گوناگون

تحلیلی از مرحله گروهی جام جهانی 2014

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، باید اعتراف کنم جام جهانی 2014 تا اینجا به طرز غیرمنتظره‌ای جذاب بوده است. مرحله گروهی با معدل تقریبا 3 گل در هر بازی به پایان رسید که از سال 1970 بالاترین رقم گل زده به شمار می‌رود.

مهم‌تر
از آن، تیم‌هایی که بیش از همه تماشاگران را تحت تاثیر قرار داده‌اند
(برخلاف تیم‌هایی که متکی به یک نفر هستند) از یک سبک واحد پیروی می‌کنند؛
پاس‌های سریع و رو به جلو. هنوز هیچ تیمی نتوانسته خودش را به‌عنوان مدعی
اصلی مطرح کند، ولی در این تورنمنت سبک غالبی به چشم می‌خورد.

کلید این روش، همان‌طور که یورگن کلینزمن،
سرمربی آمریکا به بازیکنانش می‌گوید: این است که هم توپ و هم بازیکن باید
بسرعت حرکت کنند. این سبک نیاز به دویدن فراوان در فضاهای خالی دارد. این
مدل بازی را نزد بازیکنان کلمبیا، شیلی، آلمان، آمریکا و غنا (آنها را
نباید به خاطر نتایجشان محکوم کنیم) دیده‌ایم. هلند هم از مدل پاس‌های سریع
و رو به جلو پیروی می‌کند، هرچند این تیم تنها روی ضدحملات برنامه‌ریزی
کرده است. همه این تیم‌ها از اسپانیا آموختند که رمز پیروزی در پاس‌های
سریع است. خود اسپانیایی‌ها اما به نظر می‌رسد این موضوع را فراموش
کرده‌اند.

از شروع دهه 70 میلادی تا همین اواخر، روش
بازی با پاس‌های سریع فقط به تیم‌های اروپای غربی اختصاص داشت، ولی با آنچه
در برزیل دیده‌ایم، این روش حالا در تمام جهان تکثیر شده است. شیلی از
هلند تاثیر گرفته و آمریکا از آلمان. کلمبیا هم که در دهه 90 با سبک بازی
با پاس‌های کند شکست‌های تلخی را تجربه کرد، حالا به پاس‌های سریع روی
آورده است. پس عجیب نیست در تیم‌هایی مثل آمریکا و الجزایر که با پاس‌های
سریع بازی می‌کنند، بازیکنان زیادی دیده می‌شوند که در اروپا رشد کرده‌اند.

بهترین تیم‌های این جام شبیه باشگاه‌های
اروپایی مثل بارسلونا و بایرن مونیخ بازی می‌کنند، با این تفاوت که یک مورد
در بازی آنها دیده نمی‌شود. این تیم‌ها بندرت حریفشان را برای پس گرفتن
توپ پرس می‌کنند. یواخیم لو، سرمربی آلمان توضیح می‌دهد که هوا در برزیل،
بویژه در شمال این کشور خیلی گرم است و او از تیمش خواسته فشرده‌تر از
همیشه بازی کند. برای بازی با پاس‌های سریع لازم است بازیکنان زیادی از تیم
از هنر پاس‌دادن بهره‌مند باشند. نتیجه این‌که در تیم‌های موفق جام تقریبا
تمام بازیکنان شبیه یک هافبک پاسور هستند. مثلا در خط دفاعی سه نفره شیلی،
دو نفر پست اصلی‌شان هافبک است. بازیکنان جدید باید بتوانند در همه جا
بازی کنند و در حمله و دفاع مشارکت داشته باشند؛ مثل سه هافبک میانی فرانسه
پل پوگبا، یوهان کابای و بلز ماتوییدی. لوئیز فان‌گال، سرمربی هلند گفته
که آرزو می‌کرد در تیمش یک پوگبا یا ماتوییدی داشته باشد.

نسل بازیکنان متخصص رو به انقراض است. در
تیم‌های موفق جام جهانی، اثری از گوش‌هایی که چسبیده به لب خط بازی کنند،
هافبک‌های توپگیری که توان پاس‌دادن ندارند یا مدافعان میانی تنومندی که پا
به توپ نیستند، نمی‌بینید (فقط انگلیس به این سبک پایبند مانده بود).
مهاجمان کم‌تحرک مثل فرد برزیلی یا روملو لوکاکوی بلژیکی در این جام مشکلات
زیادی دارند. «بازیکنان این روزها باید تحرک زیادی داشته باشند»؛ لو ادامه
می‌دهد: «مهاجمان ایستا دیگر از رده خارج شده‌اند.» تک‌مهاجم آلمان توماس
مولر است. او مثل یک هافبک تهاجمی می‌دود و پاس می‌دهد. بهترین مهاجمان جام
مثل بنزما از فرانسه و فان پرسی از هلند، همان‌قدر که تمام‌کننده‌اند،
بازیساز هم هستند.

تنها دو تیم هستند که با وجود رعایت نکردن
اصول فوتبال معاصر همچنان می‌برند. برزیل و آرژانتین تنها به یک بازیکن
نابغه تکیه دارند؛ نیمار و مسی. آرژانتین مدافعانی دارد که علاقه‌ای به پا
به توپ شدن ندارند، در حالی که مدافعان میانی برزیل فقط در پاس‌های عرضی که
تحت فشار نباشند، موفق هستند. به نظر می‌رسد استراتژی هر دو تیم به این
موارد خلاصه شده باشد: 1 ـ توپ را به هر طریقی به بازیکن نابغه برسانید، 2ـ
امیدوار باشید که او کاری کند. این روش تا به حال کم و بیش جواب داده است.
نیمار 4 گل از 7 گل برزیل را به ثمر رسانده. مسی 4 گل از 6 گل آرژانتین را
زده، در حالی که دو گل دیگر یکی گل به خودی و نتیجه برخورد با زانوی
مارکوس روخو بوده است. آرژانتین در سه بازی مقابل سه تیم بی‌ادعا با حداقل
اختلاف به پیروزی رسیده است.

آرژانتین و برزیل تقریبا مشکل مشابهی دارند؛
پاس‌های آرام در میانه زمین. برزیل سعی کرده این مشکل را با
نیمکت‌نشین‌کردن پائولینیو و استفاده از فرناندینیو که پاس‌های سریع‌تری
می‌دهد و بیشتر می‌دود، جبران کند. مسی ـ که در فوتبال اروپای غربی رشد
کرده ـ ظاهرا به آلخاندرو سابه‌یا، سرمربی آرژانتین توصیه کرده که از
فرناندو گاگو استفاده کند تا روند پاس‌های تهاجمی تیم از میانه زمین بهتر
شود. این تغییر خیلی موثر نبوده، ولی شاید شما در صورت داشتن یک بازیکن
نابغه بتوانید با فوتبال تاریخ مصرف گذشته هم قهرمان جهان بشوید.

* این یادداشت در پایان مرحله گروهی جام جهانی و پیش از بازی‌های شب گذشته نوشته شده است

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا