نویسنده کتاب «خاطرات حگمت یا مشهد قدیم» گفت: تاریخ مشهد قدیم برای نسلهای بعد یکی از جذابترین و شنیدنیترین مطالب است.
محمد حسین تقوی گیلانی، نویسنده کتاب «خاطرات حگمت یا مشهد قدیم» در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه خراسان، با اشاره به هسته اولیه شهر مشهد اظهار کرد: مشهد قدیم از پنج محله اصلی شامل پایین خیابان، بالا خیابان، سراب، نوغان و عیدگاه تشکیل شده بود.
وی در پاسخ به اینکه نام محله «تَپُل المحله» از کجا آمده است؟ اظهار کرد: عدهای میگویند آنجا محل طبل زدن(طبال محله) بوده است، یعنی وقتی یکی از بزرگان شهر مثلا داروغه شهر میخواسته مطلبی را به اطلاع عموم برساند، چند نفری را میفرستاده که طبل میزدند و با صدای طبل مردم جمع می شدند و خبر اعلام و اطلاعرسانی میشده است.
تقوی گیلانی ادامه داد: عدهای دیگر نیز میگویند مردم آن زمان هر کدام برای خود طویلهای داشتهاند و تپالههای(فضولات) حیوانات خود را جمعآوری و در این محله تخلیه میکردند(تپاله محله) و از طرف متصدیان آن زمان افرادی با وسیله میآمدند و تپالهها را جمعآوری میکردند اما اعتقاد خود من به همان طبل زدن و طبل محله است.
وی با اشاره به محله «سرشور» گفت: سرشور محلهای بود که جمعیت زیادی داشت و بازار بزرگی در آن بود، از صحن قدیم شروع میشد و ادامه داشت، زمانی که میدان قدیم را تقسیم کردند یک طرف میدان شد، بازار زنجیر و طرف دیگر آن بازار سرشور شد.
کوچه «عیدگاه» کجا بود؟
تقوی گیلانی خاطرنشان کرد: از فلکه آب(میدان بیتالمقدس فعلی) به سمت چهارراه کلانتر(چهارراه دانش فعلی) سمت چپ کوچهای بود به نام عیدگاه که به سمت شرق مشهد امتداد مییافت که امروزه مدرن شده و خانههای قدیمی آن تخریب شده است.
وی بیان کرد: این محله دارای قبرستان، بازارچه و حمام عمومی بود و دلیل نامگذاری آن این بود که زمانی که ازبکها به مشهد حمله کردند، در اینجا جنایات زیادی را مرتکب شدند، یکی از آن جنایات این بود که سردار ازبکها دستور قتل عام مردم را صادر کرد و عده زیادی از مردم را کشتند و در جایی که تا 30 سال پیش به آن باغ رضوان میگفتند(شمال حرم سمت خیابان طبرسی فعلی) دفن کردند. از آن زمان این محل به قتلگاه معروف شد.
وقتی بعد از مدتی با اصرار خانوادههای مقتولین و بازماندگان، سردار ازبک قبول کرد که قتل عام را پایان دهد، در این محله عیدگاه مردم جشنی گرفتند و این محله از همان زمان به عیدگاه معروف شد.
«باغ خونی» کجا بود و وجه تسمیه نام آن چیست؟
تقوی گیلانی خاطرنشان کرد: زمانی که ما کودک بودیم جنگ جهانی شروع شد و روسها ایران را به تصرف خود درآوردند و مشهد را هم اشغال کردند، باغی بود که محل کنسولگری روسها بود و چون در آنجا هم کشتارهایی انجام شد این باغ به باغ خونی معروف شد. خیابان امام رضا(ع) را که به سمت حرم مطهر می رویم در سمت راست خیابانی بود و این باغ خونی در وسطهای همان خیابان واقع شده بود.
میدان «دوچرخه» را به خاطر دارید؟
وی تصریح کرد: میدان دوچرخه را در دو مکان داشتیم، یکی انتهای خیابان خاکی جنب بیمارستان سینا امروزی بود که کسانی که تمایل به یادگیری دوچرخهسواری داشتند به آنجا میرفتند و آموزش میدیدند. یک میدان دوچرخه هم در خیابان طبرسی بالاتر از میدان طبرسی، سمت راست بود که خود من هم دوچرخهسواری را آنجا یاد گرفتم. البته این را هم بگویم که آن زمان برای دوچرخه سواری باید گواهینامه میگرفتیم.
نام محله «سراب» از کجا آمده است؟
وی ادامه داد: سراب در حقیقت سر آب بوده که آنجا در اصطلاح علمی مظهر قنات بوده است یعنی جایی که آب قنات ظاهر میشود.
علت نامگذاری فلکهای به نام «ضد» چه بود؟
وی افزود: لشکر مشهد در زمان قدیم در سمت جنوب خیابان بهار واقع بود که آنها توپخانه ضد هوایی داشتند، یکی از این ضد هواییها را در میدانی قرار داده بودند که اگر زمانی دشمن حمله کرد از آن استفاده کنند، از این ضد هوایی فقط کلمه ضد روی این میدان ماند و به همین نام معروف شد.
وی با بیان اینکه محلهای هم به «چهنو» معروف شده است، توضیح داد: در قسمتی از خیابان تهران چاه جدیدی زده بودند که به تامین آب مشهد کمک کند، این محله را چاه نو میگفتند و به مرور زمان که این اسم دهان به دهان گشت چاه نو تبدیل به چهنو شد.
بازارچه «حاجآقاجان» کجا بود؟
وی اظهار کرد: در سمت شمال صحن بالا خیابان جایی که الان کتابخانه آستان قدس رضوی واقع شده است دو بازارچه نزدیک به هم بود به فاصله 20 متر، یکی از این بازارچهها که تا تپلالمحله هم ادامه داشت بازارچه حاجآقاجان بود که در مجاورت این بازارچه باغ رضوان واقع شده بود و دبیرستانی به نام غزالی هم آنجا بود که بسیاری از مشهدیهای قدیمی در آنجا تحصیل کردهاند.
انتهای پیام