گوناگون

نویسنده‌های جوان تحقیر می‌شوند

احمد اخوت با تشریح مشکلات اقتصادی نشر و تبلیغ و توزیع کتاب، این مشکلات را باعث تحقیر نویسندگان و مترجمانی می‌داند که وقتی کتاب اولشان منتشر می‌شود دیگر انگیزه‌ای برای کتاب‌های بعدی ندارند.

این نویسنده و مترجم در گفت‌و‌گو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره امکان امرار معاش از طریق ادبیات در ایران گفت: سرنوشت خیلی وحشتناکی است اگر کسی بخواهد چنین زندگی‌ای را انتخاب کند. البته این موضوع یکی از دغدغه‌های ذهنی همیشگی ماست که کاش می‌شد از راه ادبیات زندگی را گذراند.

او ادامه داد: در دهه 60 زمانی که من تازه از آمریکا برگشته بودم می‌شد این کار را کرد. زمانی که من در آمریکا فارغ‌التحصیل شدم، تنها کسی بودم که از بین 16 فارغ‌التحصیل به ایران برگشتم. با اعتقاد هم برگشته بودم. در آن دوره دانشگاه‌ها احتیاج زیادی به استاد داشتند، اما گزینش دانشگاه‌ها هم خیلی سخت و زمان‌بر بود. من هم به همین دلیل بین شک و یقین بودم که به کلی قید تدریس را بزنم. فکر می‌کردم چرا بروم دانشگاه درس بدهم.

اخوت همچنین اضافه کرد: در آن دوره تیراژ 7000 یا 8000 نسخه عادی و تیراژ 5000 نسخه حداقل تیراژ ممکن بود. وقتی 30ساله بودم، در دوره‌ای که هیچ‌کس مرا نمی‌شناخت، کتاب «سپتامبر بی‌باران» را منتشر کردم. در آن دوره ناشر گفت چون شما شناخته‌شده نیستید، اثرتان را در 5000 نسخه چاپ می‌کنیم. در آن زمان با آن تیراژها امکان امرار معاش از راه ادبیات وجود داشت. ما چشم‌انداز چنین کاری را داشتیم و اگر انتظار مالی نویسنده زیاد نبود، می‌شد زندگی دلی خوبی از این طریق داشت. در آن زمان من وسوسه می‌شدم که خیلی خوب است کار دلی را با گذران زندگی یکی کنم، اما متأسفانه یک سال بعد اوضاع زیر و رو شد و کار نشر به بحران کاغذ و مشکلات آن برخورد. بعد هم اوضاع مرتب بدتر شد و وضعی پیش آمد که شرح آن اشک‌انگیز است. الآن هم هیچ چشم‌اندازی در این زمینه برای کسی وجود ندارد.

او در ادامه اظهار کرد: در سال‌های اخیر مترجم‌ها و نویسنده‌های شناخته‌شده و باتجربه کار چندانی نمی‌کنند، بنابراین نشر به سمت کسانی می‌رود که بی‌تجربه‌اند. البته من قبول دارم که نویسنده‌های جوان هم باید از جایی شروع کنند، اما مترجمان و نویسنده‌های حرفه‌یی دیگر کمتر کار می‌کنند.

اخوت افزود: با یک دودوتا چهارتای ساده مشخص می‌شود که نمی‌توان از این راه امرار معاش کرد. به همین دلیل تعداد حرفه‌یی‌ها روز به روز کمتر می‌شود. یک مترجم که نمی‌تواند در سال بیشتر از چهار- پنج کار انجام دهد. در هر کاری هم الآن متوسط بیشتر از سه میلیون تومان پول نمی‌دهند. یعنی برای کسی که دارد به صورت مداوم کار می‌کند، حدود دوازده – سیزده میلیون تومان در سال درآمد کسب می‌شود، آن هم اگر ناشر درستی باشد و به‌موقع پول را پرداخت کند. چطور می‌توان با ماهی یک میلیون تومان حداقل زندگی را گذراند؟ به همین دلیل کمتر کسی پیدا می‌شود که از این راه امرار معاش کند و زندگی‌اش را بگذراند. چند نفری هم که در این حوزه فعالیت می‌کنند، اکثرا بازنشسته‌اند و آب باریکه‌ای دارند. محال است بتوان همه هزینه‌های زندگی را از راه قلم تأمین کرد.

او همچنین درباره پیش‌زمینه‌های لازم برای بهبود این وضعیت گفت: مهم‌ترین موضوع وضعیت اقتصاد نشر است. دادن سوبسیدهای لازم روی کار نشر تأثیر زیادی دارد. قطع شدن این سوبسیدها به صرف این‌که کاذب هستند و عده‌ای از آن‌ها سوءاستفاده می‌کنند، کار بسیار بدی بود. شاید بعضی‌ها ناشر صوری بودند و فقط سوبسید می‌گرفتند، اما وجود آن سوبسیدها به کار نشر کمک بسیاری می‌کرد. تمام این‌ها برداشته شده و قدرت خرید همین 2000 خواننده همیشگی کاهش پیدا کرده است. آن سوبسیدها می‌توانست به پایین آمدن قیمت کتاب کمک کند تا از آن طرف نشر بتواند روی پای خود بایستند. در این زمینه کارهای درازمدت لازم است، اما حداقل این بود که این کمک‌ها می‌توانست مؤثر باشد. من با کسانی که می‌گویند برداشتن سوبسیدها خدمت بزرگی بود، کاملا مخالفم. تمام سوبسیدها را برداشتند و از آن زمان به بعد قیمت کتاب ناگهان سه برابر شد.

اخوت ادامه داد: در زمینه فرهنگی هم اگر مقداری کار تبلیغی، آگاهی‌بخشی و اطلاع‌رسانی صورت بگیرد، اوضاع بهتر می‌شود. اطلاع‌رسانی فرهنگی کمک زیادی می‌کند. هرچند این‌که به محض انتشار یک کتاب اطلاع‌رسانی لازم انجام شود، به نظر گام کوچکی باشد، اما همین گام کوچک کمک زیادی به وضعیت کتاب است.

او افزود: موضوع دیگر وضعیت وحشتناک توزیع کتاب است. در حال حاضر کتاب‌های بسیاری منتشر می‌شوند که خیلی از آن‌ها واقعا شاهکارند، اما انعکاسی ندارند و کسی حتا از انتشار آن‌ها مطلع نمی‌شود. به این ترتیب نه تنها مترجم یا نویسنده جوانی که اولین کتابش منتشر شده، کارش مورد استقبال قرار نمی‌گیرد، بلکه از همان ابتدا توی سرش زده می‌شود. اگر هم شخصی با هزینه خودش کتاب چاپ کند، سیستم توزیع حاضر نیست حتا به صورت امانی کتابش را توزیع کند. به نظر من، اگر سیستم توزیع دولتی راه‌اندازی شود، یا به سیستم‌های پخش کتاب خصوصی کمک کنند، بخش زیادی از این مشکلات حل می‌شود. وقتی کارهای جدید به‌خوبی توزیع نمی‌شوند و کسی از آن‌ها استقبال نمی‌کند، نویسنده تحقیر می‌شود و اثر دوم و سومی در کار نخواهد بود.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا