گوناگون

آینده روابط عربستان با مصر یا مرکز سیاست منطقه‌ای ریاض

2382187 720

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،نخستین سفر مرسی، رئیس جمهور نوین مصر، به یک کشور خارجی پس از انتخابش به
سمت ریاست جمهوری، عربستان بود. سفری که پیامدها و دستاورهایی برای دو
کشور و منطقه داشته و دارد. در این بین، با توجه به سفر اخیر عبدالله،
پادشاه عربستان، به مصر، بعد از انتخاب السیسی به ریاست جمهوری، برای بررسی
بیشتر آینده همگرایی ها و یا واگرایی های ریاض و قاهره، نوشتار زیر  فراهم
شده است.

اهمیت سفر امیر عبداله به مصر و متغیر اقتصاد  در روابط کنونی مصر و عربستان

امیر عبدا.. شاه سعودی هنگام بازگشت از مراکش حدود یک ساعت در فرودگاه
قاهره توقف داشته و با ژنرال السیسی، رئیس جمهور مصر، ملاقات و گفتگو داشت.
با توجه به وضعیت جسمانی این سلطان نودساله سعودی، قطعا این دیدار غیر
عادی، « ملاقات در داخل هواپیما»، حاوی پیام مهمی است و آن حمایت همه جانبه
عربستان از رئیس جمهور تازه به قدرت رسیده مصر می باشد.

بر طبق گزارش خبرگزاری های مصر، رهبران مصر و عربستان در مورد مسائل و
مناقشات منطقه و همکاری در مقابله با این چالش ها گفتگو کرده اند. در این
راستا تماسهای مکرر تلفنی، کمک های هنگفت مالی، اعم از نقدی و تولیدات
نفتی، اظهارات و بیانیه های حمایتی و ملاقات اخیر گرچه به ظاهر نشان دهنده
تأئید ریاست جمهوری ژنرال سیسی است، اما در واقع نمایانگر اهمیت مصر برای
سعودی ها در مبارزه با رشد و گسترش سریع اسلامگرایان در منطقه می باشد.

در واقع از زمان کودتای سیسی و براندازی دولت اسلامگرای مرسی در مصر،
عربستان سعودی به همراه امارات متحده عربی و کویت، بیش از 20  میلیارد دلار
کمک مالی در اختیار رژیم تازه تأسیس مصر قرار داده اند.

نکته جالب این جاست که تنها 15 دقیقه پس از اعلام السیسی به عنوان رئیس
جمهور مصر، امیر عبدا… خواستار برگزاری کنفرانس «دوستان مصر» با هدف جمع
آوری کمکهای مالی برای تأمین حمایت های مورد نیاز مصر گردید. در این راستا
حمایتهای همه جانبه این دولتها به رهبری عربستان، این احتمال را که آنها
قصد دارند از مصر به عنوان یک سد بسیار قوی در برابر اسلامگرائی در منطقه،
بالاخص با توجه با وضعیت جاری در سوریه و عراق استفاده کنند، را تقویت می
کند.

در واقع سفر امیر عبدا… به مصر، نمایانگر قرار داشتن مصر در مرکز سیاست
منطقه ای عربستان در مقابله با تفوق و برتری ایران در خاورمیانه و نیز تلاش
در راستای برقراری توازن قوا در رویاروئی با جمهوری اسلامی ایران، به
عنوان کشور «شیعه» قدرتمند منطقه، می باشد.

مناسبات اخوان المسلمین با ریاض

اگر نگاهی به اخوان المسلمین، به عنوان بزرگترین گروه سیاسی سنی در جهان،
داشته باشیم، اخوان المسلمین یک جنبش فراملی اسلام‌گرای سنی است که در
بسیاری از کشورهای عربی طرفدار دارد.

در سال 1928 میلادی، این جنبش در مصر بنیان نهاده شد و جهت رسیدن به
اهدافش در زمینه های مختلف فرهنگی، نظامی و سیاسی به مبارزه پرداخت. در سال
2011 میلادی در پی سرنگونی حسنی مبارک در مصر، این جماعت به‌ گونه‌ای
رسمیت یافته، فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی خود را آغاز کرد.

اخوان‌المسلمین مصر در نخستین انتخابات ریاست جمهوری دموکراتیک در مصر که
در سال 2012 میلادی بر‌گزار شد، در رقابت با ژنرال احمد شفیق، پیروز
انتخابات گردید. پس از کودتای سال 2013 ارتش علیه دولت محمد مرسی و دستگیری
تعداد زیادی از هواداران آن، حزب التجمع که یک حزب چپ‌گرای مصری است،
دادخواست انحلال جماعت اخوان را به دادگاه برد و در تاریخ 23 سپتامبر 2013
دادگاه، اخوان‌المسلمین را ممنوع ‌الفعالیت و تمامی اموال آن را مصادره
کرد. در این حال، در مورد روابط عربستان سعودی و اخوان المسلمین باید گفت،
بیش از نیم قرن این جنبش از حمایت کامل رژیم سعودی بهره مند بود.

روابط این دو پس از مخالفت رژیم آل سعود با حمله عراق به کویت و بالاخص پس
از مجوز این رژیم به استقرار نیروهای آمریکائی در عربستان برای مقابله با
رژیم صدام، به سردی گرایید. حمایت اخوان المسلمین از بیداری اسلامی و
جنبشهائی که با هدف تغییر رژیم در عربستان شکل گرفتند، به تیره تر شدن
روابط انجامید.

در این حال، هر چند محمد مرسی با هدف بهبود روابط و جلب حمایت آل سعود، در
ژانویه 2013 سفری دو روزه، جهت شرکت در کنفرانس اقتصادی اعراب، به ریاض
داشت و در طی این مدت ملاقاتی با امیر عبدا… داشت و سعی کرد تا راهی برای
بهبود روابط دوجانبه بیابد؛ اما به فاصله چندین ماه پس از این تاریخ،
ژنرال السیسی با حمایت کامل عربستان سعودی، وی را برکنار کرد.

با این حال در مورد آینده مناسبات اخوان المسلمین و ریاض کافی است به دو
نکته اشاره کنم: وزیر کشور رژیم عربستان اخیرا این جنبش را منشأ مشکلات
جهان اسلام قلمداد کرده و در هفتم مارس 2014 ، رژیم سعودی، رسمأ اخوان
المسلمین را یک «سازمان تروریستی» اعلام نمود و به فاصله دو روز یعنی در
نهم مارس، دولت امارات متحده عربی نیز این جنبش را به طور رسمی سازمانی
تروریستی اعلام کرد.

گذشته از این، با حمایت های بی دریغ و همه جانبه آل سعود از رژیم فعلی مصر
و تروریست قلمداد کردن اخوان المسلمین توسط ریاض، آینده مناسبات اخوان با
ریاض کاملأ مشخص است. البته هر تغییری را می توان در استراتژی ریاض انتظار
داشت و باید منتظر تحولات آتی بود.

همانگونه که پس از پنجاه سال حمایت از اخوان المسلمین به یکباره آنرا
تروریستی اعلام می کند، دور از انتظار نیست که در صورت احساس خطر و یا تحت
فشار افکار عمومی کشور، ریاض چتر حمایتی خود را از سر السیسی برداشته و
دوباره به حمایت اخوان المسلمین روی بیاورد.

در هر صورت، تاریخ نشان داده که هیچ کشوری نمی تواند به دوستی طولانی مدت
به ریاض امیدوار باشد. این قضیه در حمایت این رژیم از صدام در جنگ با ایران
و سپس کمک به آمریکا برای نابودی رزیم صدام کاملأ مشخص است.

آینده روابط ریاض و قاهره با تمرکز بر جمهوری اسلامی ایران

در ابتدا لازم است به طور اجمالی روابط ایران با هریک از این کشورها را
بررسی کنیم. تا قبل از انقلاب اسلامی در ایران، روابط تهران و قاهره در
بالاترین سطح قرار داشت. اما پس از انقلاب در سال 1979 میلادی، روابط سیاسی
دو کشور به پائین ترین سطح ممکن تنزل پیدا کرد، ولی پس از انقلاب سال 2011
میلادی در مصر، این روابط از سر گرفته شد.

در آوریل 2012، جمهوری اسلامی ایران سفیر خود در مصر را منصوب نمود. در
آگوست سال 2012 میلادی، مرسی برای اجلاس غیر متعهد‌ها به ایران آمد و ایران
را کشور دوست و برادر خواند. وی در پاسخ سخنان آقای احمدی‌نژاد که مصر را
شریک راهبردی ایران خوانده ‌بود، گفت: مصر نیز ایران را شریک راهبردی خود
می‌داند.

در این حال علیرغم اشتباهات سیاسی متعدد رژیم مصر و گروه اخوان المسلمین،
به عنوان مثال ایجاد روابط تنگاتنگ با آمریکا و رژیم صهیونیستی، جمهوری
اسلامی ایران با تکیه بر سیاست تنش زدائی و احترام متقابل سعی در بهبود
روابط با مصر داشت.

غرض ورزی های آل سعود و رقابت دیرینه این رژیم با کشور قدرتمند شیعه
منطقه« ایران» به همراه تنش های موجود میان جمهوری اسلامی و کشورهای غربی،
عادی سازی روابط با مصر را بسیار کند می کرد.

اما علیرغم این مسائل، روابط به آرامی در حال بهبود بود. به عنوان مثال در
مارس 2013، پس از سالها، پرواز مستقیم بین دو کشور مجددا برقرار گردید. پس
از برکناری مرسی توسط ژنرال السیسی، در جولای 2013 وزیر امور خارجه موقت
مصر در اعلامیه ای به صراحت اعلام کرد که رژیم جدید مصر خواهان روابط مثبت و
پایدار با جمهوری اسلامی ایران است.

در واقع از آنجا که استراتژی جمهوری اسلامی ایران در قبال سایر کشورها بر
پایه عدم دخالت در مسائل داخلی آنان استوار است، این کشور خواهان مصری
آزاد، دموکراتیک و با ثبات است. بهتر است که ژنرال السیسی از اشتباهات مرسی
درس گرفته و آنها را تکرار نکند، زیرا در این صورت، احتمال اینکه پایانی
مانند مرسی در انتظارش باشد، دور از ذهن نخواهد بود.

در بعد دیگری، در مورد روابط تهران و ریاض قبل از انقلاب اسلامی، ریاض
تهران را همواره بزرگترین رقیب منطقه ای خود در تسلط و تفوق در منطقه خلیج
فارس می دانست.

پس از انقلاب 1979 ایران، حس رقابت و تلاش مذبوحانه ریاض در مقابله با
ایران و نهایتأ استیلای مطلق در منطقه، از استفاده از تئوریهای موهوم عرب
در مقابل عجم و سنی در برابر شیعه، عبور کرد.

آل سعود خود را در مقابل ایرانی یافت که «اسلام انقلابی» را به جهان اسلام
و نیز در عرصه بین المللی معرفی می کرد. از 1979، ریاض از تمامی ابزار
ممکن جهت مقابله با جمهوری اسلامی استفاده کرده است که بارزترین آنها حمایت
همه جانبه از رژیم بعث عراق در جنگ هشت ساله علیه ایران است.

این در حالی است که احترام متقابل، عدم دخالت در امور داخلی سایر کشورها و
تنش زدائی از ارکان اصلی سیاست خارجی ایران می باشند، که طبیعتا بهبود و
گسترش روابط ایران و کشورهای منطقه و فرا منطقه ای را به دنبال داشته است.

در همین راستا مذاکرات جاری ایران و 1+5 نمونه ای بارز از پی آمد مثبت این
سیاست است. عربستان یکی از مخالفین سرسخت ادامه مذاکرات است.

پس از انقلاب اسلامی، ریاض تمامی تلاش خود را در راستای منزوی کردن تهران
بکار برده اما سیاست های مدبرانه رهبر جمهوری اسلامی و تلاش دولتمردان
ایران، این تلاش مذبوحانه را به چالش کشیده و اعتبار جمهوری اسلامی و نقش
مثبت آن در حل مناقشات منطقه ای و حتی بین المللی، به طور روزافزونی در حال
افزایش است.

این زنگ خطری است برای ریاض که رویای ابرقدرتی منطقه را در سر دارد. حمایت
آشکار و «غیرعادی» ریاض از رژیم جدید مصر در راستای همین استراتژی است. در
واقع می دانیم که دبیر کل اتحادیه عرب به طور سنتی از ابتدا از مصر انتخاب
می شود.

ریاض با حمایت مصر، در نظر دارد که جبهه خود را در مقابل ایران تقویت کند و
مصر را وارد دسته بندی مذهبی «سنی در برابر شیعه» نماید. برخی از کشورهای
منطقه مانند کویت و امارات، نیز از سیاست ریاض پیروی می کنند.

مقامات جمهوری اسلامی ایران در بیانات رسمی اعلام و به طور عملی اثبات
نموده اند، آنچه در مصر می گذرد موضوعی کاملا داخلی بوده و ایران خواهان
روابط مسالمت آمیز با دولت منتخب مردم مصر، و نیز سایر کشورها، می باشد.
لذا یقینا ریاض بار دیگر دچار اشتباه شده و این تلاش نیز پی آمد مثبتی برای
آل سعود در پی نخواهد داشت.

در این بین نقش مخالفان حکومت ریاض، اعم از شاهزاده هائی که بر سر به دست
گرفتن حکومت در نزاع اند، اقلیت شیعه که مورد تبعیض و بی عدالتی رژیم قرار
گرفته اند و معترضانی که سرکوب می شوند از یک سو و سازمانهای مدافع حقوق
بشر که وضعیت موجود رژیم را به چالش می کشند از طرف دیگر، را نبایست نادیده
گرفت.

هم پیمانان ریاض به زودی در خواهند یافت که ایران اسلامی، به عنوان
بزرگترین قدرت منطقه، خواهان صلح و ثبات در منطقه است و نتیجتأ این ریاض
خواهد بود که در انزوای سیاسی فرو خواهد رفت.

آینده روابط مصر و  عربستان و متغیرهای دخیل سیاسی و نظامی  در روابط بین دو  کشور

اگر نگاهی اجمالی به قدرت نظامی مصر داشته باشیم، درمی یابیم که مصر دارای
نیروی هوائی قدرتمندی می باشد و نیروی دریایی این رژیم، بزرگترین نیروی
دریائی در آفریقا، خاورمیانه و جهان عرب است و همچنین از نظر عظمت ناوگان،
در جهان رتبه هفتم را داراست.

مصر دومین کشور منطقه، پس از رژیم صهیونیستی است که دارای ماهواره جاسوسی
است. از طرفی حکومت جدید مصر، حکومتی کاملا نظامی بوده و توسط افسران ارتش
اداره می گردد. نفوذ ارتش در امور سیاسی و اقتصادی از دیرباز در مصر بسیار
زیاد بوده و پس از کودتای اخیر، پررنگتر نیز شده است.

در این حال، نقش آمریکا در تقویت ارتش مصر را نمی توان نادیده گرفت. همان
طور که می دانید مصر متحد اصلی آمریکا در منطقه است و کمکهای آمریکا به مصر
را می توان به عنوان سرمایه گذاری در یک کشور دوست و در راستای جلب حمایت
از منافع حیاتی آمریکا تلقی کرد.

مصر از سال 1979 میلادی به طور متوسط سالانه 2.2 میلیارد دلار کمک خارجی
از آمریکا دریافت می کند که قسمت اعظم آن کمکهای نظامی بوده است. در سال
2009 میلادی کمک نظامی آمریکا به مصر از مرز 3 میلیارد دلار نیز گذشت.

مهمترین اصل رابطه مصر و آمریکا را می توان همکاری ارتش های دو کشور
دانست. پس از برکناری مرسی از قدرت، آمریکا کمکهای خود به مصر را محدود
نمود و در مقابل رژیم سعودی به دولت مصر اطمینان داده است که هرگونه کمبود
مالی ناشی از کسری کمکهای خارجی را جبران خواهد کرد.

از طرف دیگر، عربستان سعودی بزرگترین متحد آمریکا در منطقه خلیج فارس است.
روابط این دو پس از تمایل و تلاش آمریکا، به همراه دیگر اعضا 1+5 در
راستای رسیدن به توافق هسته ای با ایران، که بهبود روابط ایران با غرب را
به دنبال خواهد داشت، اندکی به تیرگی گرائید.

عدم حمایت واشنگتن از کودتای ژنرالهای مصری برای برکناری مرسی، بر این
سردی افزود. اما نباید فراموش کرد که محورهای اساسی روابط دوجانبه عربستان و
آمریکا، بر اساس همکاریهای نظامی، استراتژیکی، اقتصادی و تجاری استوار
است.

بر همین اساس رژیم عربستان سعی در بهبود روابط داشته و «فعلا» قصد
جایگزینی آمریکا با دولت دیگری را ندارد. اما این واقعیت را، بالاخص پس از
سیاست آمریکا در قبال مصر، ایران و سوریه، دریافته است که تمام تخم مرغ ها
را نباید در یک سبد گذاشت و باید به متحدان بالقوه دیگری نیز فکر کرد.

در انتها لازم است تأکید داشته باشم که زمان زیادی از به قدرت رسیدن دولت
جدید مصر نمی گذرد و برای هرگونه نتیجه گیری باید منتظر نتایج تحولات اخیر
منطقه ماند.

در این بین متغیرهای بسیاری مانند نتیجه مذاکرات ایران و 1+5 ، اوضاع عراق
و حملات اخیر گروه تروریستی داعش، اوضاع سوریه و… و نهایتأ سیاست آمریکا
در قبال هر یک از این مسائل (که تعیین کننده روابط آتی عربستان و آمریکا
خواهند بود و تأثیر بسزائی در روابط مصر و عربستان خواهد داشت)، در آینده
روابط مصر و عربستان تاثیر گذارند.

کارشناس مسائل خاورمیانه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا