گوناگون

بعد از پیروزی بزرگ حزب‌الله و شکست ذلت‌بار صهیونیست‌ها، عمق سخن امام(ره) تحقق عینی یافت

به گزارش خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران،
عظمت و شخصیت حضرت امام(ره) به سان کوهی بود بسیار بزرگ که قله رفیعش در
ورای ابرهای طبیعت سر به آسمان معنویت و عبودیت حق ساییده و با پیوند
سرچشمه لایزال هستی،‌ وجودش از زلال معرفت سیراب گردیده بود و از گستره
پیرامونش،‌ چشمه سارهای حکمت، جاری شده بود و تشنه کامان آب حیات را سرمست
شوق وصال می‌نمود.

2301076 822
عظمت شخصیت امام(ره) و عمق و گستردگی آن حتی برای نزدیک ترین افراد و
برجسته ترین شاگردان ایشان قابل دسترسی و شناخت دقیق نبود و کسی را هم
یارای چنین ادعایی نیست، با این همه هر کس متناسب با درک و ظرفیت خویش و از
بعد ظاهری و اثباتی،‌ قطره ای از دریای حکمت و فرزانگی امام(ره) را چشیده
است و با جمع آوری این قطره‌هاست که جویبارهایی از آن دریای فضیلت برای
تشنه کامان تاریخ و نسل‌های آینده، جاری می‌شود.
 
“محمد حسین
رحیمیان” نویسنده کتاب “یادها و یادداشت‌هایی از زندگی امام خمینی قدس سره”
می‌نویسد: این بنده ناچیز بیش از نیمی از عمرم را به سان خاری،‌ در کنار
گل بی خار وجودش سر کردم، ولی به دلیل قابلیت، کمتر از طراوت و زیبایی
ملکوتیش بهره مند شدم و بی گمان آنچه از او نصیبم شد، قطره ای بود از دریا و
در عین حال آنچه از درک احساسم با قلم شکسته در قالب الفاظ ناقص می‌آید
باز هم قطره ای است از دریا!

آنچه که در این مدت خواندید هرگز نمی‌تواند
معرف شخصیت والای حضرت امام(ره) باشد، بلکه فقط گوشه‌ای است از داستان
آشنایی “محمد حسن رحیمیان” و خاطراتی چند از آنچه مستقیما شاهد و مرتبط با
آن بوده و البته در چند موردی که نقل صدها خاطره‌ای است که از دیگران
شنیده بود.

خاطرات زیر با نقل مضامین و پیش‌گویی‌های امام(ره) برگی دیگر از تاریخ را ورق زده است.

بعد از چهارده سال

حضرت
امام (قدس سره) در پیام حج سال 1366- حج جمعه خونین- از حزب‌الله لبنان به
صراحت نام برد و آن را بالاترین حجت‌ الهی برای «همه علما و روحانیون» در
راه جهاد علیه متجاوزان و نفی سکوت و مماشات در برابر آنان، قلمداد فرمود:

من
مجددا تاکید می‌کنم که دنیا، امروز تشنه حقایق و احکام نورانی اسلام است و
«حجت ا لهی» بر همه علما و روحانیون تمام گردیده است، چراکه وقتی جوانان
کشورهای اسلامی برای دفاع از مقدسات دینی خود تا سر حد شهادت پیشرفته‌اند و
برای بیرون کردن متجاوزان، خود را به دریای حوادث و بلا زده‌اند و
زندان‌ها و شکنجه‌ها را به جان خریده‌اند و همچون مسلمانان شجاع و مبارز و
عزیزان «حزب‌الله لبنان» و سایر کشورها مقاومت کرده‌اند و به جهاد علیه
متجاوزان برخاسته‌اند، چه «حجتی بالاتر از این؟» و چه بهانه‌ای برای سکوت و
مماشات و در خانه نشستن و تقیه کردن‌های بی‌مورد مانده است؟

دو
سال بعد در اوایل سال 1368، ضمن گفتگویی که با «جناب حجه‌الاسلام و
المسلمین آقای سید حسن نصرالله» که در آن زمان مسئول امور اجرایی حزب‌الله
بود داشتیم، صحبت از این جملات امام(ره) شد. یک برداشت این بود که امام(ره) با نام
بردن از حزب‌الله در این پیام تاریخی و ستایش از شجاعت و مبارزه حزب‌الله،
آن را به نحو احسن تقویت و پشتیبانی کرده تا موجب دلگرمی و تشویق عناصر
حزب‌الله شود؛ اما حقیر ضمن تایید این برداشت، استنباطی فراتر را ارائه
کردم که ذیلا به آن اشاره می‌شود:

تا آنجا که به یاد دارم حضرت
امام(ره) هیچ گاه فرد یا جمعی مشخص را به عنوان «حجت الهی» همراه با اطلاق
از قید زمان و مکان معرفی نکرده بود ولی در این ایام از تصریح نام «حزب
الله» به عنوان «حجت الهی» آن هم برای «همه علما و روحانیون» به خوبی
می‌توان دریافت که امام(ره) گویی به آینده حزب الله و ثبات و پایداری آن در
مسیر حق اطمینان داشته است و این نویدی اطمینان بخش برای آینده روشن حزب
الله است. در حالی که اگر امام(ره) به این ویژگی حزب الله اطمینان اقتضا
می‌کرد که حداقل در این پیام تاریخی و ماندگار با صراحت نام حزب الله را آن
هم به عنوان حجت ذکر نکند.

در طول ده سال بعد از آن، همواره
برداشت حقیر مورد توجه دوستان «حزب‌الله» بود آقای سید حسن نصرالله به طور
مکرر آن را بازگو می‌کرد تا آنکه در اثر ثبات قدم مقاومت شگفت انگیز
«حزب‌الله» که موید همان برداشت بود، جهان اولین شکست ذلت ببار رژیم
جنایتکار و متجاوز صهیونیستی را در سال 1379 مشاهده کرد و ارتش زورمند
اسرائیل که تجسم قدرت تکنولوژی پیشرفته نظامی و اطلاعاتی جهان غرب به شمار
می‌آمد و طی مدت پنجاه سال افسانه شکست ناپذیری خود را در جهان جا انداخته بود و کشورهای درگیر با اسرائیل با چند میلیون ارتش هرگز نتوانسته
بودند طعم تاریخ ایمان و روحیه شهادت طلبی مسلح بودند و از جهت عده و عدد و
تجهیزات نظامی قابل مقایسه با دشمن نبودند، با ذلت و خواری تمام به اولین
شکست بزرگ و عقب‌نشینی ذلیلانه تن داد و با به جای گذاشتن انبوه تانک و
نفربر و سلاح و مهمات سبک و سنگین و سایر امکانات دیگر پا به فرار گذاشت و
هزاران نفر از نیروهای مزدور اسرائیل موسوم به «ارتش لحد»، پا فرار کردند
یا خود را تسلیم حزب‌الله کردند و متعاقب این پیروزی بزرگ، جهان و به خصوص
کشورهای اسلامی و عربی، شگفت‌زده و خاضعانه حزب‌الله  و رهبری آن را ستوده و
میلیونها نفر در کشورهای مختلف به شادی و حمایت از حزب‌الله تظاهرات
کردند.

در اولین سفرم بعد از پیروزی «حزب‌الله» به لبنان باز هم
آقای سید حسن نصرالله بحث دوازده سال پیش را یادآور شد. داستان گذشته را
باز هم برای جمعی از علما دوستان حاضر در یکی از جلسات بازگو کرد، اما این
بار مطلب را تکمیل کرد و چنین گفت: «بعد از پیروزی بزرگ حزب‌الله و
شکست ذلت‌بار صهیونیست‌های متجاوز در جنوب لبنان، عمق شگفت‌انگیز سخن امام(ره)
تحقق عینی یافت و بسیاری از علمای بزرگ روحانیون جهان اسلام به طور اخص
فلسطین در نوشته‌ها و گفته‌های خود به همان حقیقتی که امام(ره) در چهارده سال
پیش بیان کرده بود، اذعان کردند و مفهوم سخن امام(ره) را این گونه تکرار کردند
که حزب الله «حجت‌الهی» را بر همگان تمام کرد. مقاومت حزب‌الله و پیروزی
آنان ثابت کرد که اولا تنها راه رهایی، جنگ و مقاومت مسلحانه علیه اسرائیل
است و ثانیا این راه قطعا به پیروزی خواهد انجامید و عملا نیز انتفاضه
اسلامی ملت فلسطین با الهام از حزب‌الله و تاثیرپذیری از مقاومت اسلامی
لبنان برافروخته گردید و جهان اسلام نیز به درستی بی‌بدیل بودن این راه
روشن را باور کرد و افکار عمومی در تمام کشورهای اسلامی و مسلمانان سراسر
جهان برحمایت بی‌سابقه از انتفاضه سازش ناپذیر برانگیخته شد، به گونه‌ای که
در پایتخت مراکش، برای نمونه، بیش از دو میلیون نفر در تظاهراتی بی‌نظیر
برای پیروزی حزب الله شرکت کردند و شعار فراگیرشان این بود: «الجهاد هو
البدیل، حزب الله و هو الدلیل
» جهاد مسلحانه علیه اسرائیل تنها گزینه است و
حزب الله دلیل و حجت بر درستی آن است.

انتهای پیام/

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا