آیا کودکتان با گذشت زمان کم میخندد آنطوری که قبلا قهقه میزد دیگر آنطور نیست ؟ مواظب باشید! این دلیل بر بزرگ شدن کودک نیست پژوهشگران بر این باورند که اگر از همان سالهای نخست زندگیاش با او درست رفتار کنید، میتوانید از کودکتان شخص بشاشی بسازید که سفید شدن موهایش هم خوشحالی را از او نمیگیرد. به نوشته تایم برای تربیت کودکی که ازثانیه به ثانیه های زندگیاش لذت ببرد و بدون نابود کردن زندگیاش از پس بحرانهای روزانه بربیاید، چارهای جز برداشتن این ۸ قدم ندارید
قدم اول: خودتان شاد باشید
برای نشاندن خنده بر لبهای فرزندتان باید کمی خودخواه باشید. اگر شما پدر و مادری شاد نباشید، نمیتوانید فرزندی شاد تربیت کنید درحالیکه پدرها و مادرها اغلب عوامل ژنتیک را مقصر اصلی بدرفتاری فرزندشان میدانند، پژوهشگران دریافتهاند فرزند مادران افسردهای که نگاهی منفی به جهان و اتفاقاتش دارند از پرخاشگری و دیگر مشکلات رفتاری رنج میبرند. از نظر محققان افسردگی والدین، نقش آنها به عنوان پدر و مادر در تربیت فرزند را کمرنگ و بیاثر کرده و بچهها را با مشکلات رفتاری زیادی درگیر میکند.
چه کنیم؟
حتما شنیدهاید که خنده واگیردار است پس با اعضای خانوادهتان برای گذراندن اوقات شاد برنامهریزی کنید تا خندههای آنها شما را هم بخنداند.
قدم دوم: هوش عاطفی را آموزش دهید
چه کنیم؟
اولین قدم برای بالا بردن هوش عاطفی فرزندتان، این است که در زمان هجوم خشم و سرخوردگی با او همدردی نشان دهید و ارزش واقعی موضوعی که او را تا این اندازه آشفته کرده را برایش روشن کنید. در شادی و غم فرزندتان شریک شوید و به او یاد دهید برای هر اتفاقی، به قاعده هیجانهایش را خرج کند.
قدم سوم : همدلی را آموزش دهید
اگر میخواهید شادی و آرامش همراه همیشگی فرزندتان باشد، از آغاز به او راههای ساده و کوچک مهربان بودن را یاد دهید و به او همدردی و همدلی با دیگران را بیاموزید.
چه کنیم؟
همدلی با آدمهای دیگر و مهربانی کردن به آنها، تنها از فرزند شما آدم بهتری نمیسازد. بررسیها ثابت کرده است بچههایی که با دیگران بهتر کنار میآیند و این احساسات را بیشتر ابراز میکنند، شادتر هستند. پس وقتی فرزندتان گلی را از شاخه میچیند، برایش توضیح دهید که با این شادی کودکانه، زندگی را از گلی که نفس میکشد میگیرد.
قدم چهارم: انتظار تلاش داشته باشید، نه کمال
در یک بررسی، محققان دریافتند اغلب بچههایی که بهخاطر موفقیت تشویق میشوند به دنبال انجام پازل سادهتری هستند. از نظر پژوهشگران آنها حاضر نیستند ریسک انجام کارهای سخت را بهخاطر ترس از اشتباه کردن و سرزنش شدن بپذیرند. بچهها عاشق این هستند که «باهوش» خطاب شوند و از اینکه با انجام کارهای پیچیده و شکست خوردن در آن کار ناتوان و ضعیف معرفی شوند، میترسند.
چه کنیم؟
اگر فرزندتان را بهخاطر تلاش و سختکوشیاش تحسین کنید، او برای جلب حمایت شما کارها را نیمهکاره رها نمیکند و از درگیر یک پروژه بودن لذت میبرد. بچههایی که والدینشان از آنها انتظار بیش از اندازه ندارند و قدر تلاشهایشان را میدانند، به دنبال شنیدن عبارت «تو باهوش هستی!» نیستند و تنها برای یادگیری بیشتر تلاش میکنند.
قدم پنجم: زمان بازی را بیشتر کنید
محققان میگویند بازی مهارتهای شناختی و عاطفی بچهها را بالاتر میبرد. در زمان بازی بچهها مهارتهای عاطفی، جسمی، اجتماعی و عقلانیشان را بالا میبرند و حتی بازیهای به ظاهر بدون ساختار به آنها کمک میکند که کار گروهی، به اشتراک گذاشتن داشتهها، راه و رسم مذاکره و حل بحرانها و تنظیم واکنشهای عاطفی و نشان دادن رفتار مناسب را یاد بگیرند.
چه کنیم؟
حتی اگر از نظرتان بازی فرزندتان بیمعناست، برای قاعده بخشیدن به آن بازی و جهت دادن به رفتارهای فرزندتان تلاش نکنید. او مرحله به مرحله به پختگی بیشتری میرسد، پس به جایش فکر نکنید و تصمیم نگیرید.
قدم ششم: دیدن نیمه پر لیوان
نمیخواهید سالهای آینده زندگیتان را وقف سر و کله زدن با نوجوان و جوان اخمو و ترشرویتان کنید؟ پس از همین سالهای پیش از نوجوانی به او دیدن نیمه پر لیوان را آموزش دهید. محققان ثابت کردهاند بچههای ۱۰ سالهای که روشنبینی و امیدواری را یادگرفتهاند، ۵۰ درصد کمتر از همسالان دیگرشان با خطر افسرده شدن روبهرو هستند. از نظر آنها، امیدواری کلید شادی است و بچههای امیدوار نهتنها در مدرسه که در کار و ورزش هم موفقتر از منفیبافها هستند. با توجه به یافتههای علمی، بچههای امیدوار در سالهای بعدی زندگیشان سالمتر هستند و عمر طولانیتری هم دارند و گذشته از این، چنین بچههایی در آینده ازدواج موفقی را هم در انتظار دارند و کمتر با افسردگی و اضطراب دست و پنجه نرم میکنند.
چه کنیم؟
در جریان شکستها به او آموزش دهید که دستاوردها و لااقل تجربههایی که در این مسیر کسب کرده را ببیند. هر وقت به موفقیتی میرسد و اتفاق خوشایندی را تجربه میکند، در شادیاش سهیم شوید و از این راه به او آموزش دهید که برای هر تغییر خوشایندی با تمام وجود شادی کند.
قدم هفتم: تلویزیون خاموش!
محققان ارتباط میان شادی و کم بودن زمان تلویزیون دیدن را پیدا کردهاند و میگویند آدمهای شاد کمتر وقتشان را به دیدن تلویزیون اختصاص میدهند. آنها هنوز نمیدانند تلویزیون دیدن آدمها را غمگین میکند یا اینکه آدمهای غمگین بیشتر سراغ برنامههای جعبه جادویی میروند اما آنچه مسلم است، اینکه بچهها برای شاد بودن یک دنیا فعالیت دیگر میتوانند انجام دهند و لم دادن بیش از اندازه روی مبل و تماشای برنامههای تلویزیونی این زمان را از آنها میگیرد.
چه کنیم؟
نگذارید زمان تلویزیون دیدن فرزند خردسالتان از یک ساعت در روز بیشتر شود یا کودکتان بیشتر از ۲ ساعت در روز را با تلویزیون، رایانه و تبلت بگذراند. کودک شما برای کشف جهان باید همه حواسش را به خدمت بگیرد.
منبع- مجله سیب سبز