گوناگون

مدرسه سبز، بهترین جای دنیا برای درس خواندن

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، راهروها
دلباز است، پر از گلدان‌های گل و گیاهان سبز و سر حال، با دیوارهایی سنگی و
آجری که معمارش جای رقص نورهای رنگی را در آن باز گذاشته است.

 بوی عطر
گل‌ها می‌پاشد توی صورت و مشام را قلقلک می‌دهد و آن‌وقت تو می‌مانی که این
مدرسه را باور کنی یا مدارسی که در آن درس خوانده‌ای. مدرسه ربانی سبز است
(یکی از حدود 30 مدرسه سبزی که در ایران وجود دارد) و مدارسی که من در آن
درس خوانده‌ام، سیاه.سیاهی مدارس ما از تیرگی بنای ساختمانش می‌آمد، از
آسفالت‌های کهنه و تیره حیاط برهوتش، از کلاس‌های درس دلگیر و کم‌نورش، از
میله‌های جوش داده شده به پنجره‌اش، از لباس فرم مدرسه که همیشه تیره بود و
از پوشش ناهماهنگ کادر مدرسه.

مدرسه
ما رنگش سیاه بود و همچنان هست چون فضایی فرض می‌شد فقط برای یاد گرفتن
کتاب‌های درسی، جایی برای دست به سینه نشستن و جم نخوردن، برای ساکت بودن و
زندگی در قالبی تنگ و تعریف شده، بی‌هیچ ارتباط با دنیای بیرون، جایی که
دلت برای دیدن پرواز پرنده‌ها و خوردن نسیم صبحگاهی به صورتت تنگ می‌شد.

مدارس
سبز، اما آمده‌اند تا این قالب‌های قدیمی را بشکنند و روح و جسم دانش‌آموز
را آزاد کنند؛ گرچه هنوز نه‌فقط در ایران رشد چشمگیر نداشته‌اند بلکه در
جهان نیز نتوانسته‌اند، همه‌گیر شوند.(طبق آمارهای جهانی، هم‌اکنون بیش از
40 هزار مدرسه سبز در سراسر جهان فعال است که سهم ایران از این تعداد حدود
30 مدرسه است)

دانش‌آموزان با طبیعت یکی می‌شوند

بودن در
یکی از مدرسه‌های دوستدار محیط‌زیست ایران حس خوبی دارد. دیدن دانش‌آموزان
لابه‌لای گل‌ها و درختان که آزاد و راحت زیر نور خورشید، بی‌هیچ استتار
قدم می‌زنند، تجربه جالبی است. کلاس درس آزاد، گوشه‌ای از حیاط است که
باغچه‌ای پرگل با درختی جوان در میانه دارد که دانش‌آموزان دایره‌وار دورش
می‌نشینند و درس می‌خوانند و بحث‌های زیست‌محیطی می‌کنند.

در
راهروی مدرسه سبز ربانی می‌شود نفس کشید، می‌شود اکسیژن را به مشام فرستاد و
بازدم را در ایوان‌های کوچک آن بیرون داد. سبز بودن مدارس سبز البته فقط
به سبزی ظاهری‌اش نیست، این مدارس به این علت برپا شده‌اند تا ارتباط میان
آدم‌ها و طبیعت را تنگاتنگ کنند و به دانش‌آموزان از کودکی یاد دهند که
انسان جزئی از طبیعت است و برای داشتن زندگی بهتر راهی جز برقراری رابطه
مسالمت‌آمیز با طبیعت ندارد.

در این
مدارس ظروف پلاستیکی به طور کامل حذف می‌شود و ظرف‌های یک بار مصرف گیاهی
جای آنها را می‌گیرد. در این مدارس کاغذ، زباله محسوب نمی‌شود بلکه
سرمایه‌ای معرفی می‌شود که قابلیت بازیافت دارد و حیف است دور ریخته شود.
کاغذ به چشم مدیران مدارس سبز، آن‌قدر باارزش است که امتحانات مدرسه و حتی
تکالیف درسی از طریق شبکه(سامانه مدیریت یادگیری) و به کمک اینترنت برگزار
می‌شود و دانش‌آموز را از داشتن دفتر مشق و خریدن مکرر کاغذ معاف
می‌کند.تفکیک زباله نیز در این مدارس جدی گرفته می‌شود و هر دانش‌آموز
می‌آموزد جای پسماندهای تر در میان زباله‌های خشک نیست که البته سطل‌های
مخصوص هر ماده نیز در دسترس است و کسی نمی‌تواند نبود سطل را بهانه خودداری
از تفکیک اعلام کند.

کیسه‌های
پلاستیکی نیز در این مدارس جایی ندارد و دانش‌آموزان زندگی بدون این
کیسه‌ها را تمرین می‌کنند؛ دانش‌آموزان مدارس سبز کیسه‌های پارچه‌ای در دست
می‌گیرند و این‌گونه با پلاستیک وداع می‌کنند.باد و خورشید نیز برای این
مدارس دو منبع انرژی رایگان محسوب می‌شود که طبیعت در اختیار مردم قرار
داده است و به‌راحتی می‌شود از آن استفاده کرد؛ همان‌گونه که در مدرسه سبز
ربانی در یکی از مناطق شمالی شهر تهران، باد و خورشید در تامین برق این
مدرسه به کار گرفته می‌شود(اولین نیروگاه فتوولتائیک در این مدرسه
راه‌اندازی شده است. از لحاظ زیست‌محیطی هر سیستم سه کیلوواتی فتوولتائیک
از انتشار 800 کیلوگرم گاز
co2 و
آلاینده‌های زیست‌محیطی دیگر جلوگیری می‌کند) و در آن دیگر از قبض‌های برق
سرسام‌آور که مدیران مدارس معمولی کشور را به ستوه آورده، خبری نیست.

همه مدارس می‌توانند سبز باشند

در
کشوری مثل ما که مردم و مسئولانش همصدا با هم بر این باورند که
محیط‌زیست‌شان وضعی بحرانی دارد، عاقلانه‌ترین راه بر سر صلح آمدن با
محیط‌زیست است. باید قدر آب را دانست، باید دانست که امروز آب نیز برای
دنیا سرمایه است نه‌فقط نفت، گاز یا طلا. باید نسبت به حفظ حیات حیوانات و
گیاهان حساس و مسئول بود و آنها را جزئی از طبیعت پیرامون دانست، باید
آموخت که جای زباله در طبیعت نیست و هر تکه زباله، وصله‌ای ناهمگون در
محیط‌زیست است.

در واقع
مدارس سبز دنبال آموختن این نکات به دانش‌آموزانند، چون گردانندگان مدارس
صلح و دوستی در جهان باور دارند نکاتی که از سنین پایین در ذهن دانش‌آموزان
حک شود تا پایان عمر با آنها همراه است، به‌طوری که دانش‌آموزان به سفیران
صلح سبز تبدیل می‌شوند و جامعه را تحت‌تاثیر رفتارهای زیست‌محیطی خود قرار
می‌دهند.

حضور در
مدرسه دوستدار محیط‌زیست ربانی که یکی از 27 مدرسه سبز ایران است این حسن
را دارد که ببینیم کودکان و نوجوانان ایرانی فقط آنهایی نیستند که اگر
حیوانی ببینند به سویش سنگ پرتاب کنند یا اگر از کنار درختی رد شوند
شاخه‌ای از آن را بگیرند و تاب بخورند. در این مدرسه سبز، تک‌تک گل‌ها و
درخت‌ها به دست دانش‌آموزان کاشته و آبیاری می‌شود و هر زمان وقت آزادی
وجود داشت به جای به بطالت گذشتن، صرف هرس باغچه‌ها و تمیز کردن کلاس‌ها
می‌شود.در مدارس سبز دانش‌آموزان عشق‌ورزی به طبیعت را یاد می‌گیرند و
می‌آموزند اگر مهمانی عزیز و سرشناس سراغشان آمد به جای کشتن یک حیوان به
یمن حضورش، درخت بکارند.

مدارس
سبز برای هر کشور فرصتی طلایی است، فرصتی برای جهت دادن به رفتارهای
دانش‌آموزان و پیوند دادن آنها با طبیعت، فرصتی که بیشتر دانش‌آموزان کشور
که در مدارس غیرسبز درس می‌خوانند از آن محرومند.

البته
سبز کردن مدارس کار آسانی نیست و نیاز به هزینه دارد به طوری که بخش
قابل‌توجهی از 104 هزار مدرسه‌ای که در ایران وجود دارد قادر به تامین
هزینه‌های آن نیستند. ولی با این حال مهم‌تر از هزینه‌های مالی، تفکری است
که در پس تاسیس مدارس سبز وجود دارد، در حالی که این تفکر در پس ساخت مدارس
معمولی وجود ندارد.

از
مدرسه‌های فرسوده و کهنسال که بگذریم، حتی در بسیاری از مدارس تازه‌ساز
کشور نیز غلبه با دیدگاه‌های معمول و رایج است که سیمان و بتن و آهن را بر
مصالح و اجزای طبیعی ترجیح می‌دهد و جایی برای ظهور مظاهر طبیعی در فضای
مدرسه باقی نمی‌گذارد. جای محیط‌زیست در کتاب‌های درسی نیز خالی است و
می‌توان ادعا کرد دانش‌آموزان با این موضوعات کمترین تماس را دارند.

همین است که بیشتر دانش‌آموزان
کشور با ابتدایی‌ترین مفاهیم زیست‌محیطی بیگانه‌اند و بیشتر رفتارهای آنها
مخرب طبیعت است، اما این چرخه معیوب باید روزی از میان برداشته شود، چون
دانش‌آموز امروز، بزرگسال فرداست که همه حرکات و سکناتش می‌تواند در جهت
حفظ طبیعت یا تخریب آن باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا