شروع مذاکرات دوجانبه هستهای ایران و آمریکا در ژنو با حضور برنز و
عراقچی در حالی که کمتر مورد استقبال برخی روزنامهها قرار گرفته است، مهمترین
دستاورد مذاکرات را برای روزنامههای هوادار دولت رقم زده است. تاثیر مذاکرات بر
بازارهای اقتصادی و نیز سفر رئیس جمهور به ترکیه دیگر اخبار مهم روزنامههای سهشنبه
است.
بزرگترین دستآورد مذاکرات هستهای به روایت روزنامههای طرفدار دولت
روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «تابويي كه شكسته شد» به قلم جاويد
قربان اوغلي نوشته: سال قبل در چنين روزهايي (قبل از انتخابات 24 خرداد) حتي تصور
اينكه ايران و امريكا اين گونه فارغ از جنجال ها بتوانند دور يك ميز رودرروي هم به
گفت وگو بنشينند فرضي محال مي نمود. ماجراي گفت وگوي سعيد جليلي با ويليام برنز در
پاييز 89 را از ياد نبرده ايم، رويدادي كه با تكذيب شداد و غلاظ در تهران روبه رو
شد و با وجود اعتراف صريح احمدي نژاد به آن، متحدان اصولگراي او پذيرش شكست تابويي
كه از مذاكره ساخته شده بود را بر نتابيدند. اخبار و شايعات جسته گريخته مذاكره
بين نمايندگان ايران و امريكا در يك سال آخر دولت دهم نيز از همين قماش بود كه هيچ
كس حاضر نشد درباره صحت يا سقم آن سخن بگويد بلكه اصرار بر عدم وقوع چنين رويدادي
در عرصه سياسي اصولگرايان كاملامشهود بود هر چند پس از دستاورد بزرگ توافق ژنو
برخي عقلاي جبهه اصولگرايان مجبور به رمزگشايي از آن مذاكرات شده و به آن اعتراف
كردند. اما امروز و تنها يك سال پس از آن تاريخ، تابوي مذاكره به گونه يي شكسته كه
گفت وگوي بين مقامات عاليرتبه ايران و امريكا به اخباري نسبتا عادي تبديل شده و
تعجبي را برنمي انگيزد. قبلا در جايي نوشتهام كه اگر بزرگ ترين دستاورد جديد
مذاكرات ايران با قدرت هاي جهاني موسوم به 1+5 را شكست اين تابو بدانيم، بيراهه
نرفته و سخن به گزاف نگفته ايم
صادق زیباکلام نیز در یادداشتی با عنوان « مذاکراتی بهمثابه نقطهعطف»
در شرق نوشته: ظرف 35سال بعدی، یعنی تا به امروز، آمریکاستیزی همانطور که اشاره شد، یکی
از اصلیترین گفتمانها و رویکردهای داخلی و خارجی بوده است. عملا بسیاری از سیاستها
و تصمیمگیریهای خردوکلان ظرف 35سال گذشته تابعی بوده از نگاه و رویکرد مبارزه با
آمریکا. به تبع آن هرگونه صلح و تفاهم، هرگونه تنشزدایی و هر شکلی از مصالحه و
معامله با آمریکا مذموم تلقی شده است. داستان مک فارلین نمونه بارز این مساله بود.
با آنکه صورتمساله مک فارلین روشن است و دیگر ابهامی درخصوص آن وجود ندارد و با
آنکه در مجموع آن داستان به سود منافع ملی ما بود معذالک همچنان در یک فضای آکنده
از سکوت قرار دارد. تا به جایی که رییسجمهور فعلی همانند بسیاری دیگر بهشدت منکر
حضور در آن ماجرا و علم و اطلاع از آن است. همچون داستان مک فارلین، تمامی موارد
مشابهی که دادوستد و مراوداتی با آمریکاییها صورت گرفته، در سکوت کامل بوده است.
آخرین نمونه آن، همان مذاکراتی است که در رسانههای داخلی هم به آن پرداخته شد و
در ماههای پایانی ریاستجمهوری احمدینژاد میان ایران و ایالاتمتحده با وساطت
عمانیها در مسقط صورت میگیرد. با اینکه هم آمریکاییها و هم عمانیها اعتراف
کردند در نیمهدوم سال 91 ملاقاتهایی میان مقامات ایرانی و آمریکایی در عمان صورت
گرفته، اما هیچکس در ایران کلامی و سخنی در اینباره ابراز نداشته است و صرفنظر
از آنکه محتوای آن به سود ایران بوده یا نه، برتابیده نمیشود. در چنین شرایطی،
سخنی به اغراق نرفته اگر مذاکرات با آمریکاییها را که از دیروز آغاز شده نقطهعطفی
در تاریخ ایران پس از انقلاب بدانیم. برای نخستینبار از زمان آن ملاقات بدفرجام میان
دولت موقت و مقامات دولت کارتر در الجزایر است که مقامات ارشد دو کشور، نه بهصورت
مخفیانه و پنهانی بلکه آشکارا با یکدیگر بر سر میز مذاکره نشستهاند (در ماجرای
مذاکرات هنگام اشغال افغانستان، ماجرا بعدها به شکلی محدود، مطرح شد). مهم، نتایج
مذاکرات نیست. مهم نفس آن است که عملی که تاکنون غیرممکن به نظر میرسید اتفاق
افتاده است. حتی اگر این مذاکرات هیچ حاصل و دستاوردی نداشته باشد در فضای سیاسی ایران
پس از انقلاب یک تحول اساسی بهشمار میرود. البته تندروها هنوز نسیم تغییرات را
حس نکردهاند و همچنان بهدنبال تداوم رویه گذشته هستند و چون دستشان به هیچکجا
نمیرسد، عجالتا وزیر اطلاعات را به مجلس احضار کردهاند تا سوالاتی بیارتباط با مسوولیتهای
ایشان را به بهانه همین مذاکرات مطرح کنند. مشکل تندروها فقط این نیست که متوجه تغییر
و تحولات جامعه خودمان نشدهاند بلکه اشکال اساسیتر آنها این است که صدای فروریختن
دیوار برلین را بعد از 23 سال، هنوز نشنیدهاند.
داوود هرميداس باوند نیز در
یادداشت خود با عنوان « ايران و آمريكا شاهبيت مذاكرات » در آرمان نوشته: گفتوگوي
مستقيم و البته علني ايران و آمريكا يك فرصت واقعي براي آينده پرونده هستهاي
ايران محسوب ميشود، فرصتي كه به نظر ميآيد مقامات ارشد دو كشور به واقعيت آن پي
بردهاند. اگر ايران و آمريكا بتوانند به موضعي مشترك در خصوص پرونده هستهاي دست
پيدا كنند بيترديد اعضاي اروپايي 1+5 با آمريكا همراه خواهند شد. به ديگر سخن تيم
جديد هستهاي به درستي واقعيت پرونده هستهاي، نقطه آغاز و انجام آن را درك كرده و
همين امر زمينهساز گفتوگوهاي پنهان و مقطعي و در حال حاضر علني و برنامهريزي
شده با آمريكا شده است. به جرات ميتوان اعتراف كرد موضعگيري مقامات كاخ سفيد بر
رفتار 1+5 با ايران تاثير مستقيم دارد، همانطور كه از آغاز دور جديد مذاكرات به
صورت هويدا اين تغيير رفتار را مشاهده كرديم. بنابراين گفتوگوهاي ژنو نقش شاه
بيت را در مذاكرات بازي ميكند. نكته دوم در خصوص گفتوگوهاي ايران و آمريكا،
دوجانبه بودن آن است. مقامات كاخ سفيد در گذشته نيز تمايل بسيار زيادي براي گفتوگوهاي
دوجانبه داشتند و اين ايده را در سر ميپروراندند كه به صورت دوجانبه مسائل خود را
با ايران در ميان بگذارند؛ البته در پارهاي از موارد ويليام برنزنقش مذاكره كننده
پنهان را به خوبي بازي كرد اما هيچگاه مذاكرات به صورت علني و خارج از چارچوب
مذاكرات 1+5 صورت نميگرفت. بنابراین اگر در مذاكرات اخير دو طرف به يك تفاهم نسبي
دست پيدا كنند بيترديد راه وين5 براي مذاكرهكنندگان هموارتر ميشود. بايد بدانيم
اگر مذاكره كنندگان ايالات متحده تقاضاي ديدار دوجانبه دارند گوياي اين واقعيت است
كه ميخواهند دغدغهها و درخواستهايشان را با ايران مستقيما در ميان بگذارند و به
طور مستقيم پاسخ خود را از هیات ايراني و به تبع آن مقامات ارشد نظام دريافت كنند.
نكته سوم؛ صلاحيت مذاكرات است. تمام طرفهاي درگير در پرونده هستهاي ايران
پذيرفتهاند كه دغدغه آمريكا مهمترين بخش اين پرونده است، بنابراين براي حل آن
نميتوان صورت مسئله را پاك كرد و اتفاقا ايران نيز اين موضوع را به خوبي درك کرده
است. طرف ايراني در طول مذاكرات ميتواند همانطور كه طرف آمريكايي از دغدغهها و
خواستههايش دم ميزند خواسته هايش را مطرح كند بنابراين مذاكرات دوجانبه ميان
ايران و آمريكا منحصرا داراي صلاحيت لازم است وهمگان اميدوارند مذاكرات ژنو راه وين
را باز كند.
بورس، سکه و دلار چه سناریوهایی پیش رو دارند؟
روزنامه دنیای اقتصاد تحولات سه بازار مهم را در روزهای حساس مذاکرات
هستهای مورد توجه قرار داده و نوشته: سه بازار ارز، سکه و بورس در دو روز گذشته
تحتتاثیر فضای انتظاری شکلگرفته در حوزه سیاسی، تعیینموقعیت کردهاند و فعالان
این بازارها دایره دید و فعالیت خود را متناسب با این عوامل و در قالب بازههای
زمانی کوتاهمدت تنظیم کردهاند. مهمترین عاملی که این روزها در سناریوهای پیشروی
سه بازار ارز، سکه و بورس وارد شده، مذاکرات ایران با برخی طرفهای غربی است. بهگفته
تحلیلگران، این مذاکرات که با هدف نزدیکی دیدگاهها در تدوین پیشنویس توافق جامع
هستهای در ژنو آغاز شده، بهدقت از سوی بازارها دیدهبانی میشود. از همینرو
نوسانات روزانه در بازار، تحتتاثیر این عامل تحلیل میشود و اعتقاد فعالان بر این
است که واکنش آتی بازارها متناسب با نتیجه اتفاقات در این مذاکرات است. کارشناسان
هر سه بازار بر این نکته تاکید دارند که در وضعیت کنونی، تعیینکننده موقعیت بازارها
در کوتاهمدت، انتظارات ناشی از عوامل خارج از حوزه اقتصاد است. بر همین اساس با
وجود آنکه قیمتها در بازار ارز و سکه روز یکشنبه روند کاهشی داشت و شاخص بورس نیز
به مدد برخی صنایع مثبت ماند، روز دوشنبه روند معکوس شد. رفتاری که از نگاه تحلیلگران،
کاملا از اخبار و اتفاقات سیاسی نشات میگیرد.
شاخص كل بورس پس از چهار روز معاملاتي مثبت پي در پي روزگذشته با افت
همراه شد و به اين ترتيب همرنگ سهام اكثر شركتهاي بورسي شد، به گونهاي كه سهام
شركتهاي فعال در پنج صنعت خودرو، بانك، پتروشيمي، تجهيزات و فرآوردههاي نفتي
نماگر بازار سرمايه را از رشد 42 واحدي ساعات ابتدايي معاملات به افت 113 واحدي تا
پايان وقت معاملات رساندند.
در واقع چند روزي است روند معاملات در بازار سرمايه بسيار كسلكننده
و بيرمق شده است؛ ارزش معاملات بهطور محسوسي افت كرده و اغلب نمادهاي بازار منفي
و متعادل معامله ميشوند و نكتهاي كه بسياري از فعالان بازار را نگران ميكند حجم
پايين معاملات است.
متاسفانه بازار بهطور محسوسي از كمبود تقاضا رنج ميبرد و كاملا
مشخص است كه سرمايههاي بزرگ از بازار سرمايه كوچ كردهاند. خصوصا در هفته جاري
شرايط به گونهاي بوده كه ميتوان گفت عملا بازار نيمه تعطيل بوده است. مشخص نيست
سرمايه پارك شده در پشت بازار چه موقع مجددا وارد بازار خواهد شد؟ اما در اين ميان
خوشبختانه خبر مثبتي در بازارهاي رقيب نيز نيست؛ بازارهاي موازي نيز با روند
متعادل و با ثبات به كار خود ادامه ميدهند و اين وضعيت گوياي آن است كه سرمايههاي
بورسي به بازارهاي موازي كوچ نكرده و در واقع انگيزهاي براي سرمايهگذاريهاي
بيشتر در بازار نيست.
به نظر ميرسد در پي عدم به نتيجه رسيدن دوره قبلي مذاكرات ژنو طي
ماه گذشته تعلل و دوگانگي در نگرش سرمايهگذاران جهت انتخاب صنايع و سهمهاي
پربازده ايجاد شده و سهامداران را بر سر دوراهي قرار داده است.
چراكه بنابر اعتقاد بسياري از كارشناسان بازار سرمايه بهطور قطع با
حصول نتايج مثبت از اين مذاكرات، صنايعي كه بيشترين ضرر و زيان را از افزايش قيمت
دلار و اعمال تحريمهاي بينالمللي متحمل شدهاند، بار ديگر در كانون توجه سرمايهگذاران
و معاملهگران قرار ميگيرند و براي سرمايهگذاري در بورس مناسب به نظر ميرسند.
در اين رابطه مهدي طحاني، مدير عامل شركت سرمايهگذاري آواي آگاه در
گفتوگو با خبرنگار ما با اشاره به اين موضوع اظهار كرد: بررسي آمارهاي اقتصادي از
قبيل نرخ تورم گوياي آن است كه در مجموع اقتصاد و بازارهاي سرمايهگذاري وضعيت
ثبات و در واقع تعادلي حاكم است و بازار در انتظار خبرهاي خوش از مذاكرات به سر ميبرد.
وي ادامه داد: نتايج مذاكرات ديروز ميتواند به بهبود جلسه وين 5 در
هفته آينده منجر شده و در مجموع هرچه اين مذاكرات مصممتر و با شرايط بهتر دنبال
شود، جذب سرمايههاي داخلي و خارجي مطلوبتر شده و بازار با رونق همراه خواهد شد.
طحاني در ادامه به روند اين روزهاي بازار سرمايه اشاره كرد و گفت:
رصد بازار در روزهاي اخير نشان از كاهش شديد حجم و ارزش معاملات دارد؛ در 4 روز
اخير هر چند بازار و شاخص با روند ملايم مثبتي دنبال شد اما حجم مبادلات چندان
قابل قبول نبود.
وي ادامه داد: طي معاملات ديروز حجم كل سهام دادوستد شده تنها در
مبادلات يك بنگاه معاملات املاك بود نه در سطح بورس و ادامه اين روند اتفاق مطلوبي
نه تنها براي بازار سرمايه و سرمايهگذاران بلكه براي اركان بازار نيز نخواهد بود.
مديرعامل شركت سرمايهگذاري آواي آگاه در ادامه به ضعف تقاضا و ضعف
خريد در بازار اشاره كرد و گفت: مشكل اصلي اين امر نيز ضعف تقاضا و خريد است؛ وقتي
خريدار مشاهده ميكند كه بعد از خريد سهامي هيچ روندي بر آن دنبال نميشود و
نوساني نمييابد اقدام به فروش ميكند كه تداوم اين امر به افت هرچه بيشتر بازار
منجر ميشود.
وي خاطرنشان كرد: روند بي ثباتي مزبور را ميتوان هر روزه در يك
صنعت دنبال كرد؛ به طوري كه يك روز خودرويي، قندي يا بانكي ليدر شده و با حجم بالا
دادوستد ميشود و روز بعد همين صنعت دستخوش تغييرات شده و با نوسان منفي دنبال ميشود.
طحاني در ادامه خاطر نشان كرد: با وجود تمام فراز و نشيبهاي حاكم بر
بازار سرمايه، عوامل بنيادي و پتانسيلهاي موجود در شركتهاي بورسي نشان از آينده
روشن بورس چه در بلندمدت، چه ميانمدت و حتي كوتاهمدت دارد و در واقع بازدهي
مطلوبي در انتظار سرمايهگذاران خواهد بود.
روز گذشته پس از 4 روز متوالي، روند صعودي بازار قطع شد و افت 113
واحدي معادل 15/0 درصدي در كارنامه شاخص به ثبت رسيد تا به اين ترتيب بازدهي هفته
جاري به 18/0 درصد برسد و در نهايت شاخص محدوده 75هزار و 240واحدي را به ثبت
رساند؛ با احتساب افت روز گذشته بازدهي خردادماه نيز معادل منفي 2 درصد شد.
با اتمام ساعات معاملات روز گذشته شاخص بازار اول با 67 واحد افت به
رقم 56 هزار و 79 واحد رسيد. همين وضعيت در شاخص بازار دوم نيز مشاهده شد؛ بهطوريكه
شاخص اين بازار با ثبت 299 واحد كاهش عدد 143هزار و 475 واحد را تجربه كرد. شاخص
كل بورس نيز در روز گذشته به رقم 75240 واحد رسيد.
در اين روز ايران خودرو با 25 واحد افزايش شاخص، بيشترين تاثير مثبت
را بر شاخص كل گذاشت و در مقابل بانك پارسيان با 31 واحد كاهش، بيشترين تاثير منفي
را بر روي شاخص داشت.
سفر رئیسجمهور ایران به ترکیه بعد از دو دهه
روزنامه اعتماد سفر رئیس جمهور به ترکیه به همراه جمع زیادی از اعضای
هیات دولت را مورد بررسی قرار داده و نوشته: حسن روحاني، رييس دولت تدبير و اميد
نخستين رييس جمهور ايراني است كه بعد از 20 سال به صورت رسمي پا به خاك تركيه
گذارده است. وي كه روز گذشته به دعوت عبدالله گل، رييس جمهور تركيه وارد تركيه شد،
بنا دارد تا در خصوص مسائل مختلفي از جمله مسائل اقتصادي با همتاي تركيه يي خود
مذاكره و گفت وگو كند.
نيم نگاهي به روابط تجاري
و سياسي دو كشور طي سال هاي گذشته نشان مي دهد كه دو كشور همسايه پس از به قدرت
رسيدن اسلامگرايان در تركيه در سايه مراودات تجاري و سياسي خود توانسته اند تراز
تجاري قابل قبولي را بر جاي بگذارند. رابطه ايران و تركيه در چند دهه گذشته با
فراز و فرودهايي همراه بوده است. دوره اول آغاز اين روابط سفر رضاخان به تركيه در
سال 1313 به دعوت مصطفي كمال آتا تورك، رييس جمهور وقت تركيه نخستين گام در تحكيم
روابط دو كشور بود. اين مسافرت كه بيش از يك ماه به طول انجاميد، انعكاس فراواني
در سراسر جهان داشت به طوري كه تمام جرايد ستوني از روزنامه هاي خود را به درج اين
مطلب اختصاص دادند اما مسافرت آتاتورك به ايران به علت بيماري وي به تعويق افتاد و
بالاخره هم انجام نشد.
يكي از نكات حايز اهميت
سفر روحاني به عنوان رييس جمهور ايران به تركيه: حضور هيات تجاري بلند پايه و پر
تعداد در كنار سفر به آنكاراست. اين امر در شرايطي روي داده است كه بخش خصوصي
اعضاي پارلمان بخش خصوصي در سال هاي گذشته و حداقل در دو دولت قبلي نتوانسته بود
همپاي رييس دولت پاي ميز مذاكرات خارجي بنشيند و حالااين مساله باعث مي شود تا
قدرت چانه زني تجار ايراني بيش از گذشته شود. به اين جهت غلامحسين شافعي، رييس
اتاق بازرگاني، صنايع، معادن و كشاورزي ايران در راس هياتي تجاري متشكل از 90 فعال
اقتصادي همراه رييس جمهور پا به آنكارا گذاشت تا اين بار با حمايت دو رييس دولت قراردادهاي
جديد را امضا كند كه مي تواند تراز تجاري ايران و تركيه را بيش از پيش بهبود بخشد.
اعتماد درباره روابط انرژی دو کشور نیز نوشته: يكي از موضوعات جذاب و
قابل بحث في مابين ايران و تركيه بحث انرژي و خريد گاز از ايران است كه با وجود
سبقه تاريخي روابط حسنه بين دو طرف، اما موجب مي شود تا همواره يك سوي مذاكرات
ايران و تركيه ادامه بحث گران فروشي ايران و شكايت تركيه در لاهه باشد. قرارداد
ارسال گاز ايران به تركيه در سال 1374 امضا و در سال 1379 اجرايي شد ولي با وجود
قدمت چند دهه يي از اين قرارداد اختلافات قيمتي بين دوطرف رفع و رجوع نشده و
همچنان پرونده شكايت تركيه از گران فروشي گازي ايران در لاهه باز است البته طرف
ايراني هيچگاه گران بودن گاز ارسالي خود را تاييد نكرده است و حتي سيد سعيد حيدري
طيب، عضو كميسيون انرژي با اشاره به حضور رييس جمهور درتركيه عنوان كرد كه مشكل
قرارداد گازي ايران و تركيه از طريق مذاكره حل شدني است و وي حتي تاكيد كرد كه
قيمت گاز صادراتي ايران گران نيست. وي با بيان اينكه قيمت گاز صادراتي ايران به
تركيه در قرارداد مورد توافق دو كشور قرار گرفته است، گفت: با توجه به حضور رييس
جمهور در كشور تركيه، بهتر است اختلاف ايران با ترك ها در زمينه تعيين قيمت گاز
صادراتي با تعامل حل و از ادامه بررسي اين موضوع در دادگاه هاي بين المللي جلوگيري
شود.
حيدري طيب درباره شكايت
كشور تركيه در زمينه بالابودن قيمت گاز صادراتي ايران گفت: در حال حاضر كشور تركيه
به دليل اينكه عنوان مي كند كه قيمت گاز صادراتي ايران به اين كشور گران است به
دادگاه هاي بين المللي شكايت كرده، اين در حالي است كه قيمت گاز صادراتي براساس توافق
دو كشور تعيين شده و از نرخ جهاني گاز صادراتي تبعيت مي كند. امكان اينكه راي
دادگاه بين المللي در زمينه قرارداد گازي ايران با تركيه به نفع ترك ها صادر شود
كم است اما در صورت انجام اين كار مي توانيم با مستندات حقوقي اين حكم را باطل
كنيم.
وي تصريح كرد: البته از
جزييات كامل قرارداد گازي ايران با تركيه مطلع نيستم اما اين مساله قابل حل خواهد
بود. با توجه به سطح بالاي مبادلات تجاري ايران با تركيه و پيش بيني افزايش حجم
تجارت در بخش هاي مختلف اقتصادي بهتر است اختلاف دو كشور با تعامل حل شود. با توجه
به اينكه درحال حاضر رييس جمهور و وزير نفت در كشور تركيه حضور دارند بهتراست از
ظرفيت ديپلماسي براي رفع اختلاف ايران با تركيه در موضوع قيمت گاز صادراتي استفاده
شود. وي ادامه داد: تركيه به دليل اينكه در مسير ترانزيت كالاهاي صادراتي ايران
قرار گرفته است نقش مهمي در رشد صادرات دارد بنابراين انعقاد قراردادهاي تجاري در
زمينه هاي انرژي و صنعت دراين زمينه بسيار مهم خواهد بود. هيات دولت بايد دراين
سفر روند مسائل گمركي و مبادلات مالي بين ايران و تركيه را تسهيل كند.
به هر حال قرارداد هاي
اقتصادي هيات تجاري ايران در سفر به تركيه و گسترش روابط اقتصادي دو كشور حتي اگر
به مذاق برخي گرو ها در دو كشور همسايه هم خوش نيايد مي تواند افق گسترده يي براي
رونق اقتصادي غير نفتي ايران ترسيم كند.