بحران کمبود آب آشامیدنی هر روز داغتر از روز گذشته در سطوح مختلف مطرح میشود، موضوعی که این روزها آنقدر جدی است که رنگ از روی شاخصها پرانده و بخشهای زیادی از کشور را به زردی و سرخی کشانده است!
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه فارس، اگرچه طی سالهای گذشته مباحث مربوط به آب و لزوم تدوین و اجرای راهکارهای اجرایی برای مدیریت منابع و مصارف، همواره بهعنوان یکی از سوژههای مسئولان مد نظر بوده و بعضا از سوی رسانهها نیز مطرح شده است اما اکنون و بعد از هشت سال خشکسالی، چندماهی است زنگهای هشدار بهصدا در آمده و کارتهای زرد و قرمز برای مردمان برخی استانها سر دست گرفته شده و باز هم مردم مرکز ثقل تمام مباحث شدهاند.
شاید آن زمان که دریاچههای مختلف در استان فارس یک به یک خشک شد، از سال 89 به این سمت که بارها و بارها رسانهها هشدارهایی مبنی بر احتمال بروز مشکلات عدیده را تیتر کردند و گزارش نوشتند و از ابعاد مختلف مسئله را مورد بررسی و تحلیل قرار دادند، آن زمان که کارشناسان مختلف اجرایی و دانشگاهی، در مباحث خود موضوع سدسازیها، حفاریها و برداشتهای مجاز و غیرمجاز، اتلافها و مصارف غیراستاندارد را مطرح کردند، باید گوش مسئولان صدا میکرد، مسئولانی که تنها سر تکان دادند و باز مسیر حرکتشان را پی گرفتند.
استان فارس اگرچه هنوز کارت زرد را در مقابل چشمان خود میبیند اما با شرایط موجود که شاهد تغییر در الگوی کشت نیستیم و هنوز هم در تعداد دستگاههای حفاری فعال برای حفر و کفشکنی چاههای نیمه عمیق، عمیق و حتی فوقعمیق! رتبهدار کشور محسوب میشویم و میزان مصرف سرانه آب از مرز 290 لیتر در شبانهروز هم عبور کرده است، چندماهی بیشتر با کارت قرمز و عواقب آن بیشتر فاصله نداریم.
به اعتقاد اکثر کارشناسان، موضوع آب و مشکلات ناشی از آن مبحثی است که باید از نیمه دهه هشتاد مد نظر مسئولان و برنامهریزان قرار میگرفت، اما بهظاهر باز هم روش آزمون و خطا، درست جواب نداد و احداث سدهای متعدد که همچنان ادامه دارد، نهتنها راهحل مناسبی برای تامین آب مورد نیاز در بخشهای مختلف نبود، بلکه بلای جان آبگیرها و ذخایر آبی طبیعی نیز شد بهنحوی که تمام دریاچهها خشکیدند.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای فارس بهعنوان اصلیترین سازمان در این موضوع، طی ماههای اخیر کمترین حضور را در میان خبرنگاران داشته است، سازمانی که در یکی از گزارشهای خبری برنامه 20.30 در موضوع کشت برنج در اطراف دریاچه سد درودزن و حفر چاههای غیرمجاز، بهنوعی انگشت اتهام به سمت آن نهاد نشانه رفت اما سکوت بلندترین صدایی بود که از این سازمان شنیده شد.
دهقانی البته در گذشته بارها اعلام کرده بود که بخش اعظم آب در استان فارس یعنی حدود 97 درصد اصلیترین منابع، صرف بخش کشاورزی میشود، حجمی که البته از سوی رئیس سازمان جهادکشاورزی استان چه در گذشته چه اکنون، پذیرفته نشده است.
به گزارش ایسنا، رئیس سازمان جهادکشاورزی فارس این عدد را غیرعلمی میداند و معتقد است که میزان آب اختصاص داده شده به این بخش از محل ذخیره سد درودزن در شیراز، عددی نیست که از سوی سازمان آب اعلام میشود. زیرا آبی که به مزارع میرسد حتی 30 درصد کل آب را هم شامل نمیشود!
این ادعای رئیس سازمان جهادکشاورزی که او نیز کمتر در عرصههای خبری و در مقابل سئوالات خبرنگاران طی یکی دو ماه اخیر و زرد شدن کارت شهروندان فارس در موضوع مصرف آب، کمتر پاسخگو بوده است، از یک زاویه درست است، زیرا بهدلیل استاندارد نبودن کانالهای انتقال آب و تبخیر و فرونشست بخش اعظمی از آب رها شده، حتی میتوان مدعی بود که کمتر از 30 درصد آب به مصرف کشاورزی رسیده است.
اما موضوع مهم این است که طی سالهای اخیر نهتنها از وسعت مزارع و کشتزارهای محصولات آببر از جمله برنج، ذرت، حبوبات و … کاسته نشده است، بلکه در بعضی شهرستانها شاهد افزایش سطح زیرکشت و حتی تن دادن زمین به خواستههای نابجای کشاورزان در انجام کشت شلتوک هم بودهایم.
برخی از کارشناسان اعتقاد راسخ دارند که هزینه تولید محصولات کشاورزی با توجه به هزینههایی که استحصال آب، تامین برق و نهادههای کشاورزی و همچنین یارانههای مستقیم و غیرمستقم دولتی بر گرده کشور تحمیل میکند، بسیار بالاتر از حد تصور بوده و اگر ضرب و تقسیم درستی انجام شود نه تنها سودآور نیست بلکه زیانبار نیز خواهد بود.
امروز بسیاری از صاحبنظران بر این باور هستند که عمده اهداف مسئولان در حمایت از بخش کشاورزی خصوصا در استان فارس که بهعنوان یک استان کشاورزی خیز مد نظر بوده و هست، قابل دسترس نیست، اهدافی از جمله ایجاد اشتغال برای جوانان، جلوگیری از مهاجرت روستاییان، رسیدن به خودکفایی در محصولات غذایی و حتی رونق بخش صنعت!!
این کارشناسان و صاحبنظران در مواردی معتقد هستند که فارس چوب کشاورزی را خورده و بههمین دلیل از پرداختن به سایر ظرفیتهایش از جمله معادن و گردشگری باز مانده است.
متاسفانه هنوز خشک شدن دریاچهها و عواقب بسیار بسیار خطرناک آن، مسئولان استان فارس و کشور را در این موضوع هشیار نکرده است بهنحوی که علیرغم تلاشهای انجام شده و حضور اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی که چندروزی را با میهمان استان فارس بودند و به نقاط مختلف این استان هم سفر کردند، شاهد تصویب هیچ مصوبه تاثیرگذاری برای رفع مشکلات کمآبی این استان نبودهایم.
به اعتقاد اغلب مفسران و تحلیلگران در رسانهها و بخشهای مختلف، هنوز هیچ خروجی مشخصی از سفر این هیات به شیراز و فارس دیده نشده است، هرچند مسئولان در این استان اعتقاد دیگری دارند و برخلاف اغلب خبرنگاران که سفر یاد شده و سفر اعضای کمیسیون صنایع مجلس که به واسطه هوای خوب اردیبهشت ماه، همراه با اعضای خانواده! انجام شده بود را بیشتر بازدیدی سیاحتی میدانند، معتقد هستند که در آینده شاهد تاثیرات این سفرها خواهیم بود!
به گزارش ایسنا، جدیشدن بحران آب در فارس البته برخی از مسئولان را که کمتر حرف زده و بیشتر عمل میکنند را متوجه لزوم برنامهریزیهای دقیقتر در مسیر تبیین راهکارهای اجرایی برای مدیریت منابع و مصارف کرده است.
شرکت آب و فاضلاب استان فارس یکی از نهادهایی است که طی ماههای گذشته اقداماتی را برای توسعه شبکههای فاضلاب در 80 شهر تحت پوشش خود در این استان انجام داده و اکنون منتظر به ثمر نشستن این تلاشها و پرداخت قسط اول تسهیلات 400 میلیون یورویی بانک توسعه اسلامی است تا طرحهای نیمه تمام را تکمیل کرده و با اقساط بعدی طرحهای جدیدی را آغاز کند.
محمدعلی قلندری مدیرعامل شرکت آبفای فارس در این خصوص بر هدفگذاری این شرکت در استفاده از پس آب تصفیهخانههای فاضلاب تاکید و اعتقاد دارد که میتوان با مدیریت درست این پسآب از آن بهعنوان منبعی مناسب در بخشهای غیرشرب، استفاده کرد.
قلندری راهکار دیگری را هم با هماندیشی همکارانش در آبفای استان اندیشیده و آن شناسایی شهرها و شهروندان پرمصرف و زمینهسازی برای اقدامات اجرایی در خصوص هشدار به این شهرها و شهروندان است.
او در این خصوص گفته است که شهرستان جهرم در مصرف منابع آب، پرمصرفترین شهر استان فارس است و بعد از این شهر، فسا، زاهدشهر، کازرون، قیر، لار، لامرد و مرودشت قرار دارند.
نکته حائز اهمیت اینکه اغلب شهرهای پرمصرف فارس، شهرهایی است که اکنون بحران آب در آن نقاط، بیشتر از سایر مناطق گوشزد شده و عمدتا در مناطق کمآب فارس یعنی شرق و جنوب شرقی استان قرار دارند.
به گفته قلندری اخطار به شهروندانی که 2.5 برابر حد متعارف مصرف داشتهاند، تلاش برای اجرای برنامههای فرهنگی و البته تلاش برای جذب سرمایهگذاران بخش خصوصی با هدف ایجاد تصفیهخانههای فاضلاب و زمینهسازی استفاده از پساب این واحدها نیز در برنامه قرار دارد.
اگرچه اقدامات آبفای استان فارس نیز هنوز در گامهای اول است و تنها سه شهر از 80 شهر استان به تصفیه خانه مجهز شده و در مابقی شهرها، بخش اعظمی از آب به شکلهای مختلف هدر میرود، اما باید بهخاطر داشت که هیچزمانی یک سازمان، نهاد و فرد نمیتواند در موضوعات مختلف، تاثیرگذار باشد و لزوم ایجاد کارگروههای اجرایی و نه کارگروههایی که تنها به برپایی جلسات پشت درهای بسته محدود شدهاند، بیش از هر زمانی احساس میشود.
معاون اجرایی شهردار شیراز نیز یکی دیگر از مسئولانی بود که از سوی خبرنگاران به واسطه مصرف آب در بخش فضای سبز، مورد سئوال قرار گرفت.
رمضان امینی البته گفت که بخش قابل توجهی از بلوارها و فضاهای سبز، چاهها و منابع تامین آب برای آبیاری فضای سبز شهر شیراز، هوشمند شده و تلاش برای ساماندهی مصارف، تداوم دارد.
این مقام مسئول همچنین از انعقاد تفاهمنامهای با آبفای شیراز برای برداشت بخشی از پسآب تنها تصفیهخانه فاضلاب کلانشهر شیراز خبر داد اما خاطرنشان کرد که از 4 هزار لیتر بر ثانیه نیاز موجود، تنها تاکنون 200 لیتر تامین میشود.
امینی در میان حرفهای خود به نکاتی اشاره کرد که شاید نشاندهنده کمتوجهی برنامهریزان شهری در شیراز به افقهای بلند مدت در اجرای طرحهای مختلف است.
او با یادآوری اینکه شیراز در زمانی از بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی رنج میبرد، گفت: در آن زمان طرح انتقال آبهای زیرزمینی با استفاده از زهکشی به سایر شهرستانها مد نظر قرار گرفت و اجرا شد، بیآنکه بدانیم در کمتر از بیستسال عمق چاههای آب به بیش از 200 متر خواهد رسید!!
این واقعیت که میشد با تدبیری عالمانه و با دخیل کردن اندیشههای دانشگاهیان و طراحیهای علمی، همان منابع آبی که به دشتهای سروستان منتقل و از دسترس همه خارج شد را بهنحوی مدیریت کرد که امروز خیالمان کمی آسودهتر باشد.
و البته موضوع مهم دیگر اینکه هنوز بیش از 50 درصد شیراز سیستم فاضلاب ندارد و همچنان شیوههای سنتی روش غالب در دفع فاضلاب بسیاری از شهروندان در این کلانشهر است. وقتی متوجه این آمار میشویم آنوقت بهتر درک خواهیم کرد که چرا سایر شهرهای استان فاقد چنین سیستمی است.
به گزارش ایسنا، امروز اما توپ مدیریت منابع و مصارف آب بار دیگر و مانند بسیاری از مسائل به زمین شهروندان انداخته شده است. آمارهای میزان سرانه مصرف و مقایسه آن با سایر کشورهای جهان، پررنگترین موضوعی است که مسئولان مطرح کرده و خود را به این سطر از کلام میرسانند که نیازمند فرهنگسازی در مصرف آب هستیم تا بتوانیم بحران را پشت سر بگذاریم.
اما این مسئولان عزیز هیچگاه نمیگویند که در سالهای گذشته و با توجه به امکانات پیشرفته محاسباتی که قابلیت پیشبینی شرایط آینده را برای همه دستگاهها مقدور ساخته بود، چرا طی دهه اخیر تلاشی سازمانیافته و مشخص را در این مسیر آغاز نکردند؟
چرا حال که به نقطه خطر رسیدهایم، همه لزوم الگوسازی را باور کردهایم و آن زمان که باید و میتوانستیم، جلوی حفرچاههای غیرمجاز را نگرفتیم، چرا اکنون که بسیاری از این چاهها را میشناسیم، نشان آنها را داریم و حتی میدانیم میزان برداشت آنها براساس دبی بر ثانیه، چقدر است، باز هم وارد عمل نمیشویم و بهانه میآوریم.
حتی اگر بیش از 80 هزار حلقه چاه در استان فارس وجود داشته باشد که بخش اعظمی از آن غیرمجاز باشد، میتوانیم تعداد قابل توجهی از چاههایی که بیشتری تاثیرمخرب را دارند شناسایی کرده و جلوی برداشت از آنها را بگیریم.
چگونه است که میدانیم فارس بهشت دستگاههای حفاری است اما راهکاری برای مقابله با آن نداریم. چگونه است که خودمان گاه برای کسب منافعی کوتاه مدت، وارد فعالیتهای اقتصادی غیرمرتبط شده و به توسعه برنجکاری روی میآوریم!
شاید هنوز این باور در ما ایجاد نشده است که اگر اقدامی جدی را در دستور کار قرار ندهیم، خیلی زود دیر میشود و میرسد زمانی که شاهد جیره بندی آب باشیم.
اگر آمار 97 درصدی مصرف منابع آبی در بخش کشاورزی صحیح باشد، چرا تمام زور نهادها و دستگاههای مختلف متولی موضوع آب، متوجه فرهنگسازی مصرف در مصارف خانگی که تنها 2 تا 3 درصد کل مصارف را شامل میشود، شده است.
چرا تلاش نمیکنیم که کشاورزان را بهعنوان یک گروه هدف کوچکتر، مد نظر قرار داده و راهکارهای قابل دسترس و آسانی که هزینهای هم به دولت تحمیل نمیکند، برای کاهش مصرف آب در این بخش اجرایی نمیکنیم؟
بیتردید مشکل کمآبی موضوعی نیست که در کوتاه مدت مرتفع شود و سال آینده نیز با شروع فصل گرما، تنوری داغتر از امسال خواهد داشت، کاش از اکنون به فکر سال آینده بودیم و با عمل به توصیههای مقام معظم رهبری، عزم خود را جزم کرده و با حرکتی جهادی، اقدامی عاجل و تاثیرگذار را عملیاتی میکردیم.
کاش بهجای جلسات متعدد که در هر روز ساعتهای زیادی از وقت مدیران را میگیرد، کار را در سرلوحه رفتارهای مدیریتی خود قرار میدادیم، کار جهادگونه نیاز امروز مردم است. زیرا مردم همیشه همراه بودهاند و این همراهی را بارها و بارها اثبات کردهاند، اما وقتی دستگاههای مختلف و برخی مسئولان ما پای کار نباشند، مردم هم به آنان نگاه میکنند.
انتهای پیام