گوناگون

بدبازی‌کن، نتیجه نگیر، به قعر جدول برو و رستگار شو

بدبازی‌کن، نتیجه نگیر، به قعر جدول برو و رستگار شولیگ سیزدهم فوتبال ایران به پایان رسیده‌ است. در حالی که تب جام‌جهانی فوتبال، ایران را در بر گرفته، تیم‌های لیگ برتری در حال آماده کردن خود برای فصل جدید فوتبال ایران هستند که نزدیک‌ دو ماه دیگر آغاز خواهد شد. نخستین گام برای باشگاه‌ها در راه آماده‌سازی برای فصل جدید، انتخاب سرمربی است، ولی همواره چینش مربیان در فصل نقل و انتقالات، پرسش‌های بسیاری‌ را به همراه داشته است.

به گزارش «تابناک»، به جز باشگاه راه‌آهن که همچنان به دلیل بازداشت طولانی مدت بابک زنجانی بلاتکلیف است، دیگر باشگاه‌های لیگ برتری، مربیان خود را شناخته‌اند. منصور ابراهیم‌زاده و مجیدباقرنیا، آخرین مربیانی بودند که برای نیمکت دو باشگاه پیکان و نفت مسجد سلیمان، قرارداد امضا کردند.

اما نگاهی به رفت‌‌و‌آمد مربیان در فصل نقل‌و‌انتقالات، نشان می‌دهد که گویا برای مدیران تیم‌ها، این موضوع که کارنامه مربی چگونه است، چندان مورد توجه نبوده و موفقیت یا شکست یک مربی در گزینش آن‌ها نقشی ندارد و به ‌جای آن، نوع خاصی از روابط زیر پوستی است که در فوتبال ما جریان دارد، موجب می‌شود تا یک مربی بدون هیچ‌‌ کارنامه قابل قبولی در فصل قبلش برای فصل بعد هم نیمکت خوبی پیدا کند.

بی‌گمان دلالی فوتبالی در این زمینه نقش کارآمدی دارد. اگر تصورتان از دلالی، آدم‌هایی هستند که در قالب ایجنت‌ها و با لابیگری با تیم‌ها ارتباط برقرار می‌کنند، باید بگوییم این تنها بخشی از بدنه دلالی در فوتبال ماست. بخش دیگری از این بدنه‌ دلالی، متأسفانه به برخی ‌افراد بانفوذ‌ تعلق دارد که ‌از قدرت رسانه‌ای بالایی برخوردارند و به کمک رسانه‌هایشان هر مربی را که بخواهند، به تیم‌های لیگ برتر قالب می‌کنند.

همین چند هفته پیش بود، یک مربی خارجی ـ که از قضا فصل گذشته، نتایج خوبی هم به دست آورده بود و حالا بدون تیم مانده ـ مجبور شد چند شب را در دفتر کار یک روزنامه‌نگار مشهور بخوابد تا برایش تیم پیدا کنند. البته نتیجه کار هم نشان داد که آن مربی خارجی به ‌رغم اینکه تنها یک سال است‌ در ایران زندگی می‌کند، راه و چاه را به خوبی یاد گرفته و با راهبری این دوستان رسانه‌ای، سرانجام رستگار شد و بر نیمکت یکی از تیم‌های خوب لیگی نشست.

همین داستان برای یک مربی وطنی هم روی داد؛ او که در سه فصل گذشته، با سه تیم ‌در نیمه دوم نزدیک به سقوط جدول نشسته بود، با مدیریت «میم.میم» گزارشگر معروف تلویزیون در همین روزها، دست‌کم سه گزینه برای انتخاب داشت و سرانجام یک تیم تهرانی را برگزید.

نگاهی به نیمکت تیم‌های لیگ برتری در فصل گذشته و این فصل، نشان می‌دهد که کم نیستند از این دست مربیانی که بدون کارنامه قابل دفاع، همچنان نیمکت به نیمکت می‌گردند و در مقابل مربی‌های جوان و باانگیزه و باسواد‌ باید بیرون خط بمانند؛ رسول خطیبی، نمونه بارزی از این جوانان پشت خط مانده بود که مسئولان تراکتورسازی بدون توجه به او هر روز دم از یک مربی جدید خارجی می‌زدند و پس از یک رالی طولانی، سرانجام وقتی دستشان از همه ‌جا کوتاه ماند، به سراغ رسول خطیبی آمدند که مربی بومی تبریز است.

اما در طرف مقابل، ‌محمود یاوری ‌75 ساله ‌و در حالی که در چند سال اخیر با هیچ تیمی نتیجه درخوری نگرفته، هیچ گاه بدون تیم نمانده و حتی گاه پیشنهاد دو یا سه تیم دست به نقد را در مقابل خود می‌بیند.

منصور ابراهیم‌زاده از دیگر نمونه‌های این لیست از مربیان است. راه‌آهن تیم فصل گذشته او در جایگاه یازدهم جدول قرار گرفت. نفت دو سال قبل هم با هدایت او چندان حال و روز خوب نداشت و دوران افول ذوب‌آهن هم در اواخر حضور او آغاز شد. با این حال، او دو روز پیش کاندیدای نشستن روی نیمکت سه تیم تراکتورسازی تبریز، نفت و پیکان تهران بود و پس از مشخص شدن مربی تراکتور و نفت سر از پیکان درآورد.

‌نمونه دیگر این انتخاب‌های عجیب، حضور منصوریان در نفت تهران است؛ پدیده فصل گذشته لیگ که با یک تیم جوان در رتبه سوم جدول نشست، علیرضا منصوریان را برای نیمکت خود برگزید‌. کاپیتان سابق آبی‌ها، تقریبا تا کنون که کارنامه قابل دفاعی ندارد. او در پاس همدان نتایج خوبی نگرفت و در تیم ملی امید و جوانان هم با حاشیه‌های بزرگتر از متن روبه‌رو شد تا عملکرد هیچ‌ یک از دو تیم تحت هدایت او برایش قابل دفاع نباشد. اکنون او با یک کارنامه مبهم روی نیمکت تیمی نشسته‌ که بسیاری امیدوارند‌ با سبک بازیکن سازی‌اش روند کنونی فوتبال ایران را تغییر دهد و معادلات را برهم بزند.

اما از خارجی‌هایی که به فوتبال ایران آمده‌اند، لوکا بوناچیچ و وینگو بگویچ، هنوز هیچ تیمی در لیگ برتر امسال ندارند، ولی با بیش از سیزده سال حضور در ایران، آن‌ها نیز بخشی از همین لیست مربیان با کارنامه غیر قابل دفاع اما همیشه پرکارند. ‌

این دو نیز به یاری ارتباطات زیر پوستی فوتبال ایران، همواره از این شهر به آن شهر در حال نقل ‌مکان هستند و هر فصل، دست‌کم روی نیمکت یک یا بیشتر از یک تیم می‌نشینند.

مجتبی تقوی بنا به دلایل نامعلوم از نیمکت تیم تازه راه‌یافته نفت مسجد سلیمان کنار گذاشته شده است، حال آنکه چند روز پیش اخباری مبنی بر منشوری بودن یکی از دستیاران او منتشر شده بود. اگر این «دلایل نامعلوم»، مانع حضور تقوی روی نیمکت تیم نفت مسجدسلیمان نمی‌شد، آنگاه او را هم می‌شد به جمع این مربیان افزود؛ مربی که عمده شهرتش را مدیون حضور در برنامه تلویزیونی با اجرای برخی مجریان است و از این رهگذر، توانسته در سال‌های اخیر، نیمکت چند تیم را فتح کند. به این لیست، می‌توان عبدالله ویسی و نصرت ایراندوست و مرزبان و چندین و چند تن دیگر را هم افزود.

کمیسیون اصل نود فوتبال اعلام کرده که پرونده فساد در فوتبال را پس از جام‌جهانی منتشر می‌کند و با توجه به تحرکات اخیر این کمیسیون نظیر لغو ‌انتخابات هیأت فوتبال تهران به نظر می‌رسد، عزمشان برای برخورد با پدیده فساد در فوتبال جزم شده است؛ اما اینکه دامنه این برخوردها تا کجا خواهد بود و به این دست دلالانی که با خیال آسوده در تیم‌های مختلف مربی و بازیکن جابجا می‌کنند هم می‌رسد یا نه هنوز معلوم نیست.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا