین سد، پر از آب کرده و در جاهای صعب العبور بریزند. یا دور آتش یا منطقه را خیس کنند تا آتش نتواند پیشروی داشته باشد. هر ساله شاهد همین وضعیت هستیم. من به عمر فعالیتهای 12 ساله خود در این زمینه دیدم هر سال جنگلها دچار آتش سوزی میشوند. در حالی که هنوز مسئولین میگویند که امکانات و تجهیزات نداریم و کشور در وضعیت تحریم است.
جمشیدی از تجربههایش از آتش سوزیهایی که در سال های قبل در پارک ملی گلستان رخ داده، اینگونه روایت می کند: نیروهای هلال احمر و منابع طبیعی همیشه برای کمک هستند ولی محدودند. در آتش سوزی سال 89 که آتش سوزی خیلی وسیعی در گلستان ومازندران رخ داد، هلیکوپترهای هلال احمر فقط افراد را جابجا میکردند و گنجایش جابجایی آب را نداشتند. ظاهراً هلیکوپترهای دیگری، که مخزن آب دارند برای خاموش کردن آتش مناسب هستند. این عدم دسترسی به هلیکوپتر درحالی بود که آتش سوزی نزدیک 50 روز طول کشید. در این آتش سوزی، سطحی خیلی وسیع در اندازه چند هزار هکتار از پارک ملی گلستان سوخت(بدون در نظر گرفتن وضعیت خارج از پارک ملی گستان)
این فعال محیط زیست خاطرنشان کرد: در کل برای آتشسوزیها ندیدم که هلیکوپتر بیاید. اگر هلیکوپتری باشد آنقدر دیر میآید که نوش دارو پس از مرگ سهراب است. اگر امروز درخواست هلیکوپتر بکنیم شاید تا 4 یا پنج روز دیگر جواب بدهد. در صورتی که باید توجه داشت، پارک ملی گلستان، یک پارک ملی است و با دیگر جنگلهای شمال متفاوت است. اینجا ارزشهای تنوع زیستی ثبت شده در IUCN و ذخیرهگاه زیست کره ثبت شده یونسکو است. دارای ارزشهای بالای بیولوژیکی و اکولوژیکی است و ارزش آن را داد که سازمان محیط زیست به خاطر این جنگل با مسئولین وزارت دفاع صحبت کند و برای این دو یا سه ماه تابستان هلیکوپتری را برای استان در نظر بگیرند تا زمان آتشسوزی از هلیکوپتر به عنوان یک وسیله کمکی استفاده شود.
وی درباره آتش سوزیهایی که در این منطقه رخ دادهاند، گفت: در سه هفته اخیر این چهارمین آتشسوزی وسیع است در حالی که مدیر پارک به من گفت در این منطقه روزانه حدود 20 مورد حریق کوچک دارند. که توسط محیط بانان به سرعت خاموش میشوند. این حریقها میتواند 100 متر مربع یا 200 متر مربع باشد. در مکانهایی که امکان آتشسوزی وجود دارد محیط بانان تذکر میدهند و سریع آتش را خاموش میکنند ولی کنترل حجم وسیع افرادی که وارد پارک میشوند، ممکن نیست. هزاران خودرویی که وارد و خارج میشوند را نمیتوان توسط 20 محیط بان کنترل کرد.
بعد از آتش سوزی در زیستگاه حتی گلی برای حشرات باقی نمیماند
این فعال محیط زیست درباره شرایطی که حیات وحش در زمان آتش سوزی زیستگاهها دارند، گفت: قسمتی از پارک ملی گلستان که این روزها میسوزد زیستگاه گونههای دشتزی است. خیلی از پرندگان هم لانه خود را روی زمین میساند و روی درختان نیستند. در زمان حریق خیلی از گونهها مجبور به مهاجرت میشوند. وقتی مهاجرت میکنند مجبور به خروج از پارک ملی شده در این زمان طعمه شکارچیان میشوند چون خارج از پارک ملی، منطقه آزاد است و محیط بانی وجود ندارد که مواظب گونهها باشد. این گونهها به راحتی زیستگاه خود را از دست دادهاند. حتی اگر خارج هم نشوند، فرض کنید میزان علوفهای که در منطقه بوده و گونههای جانوری میتوانستند در آن لانه کنند و اختفا داشتهباشند. گونهها بعد از سوختن چه کار میخواهند بکنند؟ آیا جایی برای ماندن وجوددارد؟ حتی اگر حشره هم باشد دیگر گلی وجود ندارد که روی آن بنشیند چه برسد به گونههای بزرگتر! وقتی زیستگاه از بین برود در مرحله بعدی گونه های جانوری از بین خواهند رفت. گونهها بر این اثر به راحتی شکار میشوند و زمان مهاجرت به راحتی کف جاده سفره میشوند.
جمشیدی با یادآوری تشدید خطرات برای گونههای جانوری به دلیل جادهای که از وسط پارک ملی گلستان عبور میکند، بیان کرد: از اسفند پارسال تا اردیبهشت ماه سال جاری یعنی ظرف مدت سه ماه، سه پلنگ در جاده پارک ملی گلستان کشته شد که یکی توله هم داشته و از ظاهر پر شیر سینه هاش متوجه شدند که دو یا سه هفته است که زایمان کردهاست. علیرغم اینکه تیمی برای پیدا کردن تولهها دست به کارشدند، متاسفانه تولهها پیدا نشد که حتما طعمه حیوان وحشی دیگری شدند. درواقع به خاطر این جاده در مدت 3 ماه 5 پلنگ از دست دادیم. علاوه بر پلنگ آمار تلفات گونههای جانوری دیگری مانند گوزن، آهو و خزندگان ( که فصل جابجایی خزندگان است) و مارها بر اساس مناسب شدن شرایط هوا افزایش مییابد. من با مدیریت پارک در خرداد ماه صحبت میکردم او می گفت در اواخر اردیبهشت تا نیمههای خرداد تنها 50 مورد تصادف مار داشتند که زیر چرخهای ماشین له شدند. اینها تنوع زیستی این مملکت هستند. هیچ کدام از پارکهای ملی ما از لحاظ بیولوژیکی و اکولوژیکی به ارزش پارک ملی گلستان نیست. ما در ایران نزدیک 8000 گونه گیاهی داریم که حدود 1300 گونه گیاهی فقط در پارک ملی گلستان است.
وی درباره دلایلی که تا به حال جاده آسیایی از پارک ملی گلستان خارج نشدهاست، می گوید: مصوبه هیئت دولت تعیین کرد که باید یک جاده جایگزین خارج از پارک گستان ساخته شود. وزارت راه در سالهای گذشته مطالعات ارزیابی انجام دادهاست. ولی متاسفانه وقتی در سال 91 گزارش ارزیابی به سازمان محیط زیست میرود، سازمان محیط زیست به صورت مشروط با گزارش موافقت میکند. این طور که گفته شده در دوره قبلی همکاریهای لازم صورت نگرفته و این مطالعات ادامه پیدا نکرده ولی گزینههای جایگزین این جاده در شمال پارک ملی گلستان و بیرون از پارک ملی انتخاب شدهاست. مسیری که یک کیلومتر جنگل دارد (طبق آن چیزی که در گزارش ارزیابی دیدم) یک کیلومتر جنگل به نظر من ارزش خارج شدن جاده 24 کیلومتری از پارک ملی گلستان را دارد. حجم تخریب این جاده برای پارک بسیار است”
از گیاهان میتوان دارو برای درمان سرطان ساخت
این فعال زیست محیطی افزود:”وزارت راه هر چند سال این جاده را عرض و تبدیل به بزرگراه میکند و هیچ بعید نیست در سالهای آینده مجدداً تصمیم بر عریضتر کردن جاده بگیرند. به نظر من اگر سازمان محیط زیست واقعاً برای پارک ملی گلستان نگران است، باید در مورد مطالعات ارزیابی سازمان راه، همکاری کند و پروسه را به جریان بیاندازد. فکر میکنم بعد از یک سال بتوان از سازمان انتظار داشت که مطالعات ارزیابی قسمت شمالی پارک را به جریان انداخته و از وزارت را ه بخواهد که ساخت جاده بیرون از پارک را شروع کند.
جمشیدی با بیان این نکته که تنها مناطق بارزش طبیعی جنگلها نیستند و در زمان آتش سوزی و وقتی از محیط زیست صحبت میشود تمام زیستگاهها مد نظر هستند، گف:” پارک ملی گلستان یک پارک جنگلی نیست. یک بخش این پارک جنگلی است. پارک دارای مناطق استپی و نواحی اکوتون (اکوتون مثل حد فاصل ناحیه هیرکانی و ایرانی تورانی) است. در مناطق اکوتون چون دو جبهه آب و هوایی با هم برخورد کردهاند باعث شده تنوع عظیمی از درختان و درختچهها و بوتهها در منطقه به وجود بیاید . این تنوع زیاد در بخشهای جنگلی دیده نمیشود. درست است که جنگلها با ارزش هستند. اگر درختان تنومند از بین بروند سالها طول میکشد تا درختی مانند آن به وجود آید. اما نباید فکر کنیم که مناطق بدون درخت و تنک، فاقد ارزش هستند. دریاچه ارومیه هم پارک ملی است ولی درخت ندارد. دریاچه بختگان در استان فارس هم پارک ملی بدون درخت است.
وی ادامه داد: پارک ملی گستان وسعت 90 هزار هکتاری دارد. اینطور میتوان تصور کرد چقدر تنوع گونههای گیاهی و جانوری در این پارک بالاست. در کل چون این منطقه حالت اکوتون پیدا کرده و از اکوسیستمهای مختلف بیابانی و استپی و جنگلی تشکیل شده است، دارای غنای گونهای بالا و خیلی ارزشمند است. تا جایی که سالانه تعداد زیادی دانشمند زیست شناس از اروپا به این پارک آمده و گونههای جدید شناسایی میکنند. گونههای جدید خزنده، گیاهی، قارچها و جلبکها و انواع و اقسام گونههای گیاهی و جانوری را در این پارک شناسایی کرده و به جامعه علمی جهان به نام گلستان و محیط بانان آنجا معرفی میکنند.
این فعال محیط زیست حفظ پارکهای ملی برای نسل های آینده را لازم دانست و گفت ” از پارکهای ملی به عنوان کتابخانههای ژنتیگی یاد می کنند و به عنوان ذخیره گاه ژنتیکی استفاده میشود. خیلی از داروها از گیاهان ساخته میشود. در امریکا 70 درصد داروها منشا گیاهی دارد (در ایران این میزان خیلی کمتر و در حدود 20 درصد است) در صورتی که شاید در سالهای آینده خیلی از گونههای گیاهی خود را از دست بدهیم. این گیاهان به عنوان صنایع داروی میتوانند به ما کمک کنند. مانند داروی سرطان سینه و تخمدان برای زنان که از عصاره درخت سرخدار درست میشود. از کجا معلوم از یک بوته که در یک پارک ملی است دارویی برای یک بیماری تهیه نشود؟ برای همین است که از پارک های ملی برای نسل ها ی آینده نگهداری و از انقراض گونهها جلوگیری میشود. اینطور میتوانیم یبگوییم که در یک گوشه از پارک ملی انبوهی از ژنهای مختلف را به صورت ذخیره نگهداری کردهایم.
منبع:نامه نیوز