پایگاه اینترنتی “گلوبال ریسرچ” در تحلیلی با عنوان “دروغها، ناگفته ها و اظهارات گمراه کننده رئیس جمهور اوباما” به قلم “پروفسور جیمز پتراس” نوشت:
باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا ماه مه سال 2014 در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان آکادمی نظامی آمریکا در وست پوینت سخنرانی کرد. اوباما علاوه بر خوش و بش با حاضران و تقدیر از قهرمانان پیشین و کنونی جنگ، کلیات دیدگاه خود را درباره موفقیت های نظامی آمریکا در گذشته و سیاست های کنونی این کشور ارائه کرد. این سخنان مبتنی بر دیدگاه عمیقا منحرف اوباما در خصوص موقعیت کنونی آمریکا در جهان بود.
سخنان اوباما بر پایه دروغهای نظام مند درباره جنگ های گذشته آمریکا و مداخلات نظامی کنونی این کشور استوار است. او در سخنرانی خود به این موضوع اشاره نکرد که میلیون ها غیر نظامی بر اثر مداخلات نظامی آمریکا کشته شده اند. وی همچنین به رشد فعالیت های «آژانس امنیت ملی» به عنوان یک دستگاه جهانی نظارتی اشاره ای نکرد. اوباما درباره نقش آمریکا در اقتصاد جهان غلو می کند. از همه بدتر، وی اقدام به ارائه سیاستی بسیار خطرناک می کند که موضوع آن، مقابله با دیگر کشورها به ویژه روسیه و چین، با استفاده از قدرت نظامی و اقتصادی است.
**واژگون جلوه دادن گذشته: شکست ها و عقب نشینی ها آمریکا به پیروزی تبدیل می شود**
یکی از آزار دهنده ترین جنبه های سخنرانی اوباما، توصیف خلاف واقع وی از اقدامات نظامی آمریکا طی یک دهه گذشته است. اوباما ادعا می کند «آمریکا تاکنون تا این اندازه در مقایسه با دیگر کشورهای جهان، قدرتمند نبوده است.» این در حالی است که این ادعا با واقعیت در تناقض قرار دارد. آمریکا پس از 13 سال جنگ در افغانستان و اشغال این کشور، نتوانسته است طالبان را شکست دهد. آمریکا پس از ایجاد شرایطی که منتهی به کشته شدن صدها هزار تن از غیر نظامیان، آوارگی و زخمی شدن میلیون ها نفر و شعله ور شدن آتش جنگ های فرقه ای در افغانستان شد، اکنون مجبور به عقب نشینی از این کشور شده است. اوباما سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را در لیبی ترغیب به نابود کردن سرتاسر این کشور کرد تا بدین تریب، رژیم معمر قذافی سرنگون شود. این اقدام آمریکا باعث از بین رفتن هر گونه احتمال صلح و آشتی میان جناح های مخالف در لیبی شد. اقدامات اوباما همچنین باعث شده است گروه های تروریستی به قدرت برسند.
تلاش های واشنگتن به منظور ایجاد توافق میان فلسطین و اسرائیل نیز یک شکست شرم آور است که نتیجه آن، صدور مجوز برای «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل جهت اشغال سرزمین های بیشتر فلسطینی و احداث شهرک های «ویژه یهودیان» شد، آن هم با مالیاتی که شهروندان آمریکایی پرداخت می کنند. تلاش های ثابت شده اوباما برای خرسند کردن ساختار قدرت یهودیان در واشنگتن، به هیچ وجه متناسب با ادعاهای وی مبنی بر ریاست «بزرگترین قدرت» جهان نیست.
تا کنون سخنرانی های زیادی در «آکادمی نظامی آمریکا» انجام شده است: قطعا از این موضوع آگاه هستید که چین، آمریکا را در بسیاری از بازارهای عمده در آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا کنار گذاشته است. چین یک چالش اقتصادی عمده برای آمریکا شمرده می شود، اما آن را نمی توان یک قدرت نظامی توسعه طلب نامید. این کشور چین نیست که دارای هزاران پایگاه نظامی و نیروهای عملیات ویژه در 75 کشور جهان است. همچنین، این کشور چین نیست که به دنبال ایجاد ائتلاف نظامی با دیگر کشورها است و به کشورهایی که هزاران مایل دورتر از مرزهایش قرار دارند، تجاوز می کند. طرح «محور آسیا» ی اوباما، توسعه تحریک آمیز قدرت نظامی آمریکا در سواحل چین است. این در حالی است که اوباما از «محدود کردن» عملیات نظامی خود در خارج از کشور دم می زند.
اوباما از دفاع از «منافع اصلی ما» با استفاده از نیروی نظامی سخن می گوید، اما مقامات چین را بر سر چند صخره مورد اختلاف در دریای چین جنوبی تحریک می کند و بدین ترتیب، «منافع اصلی» 500 شرکت بزرگ آمریکایی را که میلیون ها دلار در پویا ترین اقتصاد جهان سرمایه گذاری کرده اند به خطر می اندازد.
اوباما از مقابله با تروریسم سخن می گوید، اما سیاست های وی باعث ترغیب و ترویج تروریسم شده است. واشنگتن، تروریست ها را به منظور سرنگونی دولت سکولار قذافی در لیبی مسلح کرد و در نتیجه، این کشور را در ورطه آشوب انداخت. اوباما از تروریست ها که به دنبال سرنگونی نظام سوریه هستند حمایت می کند. رئیس جمهور آمریکا تا کنون یک و نیم میلیارد دلار کمک نظامی به دیکتاتوری نظامی مصر کرده است که مخالفان را سرکوب و ترور می کنند.
آمریکا در ماه فوریه از سرنگونی خشونت آمیز دولت منتخب اوکراین حمایت کرد. وی هم اکنون از رژیم کیف که سرکوب کننده مخالفان حامی دموکراسی در جنوب شرق است، حمایت می کند. لفاظی های اوباما در قالب «مقابله با تروریسم»، چیزی نیست بجز پوششی برای تروریسم دولتی که باعث می شود در به روی هر گونه راه حل صلح آمیز برای پایان دادن به درگیری ها بسته شود و دست دهها گروه مخالف به اقدامات خشونت آمیز باز شود.
به هر کجا که نگاه کنید، خواهید دید نزدیکترین «متحدان» واشنگتن، کمترین پویایی و بیشتری سرکوبگری را دارند: اسرائیل، یمن، عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج (فارس) در خاور میانه؛ مصر، مغرب و الجزایر در شمال آفریقا؛ کلمبیا در آمریکای لاتین؛ فیلیپین در آسیا؛ گروه های حاکم در آفریقای زیر صحرا که میلیارد ها دلار سرمایه خود را به حساب های بانکی در نیویورک و لندن منتقل می کنند، در حالی که کشورهای آنها برای تامین بودجه بهداشت و آموزش و پرورش در مضیقه هستند.
دیدگاه اوباما در خصوص موقعیت آمریکا در جهان اساسا اشتباه است. وی به زیان ها و شکست های نظامی در ماجراجویی های محکوم به شکست این کشور در خارج توجهی ندارد. وی همچنین افول قدرت اقتصادی آمریکا را نادیده می گیرد. اختلافات فزاینده میان متحدان منطقه ای پیشین، در هیچ یک از سخنرانی های اوباما مطرح نمی شود. فراتر از همه این موارد، اوباما تا کنون هرگز این موضوع را تایید نکرده است که بیشتر مردم آمریکا از سیاست های نظامی خارجی و سیاست های تجارت خارجی این کشور ناخرسند هستند. اوباما دیگر نمی تواند با فریبکاری های جدید، دیدگاه و درک نادرست از مشکلات، تحریف عمدی واقعیت های جهان کنونی و همچنین تعبیر نادرست از افکار عمومی داخلی را بپوشاند. دروغ های بیشتر و مداخله های نظامی خارجی گسترده تر به این معنا است که نیروهای آمریکایی بیشتری برای پیشبرد سیاست های شدیدا نامحبوب این کشور مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
**اوباما، یک سیاستمدار ناامید است که به دنبال میراث امپریالیستی می گردد**
اوباما با تشدید تمرکز بر اقدامات نظامی، مرحله جدیدی را در سیاست خارجی رقم زده است. وی اکنون به سختی سرگرم افزایش قدرت نیروی هوایی و زمینی خود است. وی همچنین رزمایش های نظامی آمریکا در کشورهای حوزه بالتیک و لهستان را افزایش داده است. هدف از تمام این اقدامات، روسیه است.
اوباما که در آمریکا به شدت نامحبوب است، میل دیوانه واری به تشدید نظامی گری در جهان دارد. وی نیروی دریایی آمریکا را به سواحل چین گسیل کرده است. او همچنین صدها تن از نیروهای ویژه را به اردن فرستاده است تا اسلامخواهان و مزدوران القاعده را برای حمله به سوریه آموزش دهند و مسلح کنند. اوباما از سرکوب خشونت آمیز معترضان غیر نظامی در شرق اوکراین حمایت می کند و کمکهای نظامی بیشتری را در اختیار این کشور قرار می دهد. رئیس جمهور آمریکا صدها نیروی ارتش آمریکا را به کشورهای آفریقایی اعزام کرده است.
دیدگاه اوباما درباره سیاست خارجی آمریکا، حاکی از آمادگی وی برای پیگیری ماجراجویی های نظامی خطرناک است. تاکتیک اعزام نیروهای ویژه به قسمت های مختلف جهان و همچنین افزایش استفاده از مزدوران و جنگجویان نیابتی، یادآور استعمارگری قرن نوزدهم است. همچنین اعزام نیروهای یک رژیم تابع برای سرکوب در یک کشور دیگر، حاکی از توسل به اقدامات بیرحمانه و روش های کهنه ایجاد امپراطوری است. وقتی اوباما می گوید مقامات عالی آمریکا ناگزیر از ایجاد نظم جهانی هستند، هیچ کس فریب این سخنان را نمی خورد.
سخن گفتن اوباما از صلح و آماده شدن برای جنگ، دیگر برای همه کس آشکار شده است. رئیس جمهور آمریکا در حقیقت فارغ التحصیلان «آکادمی نظامی آمریکا» را برای اعزام به ماجراجویی های نظامی در سرتاسر نقاط جهان آماده می کند؛ اقدامی که بر خلاف منافع و خواسته اکثریت مردم آمریکا است.
اوباما این فارغ التحصیلان را به مناطق جنگی اعزام خواهد کرد. آنها با شورش های مردمی روبرو خواهند شد و مورد خشم و نفرت مردم محلی قرار خواهند گرفت. از آنها خواسته خواهد شد تا جان خود را برای اسرائیل فدا کنند. آنها به پایگاه های آمریکا در لهستان و عملیات مستقیم در روسیه اعزام خواهند شد.
نقشه های اوباما برای این نظامیان، به هیچ وجه با آرمانهای دموکراسی، آزادی و صلح همخوانی نخواهد داشت. آنها مجبور به انتخاب گزینه خدمت کردن به یک سیاستمدار ناامید هستند که به قانون اساسی آمریکا توهین می کند و قصد دارد جنگ های ناعادلانه را بنا به میل میلیاردرها راه بیاندازد. گزینه دیگری که پیش روی این افراد است، پیوستن به جمع نیروی کار در آمریکا است که برای پیشبرد اهداف این امپراطوری تلاش می کنند. چنین افرادی به اشتباه تصور می کنند مقامات عالی آمریکا باید تلاش خود را به توزیع دوباره و عادلانه ثروت و قدرت توسط اقلیت حاکم معطوف کنند. آنها باید کدام گزینه را انتخاب کنند؟
انتهای پیام/
